دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
آینۀ فاطمه‌

ای روح زلال! نور کوثر داری

تو عطر گل یاس پیمبر داری

 

در حجب و حیا آینۀ فاطمه‌ای

در وقت خطابه شور حیدر داری

قرآن هزار پاره

بر زخم هزار لایه‌ات گریه کند

بر نیزه و طرح سایه‌ات گریه کند

 

قرآن هزار پارۀ عاشورا

زینب به کدام آیه‌ات گریه کند

مصراعی از خون

تو را تعبیر هامون می‌نویسم

سپس از خیمه بیرون می‌نویسم

 

پرستوهای عاشق بیقرارند

تو را مصراعی از خون می‌نویسم

شب مضطرب

 

از دشت غــروب، های و هو می‌آید

شـب، مضطرب و پریش مو می‌آید

 

از مجلس ختم جان گداز خورشید

مهتاب، پریده رنگ و رو می‌آید

 

سقای حسین (ع)

 

بر توسن موج خشم، آوا زده بود مانند على بر صف هیجا زده بود

آبى مگر آورد حرم را ز فرات سقاى حسین، دل به دریا زده بود

 

ماه و خورشید

 

دو چشمت شرمگین شد ماه و خورشید

حضوری آتشین شد ماه و خورشید

 

حسین آمد به بالین برادر

به یکدیگر قرین شد ماه و خورشید

 

تکیه

 

کنار سینه زن‌ها قرص ماه است

بساط چای و نذری روبراه است

 

ولیکن یادمان باشد همیشه

درون تکیه‌ها غیبت گناه است

 

شرمنده

وفا و عشق، مانده زنده از تو

تمام قلب‌ها آکنده از تو

 

تو تشنه ماندی و بعد از تو ماندند

تمام رودها شرمنده از تو

دلی پر درد

من و یک دل، دلی پر درد عباس!

میان اینهمه نامرد، عباس!

 

تمام خیمه‌ها چشم انتظارند

دوباره در حرم برگرد، عباس

ای کاش

غمت از سینه صبر و تاب می‌برد

ز چشم عشق، رنگ خواب می‌برد

 

تو تشنه ماندی و بعد از تو ای کاش

تمام رودها را آب می‌برد

فانوس عشق

به شام تیرگی فانوس عشقی

کلام عشق در قاموس عشقی

 

کجا لب تشنۀ آبی ابالفضل!

تو دریا نه که اقیانوس عشقی

 

فدای آب مشکت

الا ای پیکر صد چاک! عباس!

دلت پاک و روانت پاک! عباس!

 

فدای قطره قطره آب مشکت

که می‌ریزد به روی خاک! عباس

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×