دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مونس زینب، امتداد حسین

از گُل یاس یاد باید کرد

یاد کوثر زیاد باید کرد

 

یاد کن اَختران مولا را

روضۀ دختران زهرا را

زخم انسان

ای بهار نینوا در فصل جوش

ای گل خون پیشۀ آتش‌فروش

 

گوییا خون بشارت بر تو ریخت

اشک زینب در اسارت بر تو ریخت

غیرت جاودانۀ تاریخ

امشب از تشنگی سخن دارم

که  از آن  آب  در دهن دارم

 

همه جویای آب و من عطشم

جز  می تشنگی  دگر نچشم

ای یاد تو کامل الزیارات

عید است و من شراب زاده عازم به خُمم به عزم باده

 

می زاده اگر شراب نوشد در دیدن خویشِ خویش کوشد

بمان پشت این ابر آزرم، مادر

چه عطری! شمیم بر و روی عون است

نسیمی ز جنات گیسوی عون است

 

ندانم خدایا! چه حالی است با من

شهید من آمد، خموشم چرا من؟

در ناگهان ...

آئینۀ حیا و شهامت، وقار و مهر

خورشید مهربانی و روحِ جهان سپهر

 

محبوب درد و اصل، دو گوهر، دو قلب پاک

یک روح پر طراوت و یک جان تابناک

دو بهار جوانی و ایثار

سر زد از دور دست عالم ذر

برقی از غیرت و غرور سحر

 

پنجه در پنجه، شب شکاری کرد

آبشار پگاه جاری کرد

نفس ...

نفس از حنجرۀ باد گریزان شده بود

خاک، چون آتشِ افروخته سوزان شده بود

 

نیزه بود آنچه که با رقص به بالا می‌رفت

جوی خون بود که هر لحظه به دریا می‌رفت

دو تا ذبیح مطهر

غریب و خسته‌ترینی و غرق یاهویی

به انتظارِ عزیزان پر از هیاهویی

 

به انتظار دو تا یل عصارۀ جانت

دو آسمانی حوْری سرشتِ دامانت

مادر سقّا

باغبان گلشنی زیبا منم

خانه‌دار خانۀ مولا منم

 

فاطمه نام من است ای اهل دین

کنیه‌ام مشهور شد امّ‌البنین

همنشین عشق

امام عاشقان را همنشینم

کنیز فاطمه امّ‌البنینم

 

به باغ عاشقان نیلوفرم من

یتیمان علی را مادرم من

سپهر عاطفه

ای به سپهر عاطفه بی‌قرین

ستارۀ مدینه امّ‌البنین

 

قدر تو در جهان نبوده معلوم

قبر تو در جوار چار معصوم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×