دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چار گوهر

روح جاری به تن عاطفه‌ای

باغبان چمن عاطفه‌ای

 

خانه شیر خدا حیدر را

رتبه‌ی فاطمه‌ی اطهر را

 

فاطمۀ دوّم

ای به بنین تو درود همه

فاطمه یا فاطمه یا فاطمه

 

باغ گل یاس سلام علیک

مادر عباس سلام علیک

بازگشت

ای سینه‌ها در ناله‌ای جانسوز باشید

ای قلب‌ها محزون‌تر از هر روز باشید

 

ای چشم‌ها امروز بارانی ببارید

ای اشک‌ها در زخم دل مرهم گذارید

 

سهم

پسر ام بنین نقش زمین واویلا

شد شکسته سر او تا به جبین واویلا

 

مادرش نیست ولی فاطمه آمد به برش

خوانده سقای حرم را ز عنایت پسرش

عزیز من

امّ بنین، داغ به دل ببینید

زورق افتاده به گل ببینید

 

من آسمانم و قمر ندارم

مادرم و دگر پسر ندارم

سه میلاد

از افق تابید ماه مرحمت

 بر همه شد باز باب مغفرت

 

آمده دریای بخشایش به جوش

 تا در این دریا بشویندت، بکوش

 

جانبازی

ای گروه از محبّت بی‌نصیب!

من حبیبم، من حبیبم، من حبیب

 

خشم حق گردیده ظاهر، بنگرید

جنگ فرزند مظاهر بنگرید

بوی علم‌ها

باز هم پژواک گام کیست این؟

بر علم‌ها موج نام کیست این؟

 

عقل‌ها مست جنون کیستند؟

عشق‌ها گریان خون کیستند؟

عروس غم

این که این جا آرمیده روح کیست

چشم گریان و دل مجروح کیست

 

از کدامین چشمه‌ای جوشیده است

وز کدامین بوستان روئیده است

پروانه‌ام

من خانه‌دار خانه‌ای افسرده هستم

آرامش یک باغ طوفان خورده هستم

 

هر چند حیدر راهی این خانه‌ام کرد

بر غنچه‌های کوچکش پروانه‌ام کرد

 

پروانه شد

این قصه را بشنو ز من

کز بعد زهرا بوالحسن

 

آن خسرو شیرین سخن

با قلب پر درد و محن

عصای حوصله

عبا به روی سر انداخت سمت کوچه دوید

ورود قافله را از دهان شهر شنید

 

مسافران عزیزش ز راه می‌آیند

میان گریه چو ابر بهار می‌خندید

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×