دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تیر سه شعبه

 

چو از یاورانش دگر کس نمانْد

شنیدم که شه جانب خیمه رانْد

 

یکى تشنه‌لب کودک شیرخوار

یکى بسته پر، بازِ عنقا‌شکار

قماط عشق

 

اى پسر! مردانه جان ده با نشاط

تا بیاسایى از این ننگین‌قماط

 

خاک بر سر کن فرات و نیل را

بر کمر زن، دامن تبدیل را

حضرت عباس

 

شاه معنى چون براندازد نقاب

خانۀ صورت شود از بُن، خراب

 

چیست صورت؟ عشق جان و عشق تن

چیست معنى؟ عشق جانان باختن

حضرت حرّ بن یزید ریاحى

یکى قوّۀ کهربایى است، عشق

از این رو، ره آشنایى است، عشق

 

چو مرد از سعادت شود بهره‏ور

رود در ره عشق، بى پا و سر

 

مثنـوی در ذکرِ وقایعِ جان‌گدازِ عاشورا (عشـق و عقـل)

عشق گفت: ای عاشق کوی وفا!

عقل گفت: ای ره‌روِ کرببلا!

 

عشق گفت: این عرصه، بزمِ ابتلاست

عقل گفتا: نذرِ مهمانش، بلاست

 

 

مادر چهار پسر

روایت است که ام الائمّه النجبا

از این جهان فنا رفت سوی دار بقا

 

چو شام گشت سیه، روز در بر حیدر

که چون بزرگ کند کودکان بی‌مادر

به جای مادرش

شنیدم خون ثارالله چون ریخت

شفق هر صبح و شام از دیده خون ریخت

 

حدیث کربلا شد عافیت سوز

فلک ماتم نشین شد هر شب و روز

اخلاص و یقین

ای گل گلزار اخلاص و یقین

بانوی کاخ شرف، امّ‌البنین

 

نام تو چون فاطمه بُد فاطمه

قدر تو معلوم باشد بر همه

 

نذر امّ‌البنین

اگر صد هزاران حوائج تو راست

اگر حاجتی خواهی بی‌کم و کاست

 

بکن نذر از بهر امّ‌البنین

پس از نذر آثار آن را ببین

آرامش دل

ای بنات النعش را تصویر پاک

حضرت امّ‌البنین روحی فداک

 

مانده کلکم در بنان نطق از بیان

تا چه گویم وصفت ای عرش آشیان

کنیز ملکوت

من که از نسل دلیر عربم

ام العباسم و ام الادبم

 

مادر چهار یل رعنایم

من کنیز حرم زهرایم

مادر وفا

سلام ما به تو ای هاجر چهار ذبیح

درود ما به تو ای مریم چهار مسیح

 

سپهر نور فروز سه اختر و یک ماه

عجب نه خوانم اگر مادرت به ثارالله

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×