دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
صاحب کرم

هرجا که حرف معرفت افتاد لاجرم

شاعر نوشت اول خط «صاحب کرم»

 

صاحب کرم اگرچه به ظاهر شود ذلیل

اما به ذهن مردم دنیاست محترم

 

اسفندِ وقت آمدنش را بیاورید

اشعار سرخ دل‌شکنش را بیاورید

دم‌نوحه‌های سینه‌زنش را بیاورید

 

دارد صدای قافله از دور می‌‌رسد

اسفندِ وقت آمدنش را بیاورید

 

روضه‌خوان‌ها...

روضه‌خوان‌ها غالباً وقتی به منبر می‌‌رسند

با همان یک یا حسین از سر به آخر می‌‌رسند

 

روضه‌ها را از پسر تحویل بابا داده و

از سر بر نیزۀ بابا به دختر می‌‌رسند

 

جاروکش فرش عزایت جبرئیل است

آمد محرّم نبض عالم ایستاده

از حرکتش حتّی زمین هم ایستاده

 

ما پیرو دستور «فابک للحسین» یم

بر آفتاب دیده، شبنم ایستاده

 

گداهای گرفتار

وقتی همه جا شهره به عنوان تو باشیم

باید که فقط ریزه‌خور خوان تو باشیم

 

دامن نکش از دست گداهای گرفتار

بگذار کمی دست به دامان تو باشیم

 

شیرین‌ترین عبادت

آقا سلام! ماه محرم شروع شد

«باز این چه شورش است و چه ماتم» شروع شد

 

آقا سلام! کاسۀ اشکی به من دهید

ماه گدایی من و چشمم شروع شد

 

فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است

در کوچه‌ها، نسیم بهشت محرم است

این شهر بی مجالس روضه، جهنم است

 

پیراهن سیاه عزاداری شما

زیباترین تجلی عشق مجسم است

 

شادی همیشه هست، ولی غم دقیقه‌ای

از من نخواه با تو نباشم دقیقه‌ای

دق می‌‌کنم بدون محرّم دقیقه‌ای

 

بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم

شادی همیشه هست، ولی غم دقیقه‌ای

 

رایحۀ گلشن فردوس

جلوۀ روی تو در آینه تا پیدا شد

ظلمت از یمن تجلای تو ناپیدا شد

 

ماه در کوچۀ تنهایی خود حیران بود

ناگهان هم نفس باد صبا پیدا شد

 

یکی چو مهر فروز، آن چهار ماه منیر

وضو بگیرم و در حال روزه با تکبیر

کنم مباهله با دشمنان حی قدیر

 

زبان حق شوم و آیۀ مباهله را

به شأن فاطمه و شوهرش کنم تفسیر

 

باید از ما فقط شنید: حسین

تا مرا در گناه دید حسین

زودتر از همه دوید حسین

 

باید از او فقط شنید خدا

باید از ما فقط شنید حسین

 

دست نیاز

مشغول وضو باش که هنگام نماز است

این بانگ حسین است که در اوج و فراز است

 

ذکرى که به لب می‌برى‌اش حمد خداوند

دستى که به سر می‌زنى‌اش دست نیاز است

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×