دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین

این روزها غم تو مرا می‌کشد حسین

شب‌های ماتم تو مرا می‌کشد حسین

 

تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست

سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین

 

انت ابن البتول یا عباس

"انا ابن الرسول" پاسخ داد:

"انا ابن علی ولی الله"

"انا ابن البتول" ... پاسخ نیست!

در گلوی تو آه حلقه زده

...

 

انا ابن الرسول ابن بتول

انا ابن الخدیجه الغَرّاء

به کربلا نرسیدن کم از رسیدن نیست

شبی که ریخت خدا در سبوی جانم می

چو تاک رفت به اعماق استخوانم می

 

علی الصّباح قیامت کسی است ساقی من

که می‌دهد به من و جمع دوستانم می

کوتاه سروده
آمده گدایت از راه

با دست تهی و کوله باری از آه

این بار هم آمده گدایت از راه

 

از کار دلم گره گشایی فرما

با دست سه سالهٔ اباعبدالله

شب یلدا چکید از چشمم

 

                                

دارد آوار می‌شود دنیا، بی نگاه تو بر سرم ...بابا!

طبق آمد ولی نفهمیدند، شده پشت خرابه خم ...بابا!

 

باد آورده بود بویت را، عطر لب‌های با وضویت را

پاره شد پیش پات بند دلم، به رگ پاره‌ات قسم ...بابا!

 

چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

گر سر ما به قدوم تو دوان خواهد شد

دوش ما راحت از این بار گران خواهد شد

 

به بلندای قدت بر تو سلامی دادم

زین بلندی ادب مسلم عیان خواهد شد

 

از خدا خواسته‌ام ذبح منای تو شوم

زده‌ام فالی و امروز همان خواهد شد

کوتاه سروده
ندارم محرمی

خزان شد پیش چشمم باغی از یاس

منم تنها در این هنگام حساس

 

مهیای سفر هستم ولی آه

ندارم محرمی، برخیز عباس

ما را ببر دوباره خدایا به کربلا

 

امشب که محشری شده بر پا به کربلا

ما را ببر دوباره خدایا به کربلا

 

هر سوی دشت روضۀ سربسته‌ای ست باز

هر گوشه هیئتی است شگفتا به کربلا

شمس الشموس بی سر

همین که روز در آن دشت طرحی از شب ریخت

هزار کوه مصیبت به دوش زینب  ریخت

 

کنار نعش برادر شبیه نخل عزا

به گاه خم شدنش آبشاری از غم ریخت

گریۀ مشک

باز این دل این دل توفانی‌ام می‌برد تابی سر و سامانی‌ام

انتظاری تازه دارد چشم من می‌شکوفد خوشه‌های خشم من

کوتاه سروده
فدای اشک‌هایت

فدای اشک‌هایت خواهر تو

مرا کشته نگاه آخر تو

 

کمی آهسته‌تر تا جای مادر

بگیرم بوسه‌ای از حنجر تو

لب‌های قرآنی

 

آمد و در دل ِ باد پیچاند، بوی لب‌های قرآنی‌اش را

در نگاه ِ ترک خوردۀ خاک، دید ساعات پایانی‌اش را

 

او که نامش کلید نجات است، مظهر ِقَد اَقمتَ الصّلاه  است

کشتی نوح آورده تا عشق، طی کند راه طوفانی اش را

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×