دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوتاه سروده
ارتفاع یک فرهنگ

 

عاشورا، ارتفاع یک فرهنگ است

یک حادثه نه، حماسه‌ای خونرنگ است

 

پیکار علیه بدعت و تحریف است

فریاد علیه سلطۀ نیرنگ است

کربلا دیگر ز او خواهش ندید

خاک هم او را جوابش کرده بود

تاک زیرا انتخابش کرده بود

 

مشک چشمش داد می‌زد از عطش

اشک هم گویا جوابش کرده بود

به حضرت صبر (س)
تنها نگاه توست گوارای خواهرت

 

وقتی شکست قابل دل‌آرای خواهرت

افتاد رنگ مرگ به دنیای خواهرت

 

از یک طرف نگاه غریبی به آسمان

از یک طرف گرفته نفس‌های خواهرت

کوتاه سروده
توحید

اوج توحید چیست؟ تسلیم است

اوج تسلیم چیست؟ یک جمله

«آنچه محبوب با حسینم کرد

هر چه که بود واقعاً زیباست!»

فکر توحید زینبی باشیم ...

دختر بانوی آب و آفتاب

در جهان، مهر حقیقت، زینب است مشعل صبح هدایت، زینب است دختر بانوی آب و آفتاب محرم اسرار عصمت، زینب است

برای آمدن عشق جای خالی نیست

نشان دست ضعیفش به هیچ بالی نیست

شکست‌خورده‌تر از ساقه‌اش نهالی نیست

 

به اشک آینۀ او در این شب آبی

قسم که چشمۀ زمزم به این زلالی نیست

 

ذبح دعا

جز زخم ما که عرض دوا را نگه نداشت

کس آبروی تیغ شما را نگه نداشت

 

در آرزوی زلف تو میلم کشیده شد

دیشب دلم که حد دعا را نگه نداشت

برای تو

سنگ نگین اگر بتراشم برای تو

باید که از جگر بتراشم برای تو

 

طوف سرت به شیوۀ حُجّاج جایز است

پس واجب است سر بتراشم برای تو

از اوج نی

 

تَف تف تتف تتف تتتف تف تتف تتف

صَف صف صصف صصف صصصف صف صصف صصف

تَن تن تتن تتن تتتن تن تن تتن تتن

سرها جدا فتاده در این دشت از بدن

جان صبر هم به لب رسیده است

باز چشم من چه خواب دیده است؟

باز دست من چه آفریده است

 

صخره‌ای سیاه با شقاوتش

دست و پای آب را بریده است

خونبها

شهر من

خون‌بهای یک امام بود

آه از تو آه .. مُلک ری

مرگ هفتاد و دو ققنوس

آدما میگن که ققنوس

وقتی‌که آتیش میگیره

میون شعله‌ها از نو

جون میگیره نمی­‌میره

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×