دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
«پروانۀ مرا ز نظرها نهان بسوز»

ای شعلۀ فراق! مرا بی امان بسوز

ای دل تو نیز بشکن و تا می‌توان بسوز

 

ای فکر! ناله سر کن و ‌آتش شو ‌ای قلم

ای مغز شعله‌ور شو و ‌ای استخوان بسوز

 

آتش

هرکس ز حسن دوست متاعی گرفته است

بیچاره من که از غمش آتش گرفته‌ام

 

تشنگی

لب تشنگی از حرمت و حرمان دو مقام است

یک روز ِ محرم نشوند این رمضان‌ها

 

کشتۀ مژگان

ای کشتۀ مژگان سیاه تو سپاهی

ما نیز هلاکیم، به ما نیز نگاهی

 

از ما که سیاهیم مگردان نظر خویش

بگذار بیفتند سیاهان به سیاهی

 

قوس صعود

تشریف تو بر حدوث کاری است جلی

آنسان که به کائنات تشریف علی

 

از قوس صعود غبغبت دانستم

کرده است نزول، حق به طفلی بغلی

 

به هر نیت که خواهی ‌ای صنم، نامی ‌ببر از من

طلسم بخت ما را بشکن ‌ای باد صبا یک شب

بیاور بویی از آن زلف مشکین سوی ما یک شب

 

به هر نیت که خواهی ‌ای صنم، نامی ‌ببر از من

دعا را گر نیم قابل، به نفرین کن صدا یک شب

 

بعد تو، من شعله شدم، سوختم

گرچه در آغوش کشیدم تو را

گریه چنان شد که ندیدم تو را

 

اکبر و اصغر همگی کوثرند

لیک من تشنه گزیدم تو را

 

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

ای زلف تو هم هندسه، هم شخص مهندس

تاریخ بنا از مژه فرمود مؤسس

 

ما جز الف قامت تو هیچ نگفتیم

شد دال در این مسئله بالای مدرس

 

رقیۀ موسی ‌بن جعفر

روز تولدت به غلط روز دختر است

در اصل روز آمدنت، روز خواهر است

 

شادند از حضور تو اهل جهان ولی

خوشحالی امام رضا جور دیگر است

 

شد تداعی ولادت زینب

ای جمالت بهار، معصومه

کرمت ماندگار، معصومه

 

یادگار امام هفتم ما

ای رضا را قرار، معصومه

 

من کربلا می‌خواستم یک عمر

پر می‌کشد مرغ دلم سمت حرم بانو

دیر آمدم، دیر آمدم، دیر آمدم بانو

 

آرامم و با هر قدم گم می‌شود انگار

در من هیاهوی خیابان ارم بانو

 

بر حسین خانواده، زینب کبری شدی

تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی

مریم قدیسۀ ذریۀ طاها شدی

 

یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم

قبلۀ عرشی ترین سجادۀ دنیا شدی

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×