دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
حسین کعبۀ عشق است

انیس خاطر عاشق، نگاه معشوق است

اسیر دام بلا در پناه معشوق است

 

اگر وصال میسر نشد یقین دارم

مزار سوخته دل بین راه معشوق است

 

روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد

شب‌های جمعه نیمه شب‌ها تا سپیده

بر روی اسرارش خدا پرده کشیده

از راه می‌آید زنی قامت خمیده

لب می‌گذارد روی حلقوم بریده

 

با چای روضه بود که دل‌ها جلا گرفت

وقتی دلی شکست، یقیناً بها گرفت

در سرسرای عرش معلا سرا گرفت

 

قربان عاشقی که دلش بیقرار شد

بعد از نماز شب، ز خدا کربلا گرفت

 

در گلو دارم رسوب قرن‌ها فریاد را

ریشه کن کن ریشه‌های خشک استبداد را

وارثان ظالم قوم ثمود و عاد را

 

ای جواب انتظار و نالۀ «الغوث» من

در گلو دارم رسوب قرن‌ها فریاد را

 

قطره و دریا

کار‌ من و ضریح تو بالا گرفته است

قلبم میان پنجره‌اش جا گرفته است

 

اذعان کنند در حرمت کل زائران

هرکس که قطره خواسته، دریا گرفته است

 

عشق کربلا

در سینه‌ام شرارۀ غم موج می‌زند

وقتی دلم به سمت حرم موج می‌زند

 

وقت نماز جای دعای قنوت هم

فکر حرم فقط به سرم موج می‌زند

 

بین الحرمین ایران

مشهد حرم مطهر سلطان است

قم مرقد پاک بانوی باران است

 

گویند که حد فاصل این دو حرم

بین الحرمین کشور ایران است

 

آقا شجاعتت به علمدار رفته است

بالای شعر خویش نوشتم هوالطیف

تا که کنم ثنای تو، ‌ای حضرت شریف

 

هم پیرو تو تاج سر اهل عالم است

هم منکر تو خوار و سرافکنده و خفیف

 

خیر علی الدوام

به نام قبلۀ ایرانیان، به نام حرم

به نام خادم و جاروکش و غلام حرم

 

به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش

به نام این همه خیر علی الدوام حرم

 

حیران شدۀ چرخش پرگار حسینم

در دایرۀ عشق، گرفتار حسینم

حیران شدۀ چرخش پرگار حسینم

 

فریاد زند چاک گریبان جنونم

عمری ست که منصورم و بر دار حسینم

 

 

شعله نه، بر معجرش گل ریختند

رحمت بی وقفه‌ای ایجاد شد

آمد و عرش خدا آباد شد

خانۀ موسی بن جعفر شاد شد

غصه و غم از دلم آزاد شد

 

خوش به حال جبرائیل

سلام حضرت بانو گدا نمی‌خواهی؟

عزیز ضامن آهو، گدا نمی‌خواهی؟

 

دلم گرفته به غم خو، گدا نمی‌خواهی؟

شدم اسیر هیاهو گدا نمی‌خواهی؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×