دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
رباعی ایثار

در دفتر عشق کز سخن سرشار است

هر چند قصیده و غزل بسیار است

 

از ام بنین چهار گل پرپر شد

این ناب‌ترین رباعی ایثار است

 

شرح غم امّ‌البنین

بشنوید ای اهل دل این ماجرا!

دید مروان مادر عباس را

 

در بقیع شد غرق شور و زمزمه

اشک ریزان بر عزیز فاطمه

بانوی وقار

شنو ای دل؛ از من، تو این ماجرا

کن ای دیده؛ جاری سرشک عزا

 

چو امّ‌البنین در مدینه، شنید

شده چار فرزندش از کین، شهید

شمع شعله‌ور

السّلام ای گوهر دریای نور

السّلام ای بحر گوهر زای نور

 

السّلام ای رهرو نور الهدیٰ

السّلام ای همسر شیر خدا

سرود عاطفه

خوشم که ذاکر امّ‌البنینم

ز جان مدحتگر امّ‌البنینم

 

گل باغ وفا امّ‌البنین است

یم صدق و صفا امّ‌البنین است

 

بیت‌الاحزان

صد شکن از غم نشیند بر جبین

گر بگویم شرحی از امّ‌البنین

 

ای ز داغت داغدار افلاکیان

همنوا با نالۀ تو خاکیان

 

خداحافظ

خداحافظ ای چشم گریان چو ابر

خداحافظ ای چار تصویر قبر

 

خداحافظ ای خاک‌های بقیع

شب و روز محنت‌فزای بقیع

لعل لب

بشنو از من این کلام معتبر

هست منقول از احادیث این خبر

 

آنکه چون دادی خدای دادگر

زوجۀ شیر خدا را یک پسر

یاد عباسم

ای مدینه گریه کن بر حال من

گریه سرکن بر من و اقبال من

 

ناله‌های آتشین را گوش کن

شکوۀ امّ‌البنین را گوش کن

بیت‌الحزن

بازگشتم با غم و محنت قرین

یادم آمد از غم امّ‌البنین

 

شد ز دشت کربلا چون باخبر

بیت‌الاحزان در بقیعش شد مقر

نمک‌ پرورده

من مادر سالار غیرت در زمینم

من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم

 

من قلب مجروح و پر از احساس دارم

شادم در این دنیا که یک عباس دارم

 

ثمرۀ وصلت

ز هجر بهین دخت خیرالبشر

ولی خدا را چو خون شد جگر

 

جدا مانده فرخنده ماهی ز یم

برون رفت خاتم ز انگشت جم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×