دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دنبالۀ کربلا

غم، سازِ دل حجازی‌ات شد مادر

هنگامۀ سرفرازی‌ات شد مادر

 

دنبالۀ کربلای من، خاک بقیع

میدان حماسه‌سازی‌ات شد مادر

یاد مادر

تا همسر خود تو انتخابم کردی

آن ذرّه شدم که آفتابم کردی

 

دیدم حسنت به یاد مادر افتاد

دیشب که تو فاطمه خطابم کردی

مادر

سردار وجود بر تو همسر گوید

دامان تو را شهیدپرور گوید

 

ای امّ بنین بس است در اوصافت

این نکته که زینب به تو مادر گوید

دیروز و امروز

ای ام بنین که فاطمه بودت نام

از ما به تو و چار شهید تو سلام

 

دیروز کنار چار فرزند علی

امروز کنار تربت چار امام

 

نکهت

من نکهتی از بوی گل یاس شدم

اسطورۀ سوز و ساز و احساس شدم

 

ما بین فرشتگان دو عالم من

از روز ازل مادر عباس شدم

ریشۀ عشق

ای مادر عباس فدای پسرت

ای همسر خورشید فدای قمرت

 

ای ام بنین مادر سقای حرم

تو ریشۀ عشقی و وفا شد ثمرت

انارستان

اشک تو بقیع را انارستان کرد

آفاق مدینه را نگارستان کرد

 

گفتند که عباس تو در اوج عطش

از آب گذشت و کارِ کارستان کرد

چهار صورت قبر

کی مدینه ز یاد خواهد برد

صحن چشمان گریه پوشت را

صبح تا شب کنار خاک بقیع

ناله و شیون و خروشت را

 

چشم‌های مدینه

چشم‌های مدینه منتظر است

تا ببیند مسافرانش را

همه چشم انتظار خورشیدند

تا ببوسند آستانش را

چهار داغ

آسمان سوخت و از پا افتاد

زیر بار جگر داغ شما

و دل سخت زمین برده چهار

گل ماتم‌زده از باغ شما

داغ نهفته

در سینه به جز دل غمین نیست مرا

جز داغ نهفته همنشین نیست مرا

 

خوانید چرا امّ‌بنینم مردم

آن امّ بنین که بنین نیست مرا

 

به یاد کربلایت

برای غصه‌هایت گریه کردی

به یاد کربلایت گریه کردی

 

نه بهر ساقی لشگر، برای

حسین سر جدایت گریه کردی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×