دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گوشه‌ای از غروب عاشورا

بوی خون آید از دل صحرا

خاک عالم به سر، چه رخ داده؟

بین لشگر به پا شده غوغا

حمزه دیگر ز پای افتاده

 

عموی رشید

گمان نمی‌کنم این روحِ پیکرم باشد

تنی که مثله شده در برابرم باشد

 

گمان نمی‌کنم این تکه‌های پخش شده

همان عموی رشید پیمبرم باشد

 

نمایش عشق

عشق هر جا رود اثر دارد

ماجراها به زیر سر دارد

 

هر که باعشق رو به رو شد گفت:

عاشقی غالباً خطر دارد

 

سعود پاک

بنویسیم از مسیر بهشت

باید از این سعود پاک نوشت

 

باید از عزتی فراتر گفت

نه عمو، یاور پیمبر گفت

 

السلام علیک یا حمزه سیدالشهدا

عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد

و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد

 

عبا رسید به جسمت قبول، حرفی نیست

ولی خدا کند از راه، خواهرت نرسد

 

شیرخدا و شیر رسول مکرّمی

دنیا مثال حمزه علمدار دیده؟ نه

پیغمبری شبیه تو غمخوار دیده؟ نه

 

کوه احد ز خویش قوی‌تر ندیده بود

مانند تو امیر قلندر ندیده بود

 

همسایۀ دیوار به دیوار

المنه لله که گرفتار تو هستیم

‎عمری ست که در حلقۀ زوار تو هستیم

 

‎ما را به صف حشر به نام تو ببخشند

‎همسایۀ دیوار به دیوار تو هستیم

 

یادم آمد از علمدار رشید کربلا

نیزه‌ای آمد به قلب حمزه، آن شوکت شکست

آن صلابت، آن شجاعت، آن همه هیبت شکست

 

دور از چشم نبی، افتاد علمدارش زمین

آن شکوه و هیمنه، در موجی از حیرت شکست

 

«ری» را حسینیۀ زهرا می‌‌کنی تو

ای آنکه زیباتر ز پرواز نسیمی

با خاک زیر پای خود هستی صمیمی

مثل حسن تفسیر ذکر «یاکریمی»

مشهور در عالم به شاه عبدالعظیمی

 

اذن زیارت

یاعلی گفتیم اگر اذن زیارت داده شد

با همین یک یا علی، کار سفر آماده شد

 

حجّ ما شد مشهد و کرببلامان شهر ری

حق و الانصاف کار ما فقیران ساده شد

 

زینت حجاب

زینب نگار حجلگی حرمت حجاب

شرح حیا و معنی شرم، آیت حجاب

 

هر شاهدی مزین اگر از حجاب شد

افزود او ز عفت خود زینت حجاب

 

دعای مستجاب

برای آینه بودن که انتخاب شدم

چو ماه مطلع انوار آفتاب شدم

 

مرا هر آینه ذخر الحسین می‌خواندند

دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×