دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گریه

 

او نور چراغ خانۀ حیدر بود

در شام ستم، چراغ روشن‌گر بود

 

آن روز که تکیه‌گاه آن قافله شد

یک شانه برای گریۀ خواهر بود

دردانه‌ای محبوب

دردانۀ خاندان پیغمبر بود

 محبوب پدر، نور دل مادر بود

 

از کرببلا نبود سهمش اندک

با این همه رنج، زینب دیگر بود

 

غم مجسّم

 

تو وارث اندوه محرّم هستی

تندیس غم، اندوه مجسّم هستی

 

زینب که غم است و غم که زینب، پس تو

ای سنگ صبور! خواهر غم هستی

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×