دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
توسن عشق

     

توسن عشق و شهادت را به همّت زین کنم

تا ابد محکم به عالم، پایه‌های دین کنم

 

کاخ بیداد و ستم را واژگون خواهم نمود

گلشن اسلام را با خون خود رنگین کنم

مصیبت اربعین

        

باز در دشت بلا با چشم گریان آمدم

خود نه تنها بلکه با جمعی پریشان آمدم

 

ای حسین من! ز جا برخیز و حال من ببین

زینبم کز شام و کوفه دیده گریان آمدم

جان به قربان حسین (ع)

            

این جهان با همۀ نقش و نما می‌گذرد

محنت و شادی این کهنه‌سرا می‌گذرد

 

چرخ با این عظمت، عاقبتش نیست «بقا»

جلوۀ شمس و قمر سوی «فنا» می‌گذرد

مرکز دل‌ها

         

کربلا مرکز دل‌های کباب است هنوز

گوییا بهر حرم، مانع آب است هنوز

 

شیعه در سوگ جگرگوشۀ زهرا و علی

چشمش از اشک روان، رشک سحاب است هنوز

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×