دسترسی سریع به موضوعات اشعار
ذکر گرهگشا
در شب تو روشنایی اگر یافتی بگو
در غصه، آشنایی اگر یافتی بگو
در بزم ما اشاره کم از قیل و قال نیست
از ما تو هوی وهایی اگر یافتی بگو
مثل همیشه
دردم مداوا میکنی مثل همیشه
عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه
آئینه زیبا میشود با یک نگاهت
دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه
آقای همه
در کرببلا دور و بر زینب باش
یعنی همه جا پشت سر زینب باش
خواهی که کنم حلال تو شیرم را
آقای همه! تو نوکر زینب باش
یاد مادر
تا همسر خود تو انتخابم کردی
آن ذرّه شدم که آفتابم کردی
دیدم حسنت به یاد مادر افتاد
دیشب که تو فاطمه خطابم کردی
آتش گرفته
خدایا پیکرم آتش گرفته
دل غم پرورم آتش گرفته
شهادت نامه را با خون نوشتم
ولیکن دفترم آتش گرفته