دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بند دوازدهم
ترکیب بند عاشورایی استاد مشفق کاشانی

جان جهان به شور تو در پیچ‌  و تاب شد

انگیخت گرد و، سایه کش آفتاب شد

بر چید خیمگی شب، و روز حساب شد

«خاموش محتشم که دل‌سنگ آب شد

                   بنیاد صبر و خانۀ طاقت خراب شد»

 

غزل عاشورایی مشفق کاشانی
خورشید و شبنم

 

کاروان در کاروان دل بر سر دل بود آنجا

ناقه‌ها در ناقه‌ها افتاده در گِل بود آنجا

 

رودی از گل‌های پرپر در بسیط خاک جاری

همسفر با عاشقان، منزل‌ به‌ منزل بود آنجا

رحمت خدا

 

امیر قافلۀ دشت کربلاست حسین

به راه بادیۀ عشق آشناست حسین

 

ببین که در پی قربان شدن به تیغ ستم

چو نخل، سرزده از باغ کربلاست حسین

بند نخست
ترکیب بند عاشورایی استاد مشفق کاشانی

از موج فتنه چشم جهان غیرت یم است وز تندباد حادثه پشت فلک خم است‏ صبح امید چون شب تاریک مظلم است

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»

«باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» 

خورشید هامون

ساربانا ز اشتران بگشای بار

لحظه‌ای ما را به حال خود گذار

 

این که بینی سرزمین کربلاست

خاک او آغشته با خون خداست

 

در حریم قدسی صحرای دوست

بشنو این گلبانگ، این آوای اوست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×