دسترسی سریع به موضوعات اشعار
مقصد مقدس
پیچیده در تمام جهان ماجرای تو
برداشته زمین و زمان را صدای تو
هل من معین غربت میراث مادری
تکرار میشود وسط ماجرای تو
شکر خدا هنوز هوایی این غمم
از بقچۀ قدیمی ترمه برای تو
رفتم که طاق شال عزا را بیاورم
حال دل شکستۀ من خوب میشود
از زیر تیغههای علامت که بگذرم
مسجد وفا
دل دادهام به نغمهی ادرک اخای تو
با من چه کرد شور برادر بیای تو
ای مسجد وفا بدنت، روی خاکها
گلدسته است یا که دو تا دستهای تو
پهلوی تو
بخوان به گوش سحرها اذان علیاکبر
بخوان دوباره برایم بخوان علیاکبر
لب ترک ترکت را به هم بزن اما
تکان نخور که نپاشد جهان علیاکبر