به گزارش «پایگاه تخصصی امام حسین علیهالسلام»، اوحدی، رئیس سازمان حج و زیارت، با اشاره به خاطرهای از دوران اسارت خود گفت: در آن دوران که افتخار داشتیم در کنار شهید ابوترابی، سید آزادگان جنگ تحمیلی، در یک اردوگاه حضور داشته باشیم، نگهبان آسایشگاهی به نام کاظم داشتیم که روی خوشی به ما نشان نمیداد.
وی ادامه داد: یکی از برادران کاظم، اسیر رزمندگان ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچهدار نمیشد. با این اوصاف کینه خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. بهویژه این که میدانست شهید ابوترابی سید و روحانی است؛ از این رو ضربات کابلی که نثار آن مجاهد میکرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسرا داشت، اما هیچگاه مرحوم ابوترابی شکایت نکرد و همواره به او احترام میگذاشت.
اوحدی افزود: کاظم از هر فرصتی برای شکنجه روحی، روانی و جسمی اسرا بهویژه مرحوم ابوترابی استفاده میکرد، تا این که روزی وارد اردوگاه شد و به سمت سید آزادگان رفت و گفت بیا این جا کارت دارم، بعدها فهمیدیم که گفته مادرم دیشب خواب حضرت زینب سلاماللهعلیها را دید و آن حضرت نسبت به کار بنده در اردوگاه به مادرم شکایت کرده است. مادرم از من پرسید که آیا در اردوگاه ایرانیها را اذیت میکنی؟ مادرم بسیار از دستم ناراحت شده است. آمدهام که حلالیت بطلبم.
وی ادامه داد: بعد از آن روز، رفتار کاظم با اسرای ایرانی بهویژه شهید ابوترابی بسیار خوب بود تا این که روزی قرار شد شهید ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل کنند که کاظم بسیار دلگیر و گریان بود. به هر نحوی بود سوار ماشینی شد که ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل میکرد.
بعدها جویای احوال کاظم از شهید ابوترابی شدیم که ایشان گفت: آقاجان کاظم فرد بسیار مومن و محترمی است؛ در طول مسیر راجع به اهل بیت علیهمالسلام، قرآن و احکام سوالات متعددی کرد. بنده هم پاسخهایش را دادم. در واقع کاظم میخواست در طول مسیر تا اردوگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهرهمند شود؛ شدیدا علاقهمند به این سید بزرگوار شده بود.
اوحدی گفت: پس از این که جنگ تمام شد، سالها گذشت. روزی یکی از بچههای آزاده با بنده تماس گرفت و گفت کاظم آمده ایران از تمام بچههای آزاده حلالیت میخواهد، تا این که سالهای اخیر شنیدیم کاظم یکی از مدافعان حرم حضرت زینب سلاماللهعلیها در سوریه بوده و شهید شده است.
به نقل از خبرگزاری حج