کرب و بلا: اهالی هیئت و منبر دهه 40 و 50 تهران، خوب به یاد دارند جوان آذری زبانی را که از تبریز به تهران آمده و در آغاز راه مداحی و مرثیه‌سرایی، همدم «حاج اکبر ناظم» شده بود.  «حاج محسن عسگری» متولد تبریز و نوه «جاج مهدی» هیئت‌دار معروف و تاجرزاده صاحب نام تبریزی بود که آرزو داشت تنها نوه‌اش خادم مجلس امام حسین (ع) شود.  به همین دلیل به بهانه پخش قند و چای و مشارکت در کارهای هیئت پای محسن نوجوان را به مجلس سیدالشهدا (ع) باز کرد.

 

حاج محسن مادرش را در کودکی از دست داشت و همین فراق، پای او را به مجالس روضه باز کرد تا به قول خودش «به امام حسین (ع) و هیئت پناه ببرد» معتقد بود نوکر و مداح امام حسین (ع) باید تحصیلکرده و با سواد باشد و از این رو تلاش کرد تحصیلات خود را ادامه دهد. علاقه فراوانی به ادبیات و شعر داشت. از آنجایی که تبریز فرصت تحصیل در این رشته را نداشت، تحصیلات خود را در رشته کشاورزی ادامه داد اما ادبیات و شاعری را رها نکرد و سال‌ها نزد استاد «دهنی زاده» از بزرگان تبریز شاگردی کرد.

 

این مداح آذری زبان سال 45 به تهران آمد و همان اوایل حضورش در تهران با «حاج اکبر ناظم» آشنا شد و مدت‌های زیادی از محضر این مرثیه‌خوان اباعبدالله (ع) بهره برد. با وجود آنکه به مرثیه‌خوانی علاقه داشت اما خودش هم می‌دانست صدای گیرایی ندارد از این رو به حضرت زهرا (س) متوسل شد و از ایشان استمداد طلبید تا عنایتی کنند و الحق هم که حضرت پاسخ این توسل را به نیکی عنایت کردند.

 

حاج محسن که به نوعی صاحب سبک دکلمه‌خوانی در مجالس روضه سیدالشهدا (ع) است، از آغاز روی آوردن به این سبک را این‌طور تعریف می‌کند: «بعد از این توسل بر حسب اتفاق در جلسه شعری که آقای ذهنی‌زاده از شعرای خوب تبریز داشت شرکت کردم. تصادفا در جلسه‌ای ایشان سرماخوردگی عجیبی داشت. به ایشان پیشنهاد کردند که بخوان، گفت مریض هستم و نمی‌خوانم. گفتند یک چهار خطی بخوان. ایشان شروع کرد با اینکه سینه‌اش خیلی خراب بود کلمه کلمه یک رباعی خواند، مثلاً یک کمی رباعی می‌خواند و سرفه می‌کرد. با آن حال خواند و مجلس تقریباً گرفت. آنجا پیش خودم گفتم که این می‌تواند نوعی سبک باشد. چرا من اینجوری نخوانم. حالا که صدا ندارم.» و اینگونه بود که دکلمه‌خوانی در هیئات مذهبی رواج یافت و بسیاری از مرثیه‌سرایان تلاش کردند این سبک حاج محسن عسگری را به مجالس خود بیاورند.

 

این پیرغلام اهل‌بیت (ع) از روزهای جوانی‌اش که به تهران آمد و گذرش به هیأت آذری زبان‌ها افتاد تا وقتی با «رسول ترک» آشنا شد و با دیدن گریه‌ها و عشق‌ورزی خالصانه‌اش به اباعبدالله (ع)، رسم عاشقی را آموخت تا روضه‌خوانی در محضر بزرگانی از جمله «آیت‌الله بهجت» و «آیت‌الله حق‌شناس» تلاش کرد ادب نوکری را به جا بیاورد و معتقد بود «حالا که حضرت حسین (ع) آنها را به نوکری خود قبول کرده، همه مداحان و هیئتی‌ها باید این قبولی را مراعات کنند. دستگاه امام حسین (ع) خیلی بالاتر از این‌هاست. این جایش خیلی قابل تأمل است که دعوت شدیم ولی کاری کنیم اسم‌مان را قلم نزنند. دفعات بعد از قلم نیفتیم و همیشگی باشیم.»

 

حاج محسن عسگری اواخر آبان ماه 99  بعد از نزدیک به پنجاه سال شاعری و مدرثیه‌سرایی اهل‌بیت (ع) ،بر اثر بیماری به دیدار حق شتافت و در تبریز به خاک سپرده شد.