کرب و بلا: در منابع عامه و خاصه روایات متعددی دال بر سوگواری رسول خدا (ص) در مصیبت سیدالشهدا (ع) حتی پیش از ولادت ایشان نقل شده است. 1 این سنت نبوی میراثی بود که پس از واقعه عاشورا در میان ائمه معصومین (ع) ادامه یافت و به شیعیان و پیروان ایشان سینه به سینه تا به امروز انتقال یافته و سند محکمی بر رد عزاداری به عنوان یک بدعت  است.

عزاداری بر سیدالشهدا (ع) و اشک بر این مصیبت عظیم از ابعاد گوناگون دارای اهمیت است و اهمیت این سنت را می‌توان در سخن امام صادق (ع) دریافت که اشک بر مظلومیت آل رسول را به مثابه تسبیح و عبادت دانستند و فرمودند: «نفَسُ اَلْمَهْمُومِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لَنَا عِبَادَهٌ... نفس کسى که به خاطر مظلومیت ما اندوهگین شود تسبیح و اندوه او بر ما عبادت است»2

در میان ائمه (ع)، حضرت علی بن موسی‌الرضا (ع) اهتمام ویژه‌ای به بزرگداشت واقعه کربلا و برپایی عزای سیدالشهدا (ع) داشتند. بویژه آنکه در زمان امامت ایشان به نسبت امامان پیشین، آزادی نسبی فراهم بود و امام توانستند از این فرصت برای احیای سنت عزاداری استفاده کنند.

 

ایشان در روایت مشهور «ریان بن شبیب» ضمن توصیه بر اشک بر مصیبت امام حسین (ع)، آثار و برکات عزاداری و بزرگداشت این سنت نبوی را در پنج توصیه چنین بیان کردند که ای فرزند شبیب! اگر بر سیدالشهدا (ع) گریه کردی تا اشک بر گونه‌ات جاری شد، خدا هر گناهی انجام دادی؛ کم یا زیاد، صغیر یا کبیر می‌بخشد.

دوم اینکه اگر می‌خواهی خدا را در حالتی نیکو ملاقات کنی، سیدالشهدا (ع) را از نردیک و شاید هم از دور زیارت کن.

امام در توصیه سوم به لعن قاتلان جدشان توصیه کردند و فرمودند: ای فرزند شبیب! اگر خوشحال می‌شوی در رقه‌هایی از بهشت ساکن شوی که در جوار نبی‌اکرم (ص) باشی، لعن قاتلین سیدالشهدا (ع) را ترک مکن.

ابن شبیب! اگر می‌خواهی از ثوابی مثل ثواب شهدای کربلا بهره‌مند شوی، هر وقت ایشان را یاد کردی، عرض حاجت کن و بگو « یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِیمًا ای کاش من هم در کربلا با شما بودم و به فوز خون دادن پیش روی تو نائل می‌شدم.»

حضرت رضا (ع) در پنجمین توصیه نسبت به موالات با ائمه هدی (ع) ترغیب و بیان فرمودند: ای فرزند شبیب! اگر دوست داری در بهشت در درجات ما باشی، غصه و شادی‌ات را از ما جدا نکن، آنجا که ما خوشحالیم، خوشحال باش و آنجا که ما غصه داریم عصه دار باش.3

 

______________________________________________________________

منابع

1- بحارالانوار، ج 24، ص250.

2- بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، جلد 1، ص 257؛ کامل الزیارات، ص 100؛ بحارالانوار، ج 44، ص 291؛ عوالم، ج 17، ص 533..

3- الشیخ الصدوق، الکتاب الامالی، ج1، ص192.