کرب و بلا: از جمله وعدههای صادق خداوند به حسین بن علی (ع) در ازای مجاهدت بیمانند و شهادت مظلومانهشان، مواهبی است که به زائران ایشان عطا میگردد. اما حزن و مصیبتی که به سیدالشهدا (ع) و خاندان ایشان روا داشته شد، نزد حقتعالی از چنان منزلتی برخوردار است که نه تنها زائران ایشان بلکه دوستداران حضرت را به مقامی وصف ناشدنی نائل میگرداند.
از جمله اجر و منزلتی که بر دوستداران و مصیبتدیدگان از غم حسین بن علی (ع) اعطا میگردد؛ توصیفی است که حضرت جعفر بن محمد (ع) بیان داشتهاند. از «مسمع بن عبدالملک کردین بصری» نقل است که حضرت جعفر الصادق (ع) از او سوال کرد: ای مسمع تو از اهل عراق هستی، آیا به زیارت قبر جد ما حسین (ع) میروی؟
عرض کردم: خیر، من نزد اهل بصره مردی مشهور هستم و دشمنان بسیاری از ناصبیها و غیر ایشان دارم و از اینکه احوالات مرا نزد خلیفه گزارش کنند در امان نیستم و میترسم با من کاری کند که عبرت دیگران شود، لذا احتیاط کرده و به زیارت نمی روم.
امام صادق (ع) فرمودند: آیا مصائبی که بر آن بزرگوار گذشت و آزار و اذیتهایی که بر ایشان روا داشتند را یاد میکنید؟
عرض کردم: بلی.
حضرت فرمودند: آیا به جزع و فزع میآیی؟
عرض کردم: بلی به خـدا قسم از یاد مصائب آن امام بزرگوار چنان حزن و اندوهی بر من وارد میشود که اهل و عیال من با مشاهده آن، حالشان دگرگون میشود و از خوردن طعام امتناع میکنند.
حضرت فرمودند: خداوند رحمت کند تو را بواسطه این اشکها و بدان قطعا تو از کسانی محسوب میشوی که به خاطر اندوه ما جزع نموده و بواسطه سرور و فرح ما مسرور گشته است. به جهت خوف ما خائف و هنگام مامون بودن ما در امان بودهاند.
ای مسمع بدان هنگام مرگ اجدادم را بالای سرت مشاهده خواهی کرد که سفارش تو را به ملکالموت خواهند کرد و بشارتی که به تو خواهند داد، برتر و بالاتر از هر چیزی است و خواهی دید ملکالموت از مادر مهربان به فرزندش، به تو مهربانتر و رحیمتر خواهد بود.
سپس حضرت گریستند و اشکهای مبارکشان جاری شد و من نیز با آن جناب اشک ریختم، سپس حضرت فرمودند: ای مسمع از هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) به شهادت رسیدند، زمین و آسمان بر ما ترحم نموده و میگریند و موجودی بیشتر از فرشتگان بر ما نگریسته است و اشکهاشان هرگز قطع نمیشود.
بدان احـدی به خـاطر ترحم بر مـا و به جهت مصـائبی که بر مـا وارد شـده، گریه نمیکنـد مگر آنکه قبـل از آمـدن اشک از چشـمش، حقتعالی او را رحمت خواهـد نمود و وقتی اشکها برگونههایش جاری گشت، در صورتی که یک قطره از آن درجهنم بیفتد، حرارت و آتش آن را خاموش و آرام میکند، طوری که دیگر برای آن حرارتی پیدا نمیشود.
بدان کسـی که به خاطر ما قلبش دردناک شود، در روزی که موت و مرگش فرا برسـد و ما را مشاهده نماید، سـرور و نشاطی برایش پیدا شود که پیوسـته این سـرور در او بوده تا در کنار حوض کوثر بر ما وارد گردد و هنگامی که محب و دوستدار ما بر حوض کوثر وارد شود، سرور و فرح خاصی در کوثر پیدا شود، به حدی که انواع و اقسام اطعمهای به او چشانده میشود که وی مایل نیست طعم ان غذاها زائل گردد. ای مسمع کسی که از ان حوض یک جرعه بیاشامد، بعد از ان هرگز تشنه نشده و طلب آب نکند.
سپس حضرت اوصاف آب کوثر را چنین توصیف فرمودند: طبع آن در سردی و خنکی مانند کافور بوده، بوی آن همچون بوی مشک است؛ شیرینتر از عسل، نرمتر و لطیفتر از سر شیر است.
آب کوثر صافتر از اشک چشم و پاکتر از عنبر. از «تسنیم» که چاهی است در بهشت خارج میگردد و از جویهای بهشت عبور میکند و از روی ریگهای بهشتی که در و یاقوت هستند، جاری میشود. کاسههایی از زر و سیم و انواع جواهر قیمتی در آن است که عدد آنها از ستارگان آسمان بیشتر میباشد. بوی خوش آن از امسافتی که باید آنرا ظرف هزار سال پیمود، به مشام میرسد.
از حوض کوثر بوی خوش و نسیم معطری به صورت شارب میوزد تا جایی که میگوید: کاش من را در همین جا به حال خود بگذارند،حاضر نیستم اینجا را به جای دیگری تغییر دهم.
پس از آن حضرت به مسمع بن عبدالملک کردین بصیری فرمودند: بدان تو از کسـانی هستی که از آب آن حوض میآشامی و نیست چشـمی که برای ما بگریـد مگر آنکه از نعمت نظر نمودن به آب کوثر بهرهمند شده و از آن سیراب میگردد. دوستداران ما از آب کوثر میاشامند و لذت و طعمی نصیبشان میشود که به مراتب بالاتر از لذتی است که به دیگران یعنی کسانی که در مرتبه پائینتر از حب ما هستند اعطاء میگردد.*
______________________________________________________
*کامل الزیارات، باب سی و دوم، ص 144-146