کرب و بلا: خبر تصمیم امام حسین (ع) برای ترک مدینه  و حرکت به سوی  شهر مکه، برای خاندان بنی‌هاشم و خاندان عبدالمطلب بسیار تکان دهنده بود و موجی از اندوه و دل‌شکستگی در میان‌شان برپا کرد.

 

نمایندگان یزید بارها برای بیعت گرفتن از امام سراغ ایشان آمده بودند تا امام را محبور به پذیرش این امر کنند اما هربار با مخالفت امام مواجه شده و حالا دیگر امام حسین (ع) عزم خود را برای خروج از مدینه جزم کرده بودند.

 

ناراحتی و غم ناشی از تصمیم امام به ترک مدینه چنان خاندان بنی‌هاشم را متاثر کرده بود که زنان این خاندان در احتماع خود مویه و گریه بسیار کردند. امام حسین (ع) که از این امر مطلع شدند، در جمع آنان حضور پیدا کرده و دلداری‌شان دادند و فرمودند: «مبادا با شیون و گریه خود این امر را فاش کنید که به خدا سوگند افشای خبر رفتن من به مکه معصیت خدا و پیامبر است.1

 

زمان حرکت تاریخی امام نزدیک بود. عصر روز شنبه 27 ماه رحب سال 60 قمری، گروهی از طرف ولید مجددا نزد امام آمدند تا از ایشان برای یزید بیعت بگیرند. امام خطاب به آنها فرمودند: تا بامداد فردا درنگ کنید تا ببینید و ببینیم چه می شود. مأموران ولید پذیرفتند و اصرار نکردند. امام حسین (ع) همان شب به همراه جمعی از یاران و خانواده خود به طرف مکه حرکت کردند.2

 

امام هنگام خروج از شهر مدینه این آیه را تلاوت فرمودند: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی‌ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»3

امام حسین(ع) با قرائت این آیه حال خود را هنگام خروج از شهر مدینه همانند حال موسای نبی هنگام خروج از مصر تشبیه کردند که از ترس فرعون مصر ناچار به ترک شهر و دیار خود شد و حالا امام مسلمین به ناچار مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.4

 

________________________________________________________________________

پی نوشت‌ها:

1- الکامل الزیارات،ص96

2- الارشاد شیخ مفید، ج3، ص 34. اعلام الوری، ص 222. تاریخ طبری،ج5، ص 341. الکامل فی التاریخ، ج2، س 15.

3- سوره قصص آیه 21  

4- برداشتی از کتاب حسین از زبان حسین، محمد محمدیان، فصل 5، ص 128.