به گزارش کرب و بلا، نماز و برپایی آن یکی از اساسیترین مبانی و ارکان دین مبین اسلام است همچنانکه نص صریح قرآن نیز به آن تأکید داشته و مشخصاً در آیه 43 سوره مبارکه بقره آمده است : «وَ أَقِیمُواْ الصَّلاَهَ وَآتُواْ الزَّکَاهَ وَارْکَعُواْ مَعَ الرَّاکِعِینَ».
قطعاً در خط سرخ عاشورا و قیام اباعبدالله الحسین (ع) که بنا بر وصیتی که به برادرشان محمد بن حنفیه نیز مکتوب کردهاند که «من نه از روی خودخواهی و یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از شهر خود بیرون آمدم، بلکه هدف من از این سفر امر به معروف و نهی از منکر و خواستهام از این حرکت اصلاح مفاسد است و احیای سنت و قانون جدم رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم علی بن ابیطالب (ع) است.» (بحارالانوار ،جلد 44، صفحه 329) ذکر شده است نیز اقامه نماز به عنوان یکی از مظاهر اصلی دوری از فحشا و منکر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
براین اساس است که امام حسین (ع) در بحبوحه کارزار عاشورا نیز دست از برپاداشتن نماز اول وقت برنداشتند که البته این امر بر سپاه کوفیان که چنین تبلیغات شده بود که ایشان از دین خروج کرده و علیه خلیفه مسلمین شوریده است گران آمد و لذا ایجاد مزاحمت به منظور برهم زدن نماز ظهر عاشورا به فرمان عمر سعد را در دستور کار قرار دادند.
برای رهایی از گزند سپاه کوفه و دفع حملات پیاپی آنها که مقصودی جز برهم زدن صفوف نماز نبود، عدهای به فرمان امام که فرمود: «پیش روی من بایستید تا نماز ظهر را به جا آورم. ایشان برحسب فرمان امام(ع)، پیش روی امام ایستادند و خود را هدف تیر گردانیدند، پس امام(ع) با نیمی ازاصحاب خود، نماز می خواندند و نیمی دیگر در حال راندن دشمن بودند.» (شیخ عباس قمی ،منتهیالامال، ج 1، ص 673) حائل میان نمازگزاران در سپاه قلیل و مهاجمان از سپاه کوفه شدند.
یکی از ایشان جوانی به نام «سعید بن عبدالله حنفی» بود از اهالی کوفه که در جریان رساندن نامههای کوفیان به امام حسین (ع) نقش بسزایی داشت و نامه سوم کوفیان که شَبَثُ بن ربعی، حَجّار بن اَبجَر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، عزره بن قیس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر برای امام نوشته بودند. (بحارالانوار، ج45، ص70) را خود به ایشان رساند اما در نهایت با کاروان امام حسین (ع) ماند و با ایشان همراه شد.
رجز زیر به سعید بن عبدالله نسبت داده شده است:
أقدم حسین الیوم تلق أحمدا و شیخک الخیر علیا ذا الندی
ظهر عاشورا هنگامی که امام حسین (ع) نماز به جا آورد، او مقابل حضرت ایستاد و با صورت، سینه، پهلوها و دستهایش، از اصابت تیرها به امام (ع) جلوگیری کرد. نقل است زمانی که به زمین افتاد به جز زخم های شمشیر و نیزه، 13 تیر بر بدنش بوده است و در حال جان دادن بود که این دعا را میخواند:
خدایا! همانگونه که قوم عاد و ثمود لعنت کردی، اینان (سپاه کوفه) را مورد لعن خویش قرار ده. خدایا! سلام و درود مرا به پیامبرت برسان و درد و رنجی را که در اثر زخمهای بدنم تحمل نمودم به آن حضرت ابلاغ فرما زیرا من در یاری پیامبرت خواستار دستیابی به پاداش توام.
سپس رو به امام (ع) کرد و گفت: ای فرزند رسول خدا، آیا به پیمانم عمل کردم؟ امام (ع) فرمود: آری؛ تو در بهشت پیشاپیش من قرار داری. نقل شده که هنگام شهادت، به جز زخمهای شمشیر و نیزه، 13 تیر بر بدنش بوده است.