به گزارش کرب و بلا، شواهد و مستندات تاریخی همگی گواه مخالفت شدید امام حسن (ع) و امام حسین (ع) با نظام حکومتی معاویه و مکر و حیله او در جریان استمرار حکومت و موروثی کردن آن در خاندانش بوده است. این امر در رفتار امام حسن (ع) در جریان عقد پیمان صلح و ذکر بندی از آن که معاویه متعهد میشود که جانشینی پس از خود برنگزیند و همچنین در منطق و رفتار امام حسین (ع) در جریان امامت برادر بزرگوارشان و همچنین پس از شهادت امام حسن (ع) در برخوردها و واکنشهای گوناگونی که در مقابل تلاش معاویه به منظور بیعت گیری از جامعه مسلمین برای پسرش یزید به انجام رساند، مشهود است.
با این حال نقاط مبهمی در بروز برخی رفتارها از آن دو بزرگوار وجود دارد که گاه محل پرسش است که اگر مخالفت سبطین پیامبر (ص) با جریان مسموم و فساد معاویه از این شدت و حدت برخوردار بوده است، پس چرا مثلاً ایشان هدایای ارسالی از سوی معاویه را رد نکرده و آنها را می پذیرفتند و مگر نه اینکه این رفتار ایشان نعوذ بالله تأیید معاویه به عنوان یک سلطان و حکمران جائر بوده است؟!
برای پاسخ به این پرسش ابتدا به دانشنامه امام حسین (ع) مراجعه کرده که در این رجوع مشخص میشود که اساساً پذیرفتن هدیههای معاویه از سوی امام حسن و امام حسین (ع) سیره عملی آن دو بزرگوار بوده است چرا که:
اوّلاً ، پذیرفتن هدایای معاویه از سوی ایشان و به ویژه امام حسین (ع) ، هنگامی تأیید حکومت وی به شمار میآمد که امام در مقابل جنایات او سکوت کند ولی امام با صراحت ، از معاویه انتقاد میکرد و براین اساس اگر معاویه از فرستادن هدایا نقش شومی در سر داشت، عملاً این توطئه نقش بر آن میشد.
دوم آنکه امام بسته به شرایط اقدام به پذیرش و یا عدم پذیرش هدایا میکردند یعنی درست آنجا که پذیرش و یا نپذیرفتن آن سبب تأیید و یا ضربه زدن به حکومت معاویه می شد و به اصطلاح امروز به منزله ضد تبلیغ بود، تصمیم زیرکانهای میگرفتند همچنانکه در جریان آمدن معاویه به مکه و ارسال اموال و هدایای فراوان برای امام حسین (ع) با نیت همراه ساختن ایشان به منظور همراهی ایشان نسبت به اقدام پلید بیعت گیری برای یزید، از این امر خودداری کردند.
سومین موردی که میتواند هوشمندی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را در جریان پذیرفتن هدایا ارسالی از جانب معاویه به اثبات برساند آن است که به هر حال به جهت برقراری نظامی ظالمانه و طاغوتی در دستگاه حکومتی معاویه عملاً شکافهای عمیق بقاتی در جامعه ایجاد شده بود و این دو بزرگوار برای تشنج زدایی از جامعه اسلامی و تأمین نیازهای جمعی از مستمندان با پذیرش این هدایا که عموماً مبالغ زیادی نیز بودند، آن را صرف رفع حوائج طبقه نیازمند میکردند.(دانشنامه امام حسین (ع)، جلد 3، صفحه 38 و 39).
اما نکته دیگری نیز که در این راستا قابل تأمل است مربوط به رفتار محترمانه و مؤدبانه و از سر نرمش و کُرنشی دارد که معمولاً معاویه هم با امام حسین (ع) و هم امام حسین (ع) داشته است که البته نوعی تظاهر از جانب او محسوب شده تا به این واسطه و احترام ساختگی نسبت به نوادگان رسول خدا (ص)، در نزد مردم محبوب بوده و حکومتش را بیش از پیش مشروعیت بخشد؛ طبیعی است که در چنین شرایطی اگر امام حسن (ع) و به ویژه امام حسین (ع) هدایا و پولهایی را که معاویه برای ایشان میفرستاد را رد میکردند، قطعاً با توجه به دستگاه تبلیغاتی قوی که معاویه در اختیار داشت، میتوانست از این اتفاق، سوءاستفادههایی در جهت گرایش بیشتر مردم به سمت خویش و کسب مشروعیتی بیشتر هرچند کاذب برای خود استفاده کند.
به هر حال ابومنصور طبرسی به این مسئله تأکید داشته و مینویسد: «معاویه برای امام حسین (ع) چیزی که ناراحتش کند، ننوشت و آنچه را به او میداد، قطع نکرد. او در هر سال علاوه بر کالاها و هدایای گوناگون، یک میلیون درهم برای او میفرستاد».(الاحتجاج؛ ابومنصور طبرسی، تصحیح حسن مصطفوی).
ابوحنیفه دینوری نیز در این باره نوشته است: «گویند در مدت زندگی معاویه، هیچ گونه بدی یا کار ناپسندی از او نسبت به حسن و حسین سر نزد، و او هیچ چیز از اموری را که شرط کرده بود، از آنان دریغ نداشت و در نیکی کردن به آنان، تغییر روش نداد». (الاخبار الطِوَال، ص 332).
موارد دیگری نیز در تأیید و تأکید این رفتار معاویه با امام حسین (ع) و امام حسین (ع) از سوی افرادی همچون مروزی، ابن عساکر در کتاب هایشان ذکر شده است که البته تنها نقل قولی از جانب ایشان است و ابتدا باید در صحت و سقم آنها تحقیق بیشتری کرد و در مرحله بعد نیز به دنبال اثبات این نکته بود که فرستادن این هدایا از جانب معاویه با چه نیت و قصدی بوده است که البته به طور حتم از سر خیرخواهی و صداقت نبوده است و معاویه از این کار به دنبال نیات شومی بوده است که البته در مواردی که این نیت برملا شده و مردم نسبت به آن آگاهی پیدا کردند، به ویژه امام حسین (ع) هدایا و پولهای ارسالی از جانب معاویه را قبول نکرده و بازپس فرستادهاند که به نمونهای از آن اشاره میشود:
پس از مسافرت معاویه به مدینه جهت بیعت گرفتن برای یزید از بزرگان و شخصیتهای سرشناس این شهر از جمله امام حسین (ع)، زمانی که معاویه مجبور به پرداخت مستمری عقب افتادهی بنی هاشم شد، امام حسین (ع) از دریافت سهم خویش استنکاف کرد.(الفتوح، ابن اعثم، تحقیق علی شیری، ج 4، ص 341).
نکته دیگری که قابل تأمل است اینکه برخلاف فرمایش امام موسی بن جعفر (ع) که «امام حسن و امام حسین (ع) جوایز معاویه را نمیپذیرفتند». (مسند الامام موسی بن جعفر، ابوعمران موسی بن ابراهیم مروزی، مقدمه و تعلیق محمد حسین حسینی جلالی، ص 48، ح 34)، امام محمد باقر (ع) قبول چنین هدایایی را مجاز شمرده و در پاسخ به پرسشی این باره، فرمودند: «حسن و حسین (ع) عطایای زورمندانی همچون معاویه را میپذیرفتند زیرا آنان شایستگی و حق آنچه را که از معاویه دریافت میکردند، داشتند». (دعائم الاسلام، ابو حنیفه نعمان بن محمد بن منصور تمیمی مغربی، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، ج 2، ص 321 – 322).
در مجموع عطایای معاویه به امام حسن (ع) را باید عمل به یکی از مفاد صلح نامه میان آنها دانست چنانکه براساس یکی از مقررات این پیمان، ارسال یک میلیون درهم از جانب معاویه و از محل خراج «دارابجرد» و پذیرفتن آن از سوی امام حسن (ع) موجه بوده است که این مبالغ را امام عیناً در بین مستمندان و بازماندگان شهدای جمل و صفین قسمت می کردند و در مورد امام حسین (ع) نیز وضعیت بر همین منوال بود و جایی که آن حضرت مشاهده کردند که این جریان به نوعی برای رسیدن معاویه به نیت شوم خود یعنی ولایتعهدی یزید برخلاف یکی از بندهای صلح نامه است، نسبت به این عمل معاویه واکنش تندی نشان دادند که البته همه در جریان نامه های تهدیدآمیز معاویه و از آن سو پاسخ قاطع و روشن امام حسین (ع) به این فتنه معاویه هستید.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که همان اندازه که در مورد ارسال هدایا و پول از جانب معاویه برای امام حسن (ع) و امام حسین (ع) نقل قول های تاریخی وجود دارد اما به شکل روشن و مستند درباره حُسن رفتار معاویه با سبطین رسول خدا مطلبی ذکر نشده است و اتفاقاً تمام تلاش معاویه در مدت عمر و خلافت برای بدنامی خاندان رسول خدا و سب و لعن امیرمؤمنان و فرزندان ایشان بوده است و همانگونه که گفته شد معاویه در ازای ارسال هدایا و پول به جانب این دو امام همام به دنبال بهانه برای طراحی توطئهای بوده است که با توجه به زعامت و محبوبیت خاندان رسول خدا، از ایشان در جهت رسیدن به مطامع خود و موروثی کردن خلافت برخلاف موازین استفاده ابزاری کند که البته در عمل شاهد آن هستیم که به جهت خفقان و عدم آگاهی درست مردم و عدم هوشمندی جامعه امام حسن (ع) سکوت اختیار کرده و در مقطعی که فساد و عصیان به اوج سرکشی خود میرسد، امام حسین (ع) برای رسوایی حکومت و روشنگری جامعه دست به قیام می زنند.