به گزارش کرب و بلا، حجت‌الاسلام‌ والمسلمین قاسم ترخان، مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به تلاش‌های امام سجاد(ع) پس از واقعه عاشورا در جهت افشاگری ماهیت اصلی بنی‌امیه، گفت: گاهی در زندگی و حیات امامان (ع) زوایایی را برجسته می‌بینیم مثل زندگی امام علی یا حضرت سیدالشهدا(ع) و گاهی بصیرت را عیان می‌بینیم مثل زندگی امام سجاد (ع) و البته این‌ها دو جلوه از جلوه‌های حق هستند.

 

وی ادامه داد: به این منظور گاه باید همانند امام سجاد (ع) از منظر دیگری به جنگ با دشمن رفت و در مورد ایشان باید گفت که  اگر علیه بنی‌امیه شورش می‌کردند دیگر چیزی از اسلام و تشیع باقی نمی‌ماند بنابراین ایشان سعی کرد که با بصیرت و مدارا پیش برود و هزینه‌های ابراز حقانیت را با اسارت و محدودیت پرداخت کنند و در یک کلام باید گفت که امام چهارم راهبردی تبلیغی و اصلاحی را با توجه به شرایط تعیین کردند.

 

حجت‌الاسلام ترخان تصریح کرد: به طور قطع هرکسی طریق حق را در پیش گیرد در معرض ابتلائات و امتحانات بیشماری قرار می‌گیرد؛ احتمالاً داستان فرزدق؛ شاعر معروف را شنیده‌اید. او وارد مجلسی شد که امام سجاد (ع) در آن مجلس بود. هشام حاکم آن زمان نمی‌توانست عزت و احترامی که مردم به امام سجاد (ع) قائل بودند را تاب بیاورد لذا وقتی ایشان وارد آن مجلس شدند علیرغم استقبال مردم هشام خود را به تجاهل زد که یعنی مثلاً من امام را نمی‌شناسم تا به این وسیله حضور امام را کم‌اهمیت جلوه دهد که همان‌جا فرزدق در مدح امام سروده‌ای را به شرح زیر خواند:

 

هَذَا الَّذِى تَعْرِفُ الْبَطْحَاءُ وَطْأتَهُ /وَ الْبَیْتُ یَعْرِفُهُ وَ الْحِلُّ وَ الْحَرَمُ /هَذَا ابْنُ خَیْرِ عِبَادِ اللهِ کُلِّهِمُ /هَذَا التَّقِىُّ النَّقِىُّ الطَّاهِرُ الْعَلَمُ / هَذَا الَّذِى أحْمَدُ الْمُخْتَارُ وَالِدُهُ / صَلَّى عَلَیْهِ إلَهِى مَاجَرَى الْقَلَمُ/  لَوْ یَعْلَمُ الرُّکْنُ مَنْ قَدْ جَاءَ یَلْثِمُهُ / لَخَرَّ یَلْثِمُ مِنْهُ مَا وَطَى الْقَدَمُ/ هَذَا عَلِىٌّ رَسُولُ اللهِ وَالِدُهُ / أمْسَتْ بِنُورِ هُدَاهُ تَهْتَدِى الامَمُ/ هَذَا الَّذِى عَمُّهُ الطَّیَّارُ جَعْفَرٌ / وَ الْمَقْتُولُ حَمْزَهُ لَیْثٌ حُبُّهُ قَسَمُ / هَذَا ابْنُ سَیِّدَهِ النِّسْوَانِ فَاطِمَه/ وَابْنُ الْوَصِىِّ الَّذِى فِى سَیْفِهِ نِقَمُ. که البته این قصیده مفصل تر از این است و اما معنای آن این می‌شود:

 

پور عبدالملک به نام هشام/ در حرم بود با اهالی شام / می‌زد اندر طواف کعبه قدم/ لیکن از ازدحام اهل حرم/ استعلام حجر ندادش دست/ بهره نظاره گوشه‌ای بنشست/ ناگهان نخبه نبی و ولی/ زین عباد بن حسین علی/ در کسای بها و حله نور/ بر حریم حرم فکند عبور/ هر طرف می‌گذشت بهر طواف/ در صف خلق می‌فتاد شکاف/ زد قدم بهر استعلام حجر/ گشت خالی ز خلق راه و گذر/ شامیی کرد از هشام سؤال/ کیست این با چنین جمال و جلال/ از جهالت در آن تعلل کرد/ وز شناساییش تجاهل کرد/ گفت نشناسمش ندانم کیست/ مدنی یا یمانی یا مکی ست/ بوفراس آن سخنور نادر/ بود در جمع شامیان حاضر/ گفت من می شناسمش نیکو/ زو چه پرسی به سوی من کن رو/ آن کس است این که مکه و بطحا/ زمزم و بوقبیس و خیف و منا/ حرم و حل و بیت و رکن و حطیم/ نادوان و مقام ابراهیم.

 

مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: مشاهده می‌کنید که در آن مجلس فرزدق به عنوان یک شیعه حقیقی به دفاع از امام سجاد (ع) برمی‌خیزد و امام را مدح می‌کند هرچند که بابت این کار هزینه سنگینی نیز پرداخت می‌کند اما باید گفت این هزینه بابت بصیرتی بود که او نسبت به امام زمان خود داشت. منقول است که البته امام سجاد (ع) نیز این رفتار فرزدق را بی‌جواب نگذاشتند و صله‌ای را برایش فرستادند که البته فرزدق قبول نکرد و گفت من این مدح را برای رضای الهی گفتم و آن شعر از محبتم به خاندان اهل بیت (ع) بود که البته امام سجاد (ع) این صله را دوباره برای فرزدق فرستادند و گفتند ما هدیه‌ای که داده‌ایم باز پس نمی‌گیریم.

 

حجت‌الاسلام ترخان تأکید کرد: براساس آنچه از رفتار و منش امام سجاد (ع) می‌توان برداشت کرد اینکه ما نیز به راهبردی اساسی در زندگی برای دفاع از حقانیت بپردازیم و در گام بعدی با رصد شرایط جامعه و آنچه که در زندگی و امور اجتماعی جاری است سعی بر آن داشته باشیم تا کارهای به اصطلاح معطل مانده و روی زمین مانده را به سرانجام برسانیم.

 

وی افزود: در نتیجه مشاهده می کنید که از آنجا که میدان تغییر کرده است لذا امام سجاد (ع) همچون پدر بزرگوارشان به جنگ و رویارویی با دشمن نمی‌پردازند و رفتاری متناسب با آنچه بر جامعه حاکم است را اتخاذ کرده و رسالت خود را به انجام می‌رسانند.

مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان گفت: اتخاذ چنین تصمیمی به معنای عقب‌نشینی امام چهارم و خدای نکرده عافیت‌طلبی ایشان نیست، ایشان در اعلی درجه شجاعت هستند اما با بصیرت تشخیص می‌دهند که آن شجاعت در حال حاضر نباید شکل انقلاب و شورش به خود بگیرد.