به گزارش کرب و بلا، سیدعلی میرموسوی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه مفید با اشاره به نگاه اتوپیایی(مدینه فاضله)قیام امام حسین(ع) آن را الگویی برای اعتراض به وضع موجود و مبارزه با نظم مستقر و انقلاب مطرح و جریان مقابل جریان یزیدی توصیف کرد و گفت: با این وجود اما نگاه ایدئولوژیک میکوشد با نوعی شبیهسازی تاریخی از امام حسین(ع) در راستای توجیه وضع موجود بهره میبرد البته باید گفت که هر دو نوع تفسیر با خطای شبیهسازی تاریخی، روبهرو هستند اما بیتردید تفسیر اتوپیایی بر ایدئولوژیک برتری دارد.
وی تصریح کرد: ماجرای عاشورا به عنوان یک رخدادی تاریخی نیاز به فهم و تفسیر در چارچوب اسلوب و روشهای تاریخی دارد و یکی از نکات مهمی که در تفسیر رخدادهای تاریخی باید به آن توجه کرد، پرهیز از زمانپریشی است به این معنا که رخدادهای تاریخی را نباید براساس مفاهیم و ارزشهایی که در دوران کنونی مطرح است، تفسیر و تعریف کنیم و براین اساس استفاده از مفاهیمی مثل نافرمانی مدنی، اصلاحطلبی و انقلاب برای توضیح حرکت امام حسین(ع) درست به نظر نمیرسد.
حرکت امام حسین(ع) دارای منشأهای سیاسی است
این پژوهشگر دینی در ادامه گفت: بیتردید حرکت امام دارای منشأهای سیاسی است چراکه در برابر نظم سیاسی مستقر و شیوه حکمرانی موجود به پا خاسته و هدفشان نیز جلوگیری از فساد و انحرافی بود همچنان که مرحوم سیدجعفر شهیدی در کتاب ارزشمند «پس از پنجاه سال»، ابعاد این فساد و انحراف را نیز به خوبی بیان کرده است و البته خود امام(ع) نیز با تعابیر مختلفی ماهیت حرکت خود را توضیح دادند که میتوان گفت از دیدگاه ایشان، این حرکت نوعی مقاومت اصلاحطلبانه بود که براساس وظیفه امر به معروف و نهی از منکر آن را انجام دادند.
میرموسی اظهار داشت: البته براساس آنچه که گفته شد اصلاحطلبی در آن شرایط با امروز تفاوت داشته و اصلاح در بینش اسلامی در برابر افساد قرار دارد و در واقع اصلاح در آنجا به معنای جلوگیری از فساد بوده ولی در ادبیات سیاسی امروز، اصلاحات نوعی رویکرد به تغییر است که با محافظهکاری و انقلاب نیز تفاوت دارد و به یک معنی در واقع امام در زمانه سختی و در شرایطی که نخبگان در برابر فساد کلان مهر سکوت بر دهان نهاده بودند از پذیرش بیعت سرباز زده و به مقاومت در برابر حکومت جور پرداختند.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید با اشاره به فرازهایی از تاریخ پیش از وقوع عاشورا گفت: امام حسین(ع) در خطبهای که در منا ایراد کردند، با گلایه از علما و سکوت آنها در برابر ستم و فساد حکومت، تفسیری سیاسی از امر به معروف و نهی از منکر ارائه و مقاومت و ایستادگی در برابر فساد را در این چارچوب توجیه کرده و فرمودند:«خدایا تو میدانی که ما در پی ستیز بر سر قدرت و دنیاطلبی نیستیم، بلکه در پی بازگرداندن نشانههای فراموش شده دین و آشکار کردن اصلاح در شهرها و برپایی حدود تعطیل شده تو هستیم».
ابن طاووس معتقد بود نمیتوان از راز حرکت امام حسین(ع) سر درآورد
وی در توضیح این مسئله که چرا حرکت امام اینگونه و با دخیل کردن خانواده همراه بود در حالیکه تقریباً به آنچه که دعاقبت پیش خواهد آمد واقف بودند، گفت: برخی مثل سیدبن طاووس معتقد بود نمیتوان از راز این حرکت سر درآورد، به دلیل اینکه فرمان و برنامهای الهی بوده و امام نیز موظف به انجام آن بودند. تفاسیر عرفانی از ماجرای عاشورا نیز با نگاهی قدسی به آن نگریستهاند. از این دیدگاه عاشورا واقعهای تراژیک بوده که تنها میتوان با آن همدلی کرد و در سوگ آن گریست، ولی نمیتوان از آن چندان درسی آموخت. سیدبن طاوس بر همین اساس کتاب خود را «اللهوف علی الطفوف» نام نهاد، که به آهی سوزان بر مزار شهیدان ترجمه شده است.
میرموسوی افزود: اما براساس منظری دیگر حرکت امام بر بنیان فرمانهای عمومی خداوند و محاسبه عقلایی استوار است که از این دیدگاه برای خرد بشری قابل فهم است و مفسران سیاسی نیز از این دیدگاه به واقعه عاشورا نگریسته و آن را الگویی پایدار برای ایستادگی و مبارزه با ظلم معرفی میکنند. در یک کلام امام حسین(ع) در آن شرایط احساس میکرد که تکلیفی اخلاقی برعهده دارد و البته تکلیف اخلاقی را میتوان هم براساس دلایل دینی و هم غیردینی توجیه کرد.
وی ادامه داد: پرسش دیگری نیز که مطرح میشود اینکه آیا باید اقدام امام و واقعه عاشورا را با هدف عبرتآموزی بررسی کرد و یا نه، صرفاً به عنوان یک رخداد تاریخی باید به آن توجه داشت؟ که باید در این مورد گفت که چند دیدگاه پیرامون این مسئله وجود دارد. برخی تاریخ را برای بیان واقعیت میدانند، یعنی ما در تاریخ باید صرفاً به دنبال فهم واقعیتها باشیم و تاریخ نیز هیچگونه بُعد درسآموز و عبرتآموزی برای امروز ندارد که این دیدگاه، دیدگاهی کاملاً واقعگرایانه است. دیدگاه دیگری وجود دارد که تاریخ را به عنوان محلی برای تجربههایی بشری می دانند که لذا متأخرین باید از آن درس و عبرت بگیرند که عنوان «تاریخ چراغ راه آینده است» از این دیدگاه ناشی شده است و اما دیدگاه سومی نیز وجود دارد که معتقد است از تاریخ نمیتوان خیلی عبرت گرفت، چون شرایط امروز با شرایط و اقتضائات تاریخ مورد نظر همسان نیستند نیستند، ولی از آن میتوان به منظور دستیابی به بینشی رهاییبخش از تفاسیر ایدئولوژیکی که ساختار قدرت ارائه میکند، بهره برد لذا واقعه عاشورا از همه این دیدگاهها قابل تفسیر و تحلیل است. با وجود این به دلیل بزرگی و اهمیت استثنایی آن، میتوان گفت که هم درسآموز است و هم الگو و بینش ارائه میکند.
اتوپیا یک نگاه آرمانی و تغییر از وضع موجود به سمت وضعیت مطلوب است
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید اظهار داشت: و اما مسئله بعد و آن اینکه خواسته باشیم واقعه عاشورا را براساس نگاه و رویکرد اندیشههای اتوپیایی مورد ارزیابی قرار دهیم که باید گفت بحث اتوپیا و ایدئولوژی بسیار اهمیت است چرا که اتوپیا به معنای ترسیم یک وضعیت آرمانی و جستجوی آرمانشهر با هدف نقد وضع موجود و تغییر آن به سمت یک وضعیت آرمانی است و از طرف دیگر، در برابر اتوپیا، ایدئولوژی قرار دارد. ایدئولوژی تفسیری است که ساختار قدرت از واقعیت ارائه میکند و در راستای توجیه اعمال قدرت مطرح میشود. در رابطه با واقعه عاشورا، هم نگاه اتوپیایی وجود دارد و هم نگاه ایدئولوژیک. براساس نگاه اتوپیایی، قیام امام حسین(ع) به عنوان الگویی برای اعتراض به وضع موجود و مبارزه با نظم مستقر و انقلاب مطرح میشود و بر این اساس وظیفه مبارزه با آن مورد توجیه قرار میگیرد اما از نگاه ایدئولوژیک، برعکس با نوعی شبیهسازی تاریخی از امام حسین(ع) در راستای توجیه وضع موجود بهره میبرد.
وی در پایان گفت: اما با توجه به اینکه شاید نتوان شرایط حاکم بر زمانه امام حسین(ع) را تعمیم به شرایط کنونی داد لذا وجه الهامبخش و الگویی این حرکت مدنظر قرار میگیرد. از این دیدگاه قیام امام حسین(ع) به عنوان انجام وظیفهای ناگزیر نگریسته میشود که در شرایط و موقعیت تاریخی خاص بر دوش ایشان قرار داشت. امام در برابر برخی از کسانی که چشمانداز ناکامی را خیرخواهانه به ایشان گوشزد میکردند، این وظیفه و مسئولیت را یادآور میشدند. در افق و چشمانداز امام، اهمیت و ارزش انجام چنین وظیفه و مسئولیت به اندازهای بود که با هزینههای قطعی و احتمالی امکان ترک آن وجود نداشت. بینظیر بودن حرکت امام حسین(ع) در تاریخ بشریت نیز از این روست که در راه انجام چنین وظیفهای از هیچ نوع ازخودگذشتگی خودداری نورزیدند.