به گزارش کربوبلا، واقعه حره یکی از قیامهای علیه حکومت اموی بود که پس از شهادت امام حسین علیهالسلام به خونخواهی ایشان علیه حکومت ظلم و جور یزیدبنمعاویه توسط مردم مدینه صورت گرفت، این واقعه در 28 ذیالحجه سال 63 ه.ق رخ داد.
نوشته زیر، بخش اول از سخنرانی دکتر علیمحمد ولوی در سلسله سخنرانیهایی با موضوع «بازشناسی قیامهای پس از عاشورا» است که توسط پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شده است:
دکتر علیمحمد ولوی در ابتدا با اشاره به قیامهای متعدد مسلمانان پس از شهادت امام حسین (ع) گفت: پس از شهادت حضرت حسینبنعلی (ع)، مسلمانان به خونخواهی امام حسین (ع) و علیه حکومت ظلم و جور «یزیدبنمعاویه» شورش و قیامهای متعددی کردند. واقعه حره یعنی قیام مردم مدینه ضد حکومت یزید یکی از قیامهای علیه حکومت اموی بود؛ در آن زمان، والی مدینه «عثمانبنمحمدبنابیسفیان» بود. اهل مدینه علیه او شوریدند، او و «مروان» و دیگر امویان را از مدینه بیرون کردند و با «عبداللهبنحنظله» بیعت کردند. خبر قیام مردم مدینه، با گزارش مروان به گوش یزید رسید. وی سپاهی انبوه را تحت فرمان «مسلمبنعقبه» به مدینه گسیل داشت. مهاجمان در منطقه «حره واقم» فرود آمده، به مدینه تاختند و سه روز به کشتار و غارت پرداخته و به نوامیس مسلمانان تجاوز کردند. مردم به حرم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پناه بردند. لشکریان یزید، حرمت حرم را نگه نداشتند، با اسبها به داخل حرم وارد شدند و مردم را قتلعام کردند. واقعه حره در 28 ذیالحجه سال 63 ه.ق رخ داد. یزید، دو ماه و نیم پس از این حادثه مرد. واقعه حره که حدود 53 سال بعد از رحلت پیامبر (ص) اتفاق افتاد، از جمله وقایع حساس و سرنوشتسازی است که از زوایای مختلف میتوان به آن نگاه کرد.
مورخان تقریبا متفقاند که در خصوص واقعه حره و بعد از قضیه مباح اعلام کردن مدینه، فقط هشتصد تن از زنان آزاده مدینه، باردار شدند و فرزندانی به دنیا آوردند که معلوم نبود پدرشان کیست.
وی ادامه داد: در ابتدا باید به چند نکته درباره واقعه حره اشاره کرد. یکی از اسامی مدینه، «ذاتالحرار» است. حره به مناطقی اطلاق میشود که سنگهای آتشفشانی دارند. دور تا دور مدینه، حره است که یکی از اینها در شرق مدینه حره واقم است. بعضیها تصور میکنند واقعه حره در غرب مدینه اتفاق افتاده است؛ زیرا مسیر کاروانرو شام از غرب مدینه عبور میکند، اما واقعه حره در شرق مدینه روی داد.
این تاریخشناس افزود: نقشه واقعه حره را «عبدالملکبنمروان» کشید. او به «مسرف» (مسلمبنعقبه) نقشه جنگ را داد. پیش از اینکه وارد مدینه شوند، به او گفت که سپاه از سمت غرب وارد مدینه شود، مدینه را دور زند و در ناحیه شرقی مدینه، مستقر گردد و توصیه کرد سپاهیان مسرف جنگ را صبح شروع کنند تا آفتاب چشم محافظان و قیامگران مدینه را آزار دهد و برق سلاح، سپر، شمشیر و ابزار و آلات جنگی سپاهیان، بر چشم و دید آنها تأثیر گذارد. مسلمبنعقبه نیز چنین کرد. سپاه شام، سه روز به مردم مدینه فرصت داد تا با یزید بیعت کنند و در پایان این سه روز چون مردم حاضر نبودند بیعت کنند و مقاومت میکردند، اصل واقعه حره اتفاق افتاد. بعد از آن هم سه روز مدینه را به عنوان یک شهر حلال و مباح برای سپاهیان خودش اعلام کرد و آن فجایع اتفاق افتاد.
منطقه حره واقم
ولوی ادامه داد: با مرور بعضی آمار و ارقام، میتوان آنها را با واقعه کربلا یا وقایع مشابه دیگری که در تاریخ صدر اسلام اتفاق افتاده است، مقایسه کرد. در واقعه حره از انصار حدود 1700 نفر به شهادت رسیدند. کمترین رقمی که از شهدای انصار روایت شده، 1400 نفر است. از مهاجرین حدود 1300 نفر کشته شدند و از موالی حدود 3500 نفر به شهادت رسیدند. ابعاد حادثه را با همین اعداد و ارقام میتوان فهمید. بسیاری از افراد این آمار، صحابه پیامبر (ص) یا فرزندان آنها هستند.
او خاطرنشان کرد: بسیاری از شخصیتهای مطرح آن دوره، در واقعه حره هزینههای سنگینی پرداختند؛ برای نمونه عبداللهبنحنظله که رهبری این حرکت را بر عهده داشت، هم خودش به شهادت رسید و هم هشت نفر از فرزندانش شهید شدند. «ابوسعید خدری» فرار کرد و برای مدتی داخل غاری نزدیک مدینه مخفی شد و دیگر صحابه پیامبر (ص) هم هر کدام برای خود داستانی دارند. مورخان تقریبا متفقاند که بعد از قضیه مباح اعلام کردن مدینه، فقط هشتصد تن از زنان آزاده مدینه، باردار شدند و فرزندانی به دنیا آوردند که معلوم نبود پدرشان کیست. میتوان فهمید که برای زنان دیگر مدینه چه اتفاقی افتاده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در این واقعه، مسلمبنعقبه اعلام کرد همه مردم مدینه باید به بردگی یزید با او بیعت کنند، نه به خلافت. او مردم این شهر را وادار کرد که برده خلیفه شوند و اعلام کرد هرکس مقاومت کند نه فقط خودش بلکه پدر و مادرش هم بردهاند. این اقدام فقط به این خاطر بود که نه فقط آن نسلی را که در سال 63 ه.ق در مدینه بودند، تحقیر کند و به این روز بیندازد، بلکه روی عقدههای تاریخی هم سرپوش گذارد؛ اینکه فرزندان مهاجر و انصار اقرار کنند پدرانشان هم بَرده یزیدبنمعاویه و خاندان بنیامیه بودهاند.
اگر بخواهیم در یک جمله شخصیت یزید را توصیف کنیم، او مجموعهای از عقدههای انباشته شده است که میخواست این عقدهها را در جایی خالی کند. بسیاری از این اقدامات، در واقع با این قصد انجام شد که نه فقط شرایط زمان خودش را کنترل کند، بلکه بسیاری از مسائلی را که برای بنیامیه اتفاق افتاده بود به نحوی تلافی نماید.
دکتر ولوی با بیان اینکه واقعه حره فراز و فرود بسیاری دارد، افزود: در مراحلی از جنگ و درگیری، مردم مدینه پیروز شدند، حتی تا نزدیکی خیمه و خرگاه مسلمبنعقبه هم پیشروی کردند و در مراحل اولیه موفق هم شدند، اتفاقا از نظر نیرو هم درگیری نسبتا برابری بود، به لحاظ عده، آنها حدود دوازده هزار نفر بودند، اینها هم حدود هشت تا ده هزار نفر و البته احتمال پیروزی در برخی مراحل وجود داشت.
این استاد دانشگاه با اشاره به ابعاد واقعه حره در مقایسه با سایر اتفاقات در عصر یزید، گفت: میتوان ابعاد واقعه حره را با سایر اتفاقاتی که در دوره خلافت یزیدبنمعاویه افتاد مقایسه کرد. ابعاد، کیفیت و عمق حادثه در خور بررسی است. هر پژوهشگری که بخواهد تاریخ صد ساله اول اسلام را بررسی کند به این حادثه باید به طور ویژه توجه کند. البته نه فقط این حادثه بلکه واقعه کربلا که مقدم است و بعد از آن هم ماجرای حمله به مکه و هتک حرمت مسجدالحرام که هر کدام از این حوادث میتواند در جای خود، حساس، مهم و کلیدی باشد. مجری و طراح اصلی تمام این حوادث یزیدبنمعاویه است.
وی افزود: اگر بخواهیم در یک جمله شخصیت یزید را توصیف کنیم، او مجموعهای از عقدههای انباشته شده است که میخواست این عقدهها را در جایی خالی کند. بسیاری از این اقدامات، در واقع با این قصد انجام شد که نه فقط شرایط زمان خودش را کنترل کند، بلکه بسیاری از مسائلی را که برای بنیامیه اتفاق افتاده بود به نحوی تلافی نماید. اینکه چرا چنین اتفاقاتی باید در محدوده سال 60 تا 64 – 65 ه.ق بیفتد و بعد هم استمرار پیدا کند، باید ریشهیابی شود.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: در زمان جانشینان یزید مثل عبدالملکبنمروان، در جامعه اسلامی فجایع بسیاری رخ داد و بسیاری از حریمها هتک شد. چه در زمان خود عبدالملک، چه در زمان سلیمان و سایر خلفای اموی اتفاقات این چنینی بسیاری رخ داد بنابراین باید مقداری به عقب بازگشت و علتها را ریشهیابی نمود. شاید همین ریشهیابیها بتواند به تحلیل بعضی از تحولات ادوار بعدی تاریخ اسلام و حتی تحولات امروز کمک کند. همین جاست که تاریخ میتواند سودمند باشد.
قسمت دوم این مطلب را از اینجا مطالعه کنید.