به گزارش کرب‌و‌بلا، محمدرضا زائری مدیر مجموعه فرهنگی و هنری سرچشمه در ابتدای این نشست گفت: حرکتی در نهادهای عاشورایی مانند بنیاد دعبل خزاعی، هیئت احیا و ...آغاز شده است که برگزاری جایزه دعبل و نمایشگاه کتاب عاشورایی از حلقه‌های این حرکت زنجیره‌ای به شمار می‌رود و گفت‌وگوهای آئینی از حلقه‌های دیگر است.
وی افزود: یکی از خلأهای حوزه کتاب‌های عاشورایی نبود دسترسی مخاطبان به این گونه از آثار است. از سوی دیگر جامعه ما در سطوح گوناگون ساده‌پسند و آسان‌گیر هستند در حالی که باید سطح آن‌ها ارتقاء داده شود اما امروز در بازار نشر منابع خوبی وجود دارد که توزیع مناسبی برای آن‌ها صورت نمی‌گیرد و این توزیع نامناسب فقط مختص شهرستان‌ها نیست بلکه در تهران و قم نیز مشکل توزیع اساسی وجود دارد.

زائری یادآور شد: بنیاد دعبل خزاعی، سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات باید شبکه توزیع و عرضه آثار عاشورایی را ایجاد کنند تا مشکل توزیع این کتاب‌ها حل شود و این زنجیره با دسترسی مخاطبان و اطلاع‌رسانی مناسب تکمیل شود. اگر شبکه گسترده و منسجمی برای معرفی، اطلاع‌رسانی و توزیع مناسب کتاب‌ها راه‌اندازی شود، مخاطبان به راحتی و به موقع می‌توانند به منابع دسترسی پیدا کنند.

 

دسته بندی کتاب های عاشورایی/مهم، مفید، نه مهم نه مفید!

در ادامه این نشست محمد اسفندیاری، کتاب‌شناس و عاشورا پژوه گفت: کتاب‌ها به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند. بخش نخست کتاب‌هایی هستند که «مهم»اند. در بخش دوم کتاب‌هایی قرار دارند که «مفید» هستند و در بخش آخر کتاب‌هایی قرار دارند که «نه مهم و نه مفید» هستند.
آثاری مانند آثار ابن‌سینا و دایره‌المعارف بزرگ اسلامی در زمره کتاب‌های «مهم»قرار دارد. از کتاب‌های «مفید» می‌توان به «آری چنین گفت برادر» دکتر شریعتی اشاره کرد که دردهه 1350، سه میلیون نسخه از آن به فروش رفت. برخی از آثار هم «نه مفید و نه مهم»‌اند مثل کتاب «سواطع الالهام» که ابوالفیض بن مبارک که تفسیر قرآن را بدون نقطه انجام داده است.
وی اذغان کرد: باید بگویم بیشتر کتاب‌های جامعه ما در دسته سوم قرار دارند. البته آثار مهم را نیز باید به دو دسته کتاب‌های «مهم و مفید» و «مهم و غیرمفید» تقسیم کرد.

وی افزود: چند سال پیش کتابی با عنوان «کتابشناسی تاریخی» از من منتشر شد که در آن 4 هزار عنوان کتاب عاشورایی را بررسی کرده‌ و از میان این کتاب‌ها 100 عنوان مهم انتخاب کرده‌ام. یعنی دو و نیم درصد از آثاری که از امام حسین (ع) منتشر شده است مهم بوده و بقیه یا مفید هستند و یا نه مفید و نه مهم هستند.
اسفندیاری افزود: عاشورا‌پژوهی در زمان‌های گوناگون دارای تطوراتی بوده است که مهم‌ترین آن در قرون 12 و 13 اتفاق افتاده است، به عبارتی این قرون دوره انحطاط شیعیان است. شیعه در این دوره در تمام زمینه‌ها با سقوط مواجه شد. کتاب هایی مانند «اکسیر العباده فى اسرار الشهاده» و «جواهر الایقان» فاضل دربندی که در این دوره نوشته شد مالامال از مجعولات و تحریفات است.
 

امام حسین (ع) سه بار به شهادت رسید
تحریفات در آثار مربوط به سیدالشهدا آنچنان زیاد بود که شهید مطهری می‌گفت امام حسین (ع) را سه بار به شهادت رساندند. «شهادت تن» که در کربلا اتفاق افتاد. نوع دیگر شهادت حضرت، شهادت «نام و سمعه» بود؛ چرا که در  دوره‌ای  می‌خواستند تا نامی از امام حسین (ع) در صحیفه تاریخ نباشد. طبری در این خصوص می‌نویسد که حجاج بن یوسف ثقفی حدود 130 هزار نفر از شیعیان را کشت و 33 تا 80 هزار نفر از شیعیان را زندانی کرد. همچنین از امام باقر (ع) روایت شده است که در این دوره اگر کسی خود را مجوسی و یا زندیق معرفی می‌کرد بهتر بود تا اینکه بگوید شیعه حسین (ع) است.
نوع سوم شهادت امام حسین (ع)  از منظر شهید مطهری این بود که «هدف» امام حسین (ع) شهید شد، این شهادت بدتر از بقیه و به دست اهل منبر بود.


انواع تاریخ‌نگاری در مورد امام حسین (ع)
وی ادامه داد: امروزه دو نوع تاریخ‌نگاری در مورد امام حسین (ع) وجود دارد . یک نوع که دور از تحریفات است و آثار نعمت‌الله نجفی صالح‌آبادی و شهید مطهری جزو این نوع تاریخ نگاری است. مثلا شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی معتقد است که تعداد روضه‎های دروغ به چندین جلد کتاب چند هزار صفحه‌ای می‌رسد.
اما نوع دوم تاریخ‌نگاری دقیقا در مقابل نوع اول قرار دارد که دقت کافی در روایت ندارد. مثل کتاب «کربلا فوق الشبهات» استاد جعفر مرتضی عاملی که در نقد حماسه حسینی نوشته شد و در آن گقته شده که تمام روضه‌های دروغ به 5 مورد هم نمی‌رسد.

دو آسیب جدی در خصوص کتاب‌های عاشورایی
اسفندیاری در بخش دیگری از این نشست گفت: دو آسیب جدی کتاب‌های عاشورایی را تهدید می‌کند.
مورد اول ورود افراد با حسن‌نیت ولی بدون تخصص و صلاحیت لازم و کافی برای عاشورانگاری است. این افراد می‌خواهند عرض ارادتی به ساحت امام حسین (ع) داشته باشند، که همین موضوع آفت جدی است. چرا  که حسن‌نیت به هیچ وجه نمی‌تواند شرط کافی برای انجام کاری باشد؛ زیرا راهی که به جهنم ختم می‌شود با حسن نیت سنگ‌فرش شده است.
آیا کسی که می‌خواهد مسجدی بسازد خود اقدام به این کار می‌کند یا به فردی متخصص و اهل فن مراجعه می‌کند؟ یک نویسنده برای نگارش یک کتاب چنین تخصصی را ضروری نمی‌داند در حالی که نگارش یک کتاب درباره امام حسین(ع) کمتر از ساختن مسجد نیست. همانطور که از امام سجاد روایت شده است که برخی افراد در مقابله با امام حسین (ع) معتقد بودند که برای رضای خدا آمده‌اند.
مورد دوم ورود افراد تاجر صفت در عرصه نشر و نگارش کتب عاشورایی یا به عبارت دیگر «تاجران عاشورا» است، هرچند خود را عاشقان عاشورا قلمداد می‌کنند. اما این‌ها از شریعت برای معیشت و از مذهب برای مکسب استفاده می کنند.
به عنوان مثال در نظر بگیرید؛ کتاب «لهوف» سید‌بن طاووس که از دوره قاجار تا پیش از انقلاب دارای ترجمه‌هایی بوده است در 10 سال اخیر، 20 ترجمه از آن به بازار عرضه شده که عمدتا از شبیه به هم ترجمه شده‌اند! اگر کسی می‌خواهد خدمتی بکند و قصد قربت کرده است می‌تواند کهن‌ترین نسخه «لهوف» را از برلین و یا کتابخانه ملک دریافت کرده و آن  را تصحیح کند.

در حوزه کتاب‌های عاشورایی سررشته کار به دست عوام افتاده است
این نویسنده با بیان اینکه وضعیت امروز کتاب‌های عاشورایی مطلوب نیست، عنوان کرد: در حوزه کتاب‌های عاشورایی سررشته کار به دست عوام افتاده است. سالانه جشنواره‌های گوناگون کتاب با عناوین مختلف در کشور برگزار می‌شود. در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی، سالهاست که کتابی در حوزه عاشورا برگزیده نشده است. چرا که کیفیت مطلوبی نداشته‌اند.
اسفندیاری در پایان تصریح کرد: اگر بخواهم کتاب‌های مهم در عرصه عاشورا را معرفی کنم، می‌توانم به کتاب‌هایی مثل «حماسه حسینی» اثر شهید مطهری، «نگاهی به حماسه حسینی» اثر نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی، «شهادت» علی شریعتی و «پس از پنجاه سال» دکتر جعفر شهیدی اشاره کنم.

نگارش کتاب‌های عاشورایی؛ جزیره‌ای و بدون نقشه
عبدالحسین طالعی منتقد کتاب در ادامه این نشست گفت: کتاب‌های عاشورایی امروز دارای کمیت بالا و کیفیت ضعیف بوده و کارهایی که در این حوزه انجام می‌شود اغلب جزیره‌ای و بدون نقشه راه است. در نگارش این نوع کتاب‌ها ساده انگاری جای ساده نگاری را گرفته است. در حالیکه اثری اگر ساده نوشته می‌شود باید پشتوانه علمی قوی و محکمی داشته باشد و بتوان به آن‌ها استناد کرد و قابل استدلال باشند.
چنین به نظر می‌رسد که هیچ هدفی برای نگارش این کتاب‌ها قابل تصور نیست. از طرفی انحراف‌ها را می‌بینیم اما ابتذال‌ها را نه؛ و این منجر به آسیب بزرگی می‌شود.
وی افزود: در باب عاشورا که حد اعلای قضیه را باید ببینیم این است که اطلاعات باید بالا برود اما ایمان، ترویج و عمل این سه رکن که باید نتیجه مطالعه باشد واقعا ضعیف است.

طالعی افزود: باید اقرار کنیم نتوانسته‌ایم در تولید آثار عاشورایی موفق باشیم. پذیرفتن شکست موضوع مهمی است. تولید این نوع آثار‌ها زمان می‌برد و این وقتی اتفاقا می‌افتد که نگاه‌های کمّی را کنار بگذاریم. خواننده در این کتاب‌ها تولید علم نمی‌بیند یا حرف متفاوت، نگاه متفاوت و یا بیان متفاوت کم می‌بیند.
این منتقد کتاب ادامه داد: الان ماجرای عاشورا یک فرهنگ جهانی است فرهنگ جهانی نگاه جهانی می‌خواهد. نگاه محدود و محلی و حتی درون دینی برای عاشورا کفایت نمی‌کند. در جای خود لازم است اما کافی نیست.
سازمان یونسکو در سال 2014 درباره نجف کتابی با عنوان «نجف دروازه خردورزی» به زبان انگلیسی با 200 عکس بی‌نظیر چاپ کرد و همین کتاب به زبان عربی نیز منتشر شد.

یونسکو معتقد است داعش مخرب فرهنگ است برای اینکه سرمایه عظیم خردورزی و فرهنگ در تشیع را با نگاه غیردینی می‌بیند در حالی که ما کربلا را به گونه‌ای بیان نکرده‌ایم که یونسکو جذب آن شده و کتابی درباره آن منتشر کند.