کتاب «نهضت امام حسین و قیام کربلا» از جمله کتاب‌هایی است که عاشورا و کربلا را از منظری تاریخی، تحقیقی و پژوهشی بازبینی کرده است. دکتر غلامحسین زرگری نژاد در این گفت‌و گو نخست به شیوه تحقیق و چرایی تألیف این کتاب می‌پردازد و می‌گوید: «اولین سال‌های تدریسم در دانشگاه با درس نهضت امام حسین‌(ع) شروع شد. از همان زمان احساس می‌کردم که واقعاً جای یک کتاب درسی، نه یک کتاب تبلیغی، بلکه کتابی محتوی بررسی‌ها و ارزیابی‌های دانشگاهی که درخور عرضه در محیطی دانشگاهی و دانشجویی باشد، خالی است.»

 

استاد تاریخ دانشگاه تهران معتقد است، با وجودی که درباره امام حسین (ع) کارهای ارزشمند زیادی انجام‌گرفته، بیشتر این نوشته‌ها ماهیت دانشگاهی و دانشجویی ندارند، بلکه بیشتر از موضع وعظ و خطابه و منبر و بررسی‌های از این دست به نهضت امام حسین (ع) پرداخته است.

زرگری نژاد با اشاره به استفاده از «مقتل ابی مخنف» به‌عنوان منبع، می‌گوید: «حدود بررسی مقتل و نقد و بررسی منابع هم جایگاه خاصی در کتاب‌های دانشگاهی دارد و اولین انتظاری که خواننده محقق و صاحب‌نظر دارد، این است که من کارم را بر مبنای چه مرجع و منابعی تنظیم کرده‌ام.»

 

گفت‌وگوی حاضر را با پرسش‌هایی درباره مقاتل به‌ویژه مقتل ابی مخنف، آغاز کردیم و در ادامه به بررسی شیوه‌های علمی ـ تاریخی و نوع مطالعه واقعه کربلا و عاشورا پرداختیم.

  • همان‌طور که در بخش اول کتاب «نهضت امام حسین و قیام کربلا» به بررسی مقتل ابی مخنف پرداخته‌اید، ما نیز پرسش نخستمان به مقاتل مختلف با تأکید بر مقتل ابی مخنف، اختصاص دارد. شما در مقدمه کتاب اشاره داشتید، فصل بررسی مقتل ابی مخنف، مفصل‌تر از حجم فعلی آن است؛ اما محدودیت‌هایی موجب شد که در این حد، اشاره شود.

می‌توان در این گفت‌وگو به بررسی همین محدودیت‌ها پرداخت؛ چرا که ما همواره، به‌ویژه بعد از انقلاب هیچ جدوجهدی در نقد و بررسی مقاتل مختلفی که در مجالس متعدد عزاداری، استفاده می‌شود، نداشتیم؛ البته استثنائات معدودی همچون بخش‌هایی از حماسه حسینی مرحوم مطهری که کتاب روضه الشهدا را نقد می‌کند، در جای خود در خور بررسی است؛ اما به نسبت رواج و گستردگی مقاتل، نقدها و پالایش آن بسیار محدود است. چاپ‌های متعددی از مقتل ابی مخنف از زمان تألیفش تاکنون عرضه شده که بیشتر آن‌ها یا مجهول‌اند یا دستکاری‌ شده‌اند و متن اصلی کتاب موجود نیست، مقایسه‌ای اجمالی بین چند مقتلی که در بازار به نام مقتل ابی مخنف وجود دارد، تفاوت کمیت و کیفیت اطلاعات و نوع رویکرد در گزارش‌ها را به وضوح نشان می‌دهد.

 

یگانه مقتلی که از ابی مخنف در دست ماست و می‌توانیم به آن استناد بکنیم، گزارشی است که محمد بن جریر طبری نقل کرده است. این مقتلی که طبری نقل می‌کند، یگانه مرجع بررسی ما هم به شمار می‌رود؛ چرا که مجموعه مقاتل بعدی یا عیناً مقتل ابی مخنف را نقل کرده‌اند یا بخش عظیمی از اطلاعاتشان را از مقتل ابی مخنف گرفته‌اند.

 

برای نمونه دو منبع ارزشمند را معرفی می‌کنم؛ یکی مقتل شیخ مفید در ارشاد است. اگر به‌ اجمال در بخشی از گزارش کربلای شیخ مفید، مقایسه‌ای صورت دهید، می‌بینید که شیخ مفید بخش عظیمی از اطلاعات خود را از مقتل ابی مخنف گرفته که گاهی به آن تصریح می‌کند و گاهی ذکر نمی‌کند؛ اما کاملاً مشخص است که مرجع و منبع او در حقیقت ابی مخنف است.

دومی، مقتل خوارزمی است که بخش عظیمی از اطلاعاتش را از مقتل ابی مخنف گرفته و لهوف سید بن طاووس که چند قرن بعد نوشته شده بر این مبناست.

 

بنابراین اساسی‌ترین و مهم‌ترین مرجع کسانی که درباره نهضت امام حسین (ع) و واقعه کربلا کاری کرده‌اند، چه مستقل و چه در قالب کتاب‌های تاریخ عمومی مثل ابن اثیر، ابن کثیر، یعقوبی و دیگران همه برگشته‌اند به ابی مخنف، به این دلیل ابی مخنف را مبنای نقد و بررسی کار خود قرار داده‌ام تا بگویم او کیست، چه سوابقی دارد، پیشینه خاندانی دارد، چه تعلقات فکری‌ای دارد و ارزیابی جامعی از مقتل ابی مخنف عرضه کنم.

 

وقتی مقتل ابی مخنف جا افتاد و مشخص شد، استنادات من به مقتل ابی مخنف پایه مشخص و روش علمی پیدا می‌کند. با بررسی مقتل ابی مخنف در واقع بخش اعظم مبانی و مراجع اطلاعاتی­مان را به خواننده می‌دهیم.

اما اینکه چرا به مقاتل دیگر و آن تنگناها نپرداخته‌ام، یکی حجم کتاب بود؛ زیرا اگر برای مثال به 10 مرجع اصلی برای نقد و بررسی می‌پرداختم، حجم کتاب دو برابر می‌شد و این برای خوانندگان، چه دانشجویان و چه علاقه‌مندان طاقت‌فرسا بود.

 

نکته دوم، سلسله باورهایی است که در جامعه ما جاافتاده است. گزارش‌هایی که بر واقعه کربلا در نوشته‌های قرون بعدی افزوده شده، آن‌چنان در محافل مذهبی ما و اذهان جامعه دینی و شیعیان ما جاافتاده که انگار وحی منزل است. ورود به این مقاتل بعدی، مستلزم نقد این باورهای بی‌پایه، اما جاافتاده در اذهان عمومی بود و من فکر می‌کردم که به دلایل فرهنگی نباید به نقد باورهایی وارد شوم که ممکن است با واکنش اهل اعتقاد روبه‌رو شود؛ مثلاً عروسی قاسم که مرحوم شهید مطهری به‌خوبی به آن پرداخته است. نمونه دیگر، حضور طفلان مسلم در واقعه کربلا و ماجرایی که در باب طفلان مسلم ذکر می‌کنند و روضه‌های مفصل که در چگونگی کشته شدن طفلان مسلم پس از ماجرای کربلا آورده‌اند؛ درحالی‌که اساساً به نظر می‌رسد مسلم چنین طفلانی نداشته که وارد کربلا شوند و مسائلی از این دست که کسانی که نیت خیر داشته‌اند و می‌خواستند ماجرای کربلا را حماسی‌تر کنند، آنان را البته بر پایه‌های نادرست تاریخی ساخته‌اند.

 


یکی از رسالت‌های «کرب‌وبلا» اطلاع‌رسانی در حوزه امام حسین علیه‌السلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش می‌دهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاه‌های مختلف منتشر می‌کند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کرب‌وبلا» نخواهد بود.