* در لا به لای سخنانتان به وعاظ و مبلغانی اشاره کردید که خودتان هم آنها را درک کردهاید و آنان را نمونه خوبی برای تبلیغی دینی به شما آوردید. چه ویژگیها و خصایصی در آنها وجود داشت که موجب ایجاد چنین دیدگاهی در شما شده است؟
آنهایی که من دیده بودم، اولا در بین مردم رفتار و کردار و اعمال و شکل زندگی و خانه و اثاث منزلشان نشان میدادد که آنها اهل تقوا هستند وبا جریانات و حوادث هم عوض نشدند؛ دوما در بین مردم فوق العاده محبوب بودند و مردم به آنان ایمان داشتند؛ سوم اینکه وقتی بر منبر تبلیغ دین تکیه میزدند، پیش از مستمع، خودشان تحت تأثیر قرار میگرفتند. به صورتی که وقتی من بچه بودم و پای منبر بعضی از آنها میرفتم، اشکهای آنها بیش از همه بر لباسهایشان میغلتید و آن را خیس میکرد.
خب، شما در نظر بگیرید، وقتی مردم این سخنان و این گونه تأثیر بر خود واعظ را با ایمانی که به او دارند، می بینند، چطور قبول نکنند؟ این گونه افراد عجیب در مردم تأثیر داشتند و من آنهایی را که تربیت شده آن منبرها و مربیها بودند را الان کم میبینم. الان منبر زیاد داریم ولی منبر مربی و تربیت کننده کم داریم. قبلا منبر کم داشتیم ولی همان تعداد کم، انسان ساز و مربی بودند.
* آیا به نظر شما این که در سالیان اخیر مبلغ واقعی تربیت نشده، ناشی از ضعف سیستم تربیتی و آموزشی تربیت مبلغان نیست. به عنوان مثال، حوزه علمیه در چند دهه اخیر، نتوانسته با وجود نظاممند شدن به مانند گذشته انسانهای عالم، عامل و آگاه برای تبلیغ صحیح اسلام تربیت کند؟
در این سی ساله اخیر ما کمتر مثل گذشتگان مبلغ پروری داشتیم. نمیشود آن را گردن حوزه انداخت که حوزه نتوانسته مبلغ به درون جامعه بفرستد.
* این که سیستم مسبب چنین نقضی شده است را از این رو گفتم که در حال حاضر تنها مرجع و مرکز تربیت مبلغ، حوزه و نهادهای وابسته به آن هستند. مسلما اگر روشهای جدید و در عین حال، پایبند به مبانی گذشته از سوی این دستگاه اعمال شود، یقینا وضع بهتر خواهد شد.
ما هم اکنون بسیاری اشخاص را داریم، که به خوبی درس خوانده و دانشمند هستند اما به خاطر این که تقوا را به خوبی رعایت نکرده و اهل عمل نیستند و به قول امام، زی طلبگیشان را رعایت نکردهاند در مردم اثر نمیکنند. پس همهاش ضعف سیستم و نظام حوزه نیست، کم کاری و بیتوجهی خود افراد به خودسازی و پالایش درون هم یکی دیگر از عوامل این موضوع است.
* آیا به نظر شما اشخاص عالم و عامل که از هر جهت مجهز به ابزارهای لازم برای تبلیغ صحیح ولی سنتی هستند، اینکه خود را با وسایل و تکنولوژیهای روز همراه نکرده و حتی در بسیاری مواقع، نیازهای مردم را نمیشناسند تا بر آن تأکید کنند، یکی از دلایل مهم عدم گیرایی تبلیغ دینی در جامعه و رغبت نشان ندادن بسیاری از مردم به آن نیست؟
در تبلیغ دین، ما یک منبر طبیعی سنتی داریم که آن، نیاز به ابزارهایی که میگویید، ندارد، اما اصل تبلیغ این ابزارهای لازم را برای رساندن پیام دین به نسل امروز، لازم دارد. در این زمینه، فعالیتهای بسیاری در حال انجام است که نباید در حق آنها و زحمات حوزه علمیه قم، بیانصافی کرد. الان حوزه علمیه قم، با تمام جهان صحبت میکند.
خود من در یک گوشه قم موسسهای دارم که سایت این موسسه با چهارده زبان با تمام دنیا صحبت میکند. با اینکه این موسسه عمر زیادی هم نداشته، اما در همین سه یا چهار ساله، شصت هزار سوال از شبهات مختلف موجود درباره دین را به تمام جهان پاسخ داده است. تعدادی هم با این سوالها شیعه شدهاند؛ حتی افرادی که در مقام استاد دانشگاهی هم بودهاند. الان چون مخاطب همه جهان است، مسلما باید به آن ابزارها مسلط شد. امام صادق(ع) در روایتی که از فرمایشات معجزهآمیز ایشان است، میفرماید: «دین را از همان راهی تبلیغ کنید که دشمن از همان راه فرهنگ خود را تبلیغ میکند.»
* با توجه به ماه محرم و صفر، ارزیابی شما از شیوههای امروزی عزاداری برای حضرت سیدالشهداء(ع) چگونه است؟ یعنی آیا این وضعیت را که علما محور عزاداریها را از وسایل معرفتشناختی و از دستان اهالی علم خارج و به دست مداحان سپرده است، درست میدانید؟ برای رفع این آشفتگیها باید چه کرد؟
مراجع تقلید که در این زمینه از دو، سه سال قبل مرتب هشدار میدهند ولی من از بیست سال قبل هشدارهایم را شروع کردم. در این راه هم خیلی رنج و آسیب دیدم. اینها تازه و در حد چند سال است که شروع کردهاند ولی عیب کار این است که اینها نیروی اجرایی ندارند. باید مراجع و نهادهایی که مرتبط با تبلیغند یک نیروی اجرایی درست کنند تا مسأله را محدود به این کنند که به هر کسی که مجوز داده میشود، شایسته دعوت و مجاز به تبلیغ در مجالس اقامه عزا و تبلیغ دین باید و آنهایی که متقابلا تأیید نمیشوند، دعوت نشوند تا شاید خط دروغگوها و عوامل انحراف کور شود.
* به نظر شما آیا این اقدام، موجب پدید آمدن حیط بسته مذهبی نمی شود؟ یعنی ممکن است که شخصی در رأس فلان دستگاه مرتبط با تبلیغ است، از کسی خوشش بیاید و بالعکس، و همین حب و بغض را در کارها و تأییداتش دخیل کند؟
چنین نمی شود. مگر ارتش، نیروی هوایی یا سپاه اجازه میدهند کسی لباسش را بپوشد؟ این وظیفه ارگانهای مربوط است که از حوزه وظایف تعریف شده خود دفاع کنند.
* در پایان به نظر شما با توجه به روایات وارده در این باب، چگونه باید برای سیدالشهدا عزاداری کرد؟ آیا این شیوه عزاداریهایی که هماکنون انجام میشود، درست است؟
البته این عزاداریهایی که به خصوص شب در تهران انجام میشود و نمیدانم در شهرهای دیگر هم وجود دارد یا نه؟ که فقط علم و کتل و دهل و سنج و آلات موسیقی و زنجیرزنی است، این عزاداری علمی و مستند نیست. این عزاداری شعاری و عاطفی است و این گونه سوگواری کاری برای دین صورت نمیدهد. اینها باید اول بنشینند دین را بفهمند. از هدفی که امام حسین(ع) برای آن شهید شده آگاهی پیدا کنند، بعد بیایند در خیابان و عزاداری کنند. آن هم نه تا دیروقت. چون مزاحمت برای بیمارستانها، آنها که خوابند و یا ضعف اعصاب دارند، حرام است. یعنی مستحبی است که به حرام کشیده میشود. کسانی که جلسات عزا اقامه میکنند، اول یک مسأله گو استخدام کنند برای جوانها مسائل شرعی بگوید و بعد یک روحانی دعوت کنند که لازم نیست یک ساعت منبر برود. نیم ساعت دین برای اینها بگوید و بعد مردم بروند بیرون عزاداری کنند. ولی ساعت 9 شب دیگر تمامش کنند و مزاحم مردم نشوند. چرا در روزها بیرون نمیآیند و عزاداری نمیکنند؟
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.