بوی خاک
مینا پرندوش
نه دیروز و امروز، سالها پیش حجت بر او تمام شده بود. نه پسر، که پدر، راه را نمایانده بود وقتی که خاک را بویید و گفت: خوشا به حالت ای خاک!
حجت بر او تمام و در کربلا است. در سپاه دشمن پسر دختر پیامبر. باد میزند و بوی خاک، چرخ زنان به مشامش میخورد. سوار بر شتر به سمت پسر مردی رفت که آگاه، در قتلگاه پسر خود نماز خوانده بود.