بالاخره فهرست مفاتیح را پیدا کردم. چشمم را روی فهرست گرداندم و بعد از مدتی اعمال ماه شعبان را پیدا کردم. صفحه 280. شروع کردم به خواندن اولین دعا.

اللهم صل علی محمد و ال محمد

شجره النبوه

و موضع الرساله

و مختلف الملائکه

و معدن الوحی

...

صبح گاه سوم شعبان سال چهارم هجرت، دومین فرزند برومند علی و فاطمه (ع) در خانه ی وحی و ولایت، دیده به جهان گشود و خانه ی زهرای اطهر (ع) به نور جمال این نوگل باغ نبوت و ولایت و چراغ فرزندان آسمان رسالت و امامت، معطر و روشن شد.

تمامی مردم به کاخ ابن زیاد دعوت شده بودند. ابن زیاد نقشه‌های فراوانی برای این مراسم داشت. به محض اینکه سر مقدس ابی عبدالله در مجلس  وارد شد، گویی خورشید نمایان گردیده بود. سر در طشتی روبروی ابن زیاد (لعنه الله علیه) قرار گرفت.

مدینه غرق شعف است. خاک این سرزمین در خود نمی‌گنجد و تاب زمینی بودن ندارد. آسمان غرق نور، ملایک سراسر سرور...

سوم شعبان سال چهارم هجری، دردانه پیامبر (ص)، عزیز حیدر (ع) و البته مظلوم زهرا (س) چشم به جهان گشود. 

حدیث لوح حضرت فاطمه زهرا (س)، از احادیث بسیار معتبری است که در روز ولادت امام حسین (ع) به عنوان مژدگانی از جانب رسول خدا به حضرت زهرا (س) هدیه شده است. متن این حدیث ازین جهت بسیار مهم است که در آن نام دوازده امام که پس از پیامبر به ترتیب جانشین او هستند آمده است.

اجساد شهدای کربلا در چه روزی و توسط چه کسانی شناسایی و دفن شدند؟

سلام بر شما ای بهانه­ ی آفرینش،

سلام بر شمایی که محبوب خداوند هستید،

ای کسی که تا روزگار  باقیست درود و تحنیت خدا و ملائکه و مومنین بر شما وارد می­شود و خدای متعال دعای مستجاب ما را عرض ادب به محضر شما و اوصیای شما قرار داده است.

سلام ما بر شما که آمدید تا با خورشید وجودتان ظلمت و سیاهی جاهلیت را به روشنی مبدل کنید.

حرکت حسین بن علی (ع) و واقعه ی عاشورا از جمله رویداد‌های تاریخی‌ست که از هنگامه‌ی ایجاد آن تا به امروز مورد توجه تمام طبقات مسلمین و  سرلوحه‌ی انقلابات مهم در طول اعصار و قرون مختلف بوده است

پاک تر از کعبه اگر بود حتما خالق علی آفرین آن را فرش قدم‌هایت می کرد.

گرامی‌تر از دوش نبی اگر بود قطعا جایگاه گام‌های گرانقدرت می‌شد.

و پر بها تر از جان رسول (ص) اگر بود خویشتن او می‌شدی.

والاتر از دخت ختم الرسل (س) اگر بود مادر دو نور دیدگانت می‌گشت.

گویی چشمانم سرخی خویش را از غروبی که مقدم شد بر این شب‌ها، وام گرفته است و هر چه بر دیدگانم، ملتمسم که برای اندکی آرام گیرد گویی گوشی از برای خواهشم ندارند. هر چه از ساعات اولیه شب می­‌گذرد صدایی برایم انعکاس شدیدتری پیدا می­‌کند. صدایی که تازگیش برایم آشنا است...