در زیارت ناحیه مقدسه گریه تمام مخلوقات در مصیبت امام حسین (ع)ذکر شده است: «آسمان و ساکنانش، و بهشت و نگهبانانش، و کوهها و دامنههایش، دریاها و ماهیانش، باغهای بهشت و نوجوانانش، خانه کعبه و مقام ابراهیم (ع)، مشعرالحرام و حرم خانه خدا و اطراف آن، همگی در ماتم تو گریستند.»[1]
بعدازظهر عاشورا هنگامیکه احدی از مردان اهلبیت و اصحاب آن حضرت باقی نمانده بود جز زینالعابدین (ع)، و هوا بسیار گرم و جگرها سوخته و لبها تشنه بود، و زمین و زمان، ملائکه و ارواح انبیاء نظارهگر بودند بر آقای غریب و مظلومی که لحظات آخر عمر خود را در این دنیا سپری مینمود و با بدن پر از تیر و مجروح از ضربههای شمشیر و نیزه و سنگ، و با دلی پر از غم از داغ برادران و فرزندان و بستگان و یارانش، و قلبی شکسته روی زمین گرم کربلا قرار گرفته بود، میفرمود: «أاقتل عطشانا و جدی محمد المصطفی؛ من تشنه کشته شدم حالآنکه جدم حضرت محمد مصطفی است؟»[2]
پس از لحظاتی که آن واقعه دردناک و مصیبت عظمی هستی را عزادار خود نمود، عوالم چندگانه از عرش تا فرش، جن و انس، حیوان و آب و گیاه و سنگ و هوا و بهشت و جهنم همه دگرگون گشت و در عزای آن حضرت هر کدام به زبان خود نوحه و زاری نمودند، و این مجلسی عمومی و عزایی همگانی در عصر عاشورا بود.[3]
همزمان با جدا شدن سر مبارک آن حضرت جبرئیل فریاد برآورد: «قد قتل الحسین (ع)بکربلا؛ کشته شد حسین بن علی (ع)در کربلا»[4]
صاحبان چشم یعنی جن و انس و حیوانات گریستند.[5] آسمانها خاکستر سرخ و خون باریدند.[6] خورشید سرخ گشت و کسوف آغاز شد.[7] صفهای ملائکه به هم خورد و دست از عبادت برداشتند.[8] درختان با خارج شدن خون از شاخههایشان گریستند.[9]
هوا با ظلمت و تاریکی و گرد و خاک و بادهای سرخ نالید که مردم فکر کردند عذاب نازل شده است.[10] زمین با زلزله برای آن حضرت خروشید. کوهها مضطرب شدند و بعضی متلاشی شدند.[11]
پرندگان با گریه نالیدند: «ألا قتل الحسین (ع)بکربلا؛ آگاه باشید امام حسین (ع)در کربلا کشته شد!»[12]
دریاها با منشق شدن و رفتن بعضی داخل بعضی دیگر و تولید موج نمودن، و ماهیان با خارج شدن از آب، جنیان با نوحه گری و مرثیه سرایی، عموم مردم به اضطراب خاطر و دلهره و از خواب پریدن[13]، تأثیر خود از عزای حسین (ع)را نشان دادند.همزمان با این واقعه ملکی از دل عرش ندا داد: ای امت ظالم گمراه بعد از نبی خود، خداوند شما را برای درک عید فطر و قربان موفق نکند.[14]
ملکی دیگر در این روز بالهای خود را روی دریاها باز کرد و ندا داد: ای اهالی دریاها، لباس حزن و اندوه بپوشید که فرزند رسول خدا را سر بریدند.[15]
ملائکه یک باره به ناله در آمدند و گفتند: خدایا! چه میکنند با امام حسین (ع)برگزیده تو و فرزند برگزیده تو؟![16]
اگر بدانید در زمان شهادت حضرت چه بر اهل عالم میگذرد گریه میکنید به حدی که جان بدهید.
در این هنگام کنیزی از طرف خیمهگاه میآمد. گفتند: کجا میروی؟ گفت: میروم از آقایم برای بانوان حرم خبر بیاورم. گفتند: آقای تو کشته شد. به سرعت به خیمهها بازگشت درحالیکه بر صورت میزد و صدایش به ناله و گریه بلند بود.[17]
در این هنگام ذوالجناح از مقتل بهطرف خیمهها میرفت درحالیکه میگفت: «الظلیمه الظلیمه من أمه قتلت ابن بنت نبیها؛ وای، وای، از امتی که پسر دختر پیامبرشان را کشتند.»[18]
در این هنگام عقیله بنیهاشم زینب کبری (س) از خیمهها بهطرف مقتل سید الشهداء (ع)میرفت و با گریه میفرمود: «یا أخاه، یا سیداه»[19]
در این هنگام لشکر برای به یغما بردن آنچه در خیمههای اولاد رسول خدا(ص) و نور چشمان فاطمه زهرا (س) بود از یکدیگر سبقت میگرفتند.[20]
علویات و فاطمیات، دختران رسول خدا(ص) حسب الامر حضرت زینالعابدین (ع)که به عمهاش حضرت زینب (س) فرموده بود، با گریه از خیمهها بیرون آمدند و رو به بیابان نهادند و در این زمان دود و آتش از خیمهها بلند شده بود.[21] در این زمان بود که عقیله بنیهاشم (س) با دلی سوزان و چشمی گریان و قلبی محزون میفرمودند: «وا محمداه! صلی علیک ملیک السماء، هذا حسین مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء و بناتک سبایا»[22]
در این روز بود که «أبکت والله کل عدو و صدیق؛ با سخنانش دوست و دشمن را گریاند.»[23]
ابوذر بعد از ذکر واقعه کربلا درحالیکه گریه میکرد فرمود: «اگر بدانید در زمان شهادت حضرت چه بر اهل عالم میگذرد گریه میکنید به حدی که جان بدهید.»[24]
گریه ذوالجناح
یکی از موارد قابل توجه در واقعه کربلا گریه اسب امام حسین (ع)در مصیبت آن حضرت است. در زیارت ناحیه، این منظره جانسوز را چنین ترسیم فرموده است: «و أسرع فرسک شاردا إلی خیامک قاصدا محمحما باکیا؛ اسب شما شیون کنان از شما دور شده، شیهه کشان و گریه کنان به قصد خیام حرم سرعت گرفت.[25]
امیرالمؤمنین (ع)فرمود: فرزندم در کربلا عطشان شهید میشود، و اسب او میرود و شیهه میکشد و میگوید: «الظلیمه الظلیمه من أمه قتلت ابن بنت نبیها؛ فریاد، فریاد، از امتی که پسر دختر پیامبرشان را کشتند.»[26]
هنگامیکه حضرت اباعبدالله (ع)روی زمین افتادند، این حیوان در اطراف حضرت بود و از آن حضرت مواظبت مینمود. عدهای را زخمی نمود وعدهای را از بین برد، ولی بعد از شهادت شروع به بوئیدن و بوسیدن بدن شریف و جسم مبارک آن حضرت نمود، و در همان حال مانند کسی که عزیز خود را از دست داده فریاد و صیحه میزد و میگریست بحدی که هر کس حاضر بود تعجب کرد.
سپس بهطرف خیمههای فاطمیات حرکت کرد و زمانی که آن مخدرات زین واژگون و یال پر از خون ذوالجناح را دیدند از خیمهها بیرون دویدند و جامهها چاک زدند و سیلی بر روی زدند و فریاد «وامحمداه، واعلیاه، وافاطمتاه، واحسناه، واحسیناه» از زینب کبری (س) و علویات بلند گردید. بحدی که ملائکه آسمان به تضرع در آمدند.[27] یکی از دختران امام حسین (ع)به ذوالجناح گفت: «هل سقی أبی او قتل عطشانا؛ آیا کسی به پدرم آب داد یا تشنه کشته شد؟»
همینکه آن اسب این سخن را از او شنید چشمهایش پر از اشک شد و بیرون خیمهها (یا پشت خیمهها) خود را بر خاک انداخت و آنقدر سر خود را روی زمین زد تا از دنیا رفت.[28]
گریه ملائکه
در زیارت ناحیه مقدسه میفرماید: «واختلفت جنود الملائکه المقربین تعزی أباک امیرالمؤمنین ملائکه در دستههای مختلف در آن روز برای عرض تسلیت بر این مصیبت خدمت امیرالمؤمنین (ع)میرسیدند.»[29]
1ـ ملکی که خبر شهادت امام حسین (ع)را برای حضرت رسول(ص) آورد جبرئیل بود. او درحالیکه با خود تربت آن حضرت را آورده بود و بوی خوشی از آن به مشام میرسید، بالهای خود را باز کرده بود و ناله و گریه میکرد.[30]
2. جمیع ملائکه زمین و آسمان و رضوان و مالک و حاملان عرش بر آن حضرت گریستند.[31]
3ـ امام صادق (ع)میفرماید: ملائکهای که نزد قبر آن حضرت هستند گریانند و از گریه آنها همه ملائکه هوا و آسمان میگریند.[32]
4ـ صفوان جمال میگوید: امام صادق (ع)را در بعضی از راههای مدینه دیدم و ما قصد مکه داشتیم. عرض کردم: ای پسر رسول خدا، شما را محزون و ناراحت و دلشکسته میبینم؟ امام (ع)فرمود: اگر تو میشنیدی آنچه من میشنوم این سؤال را نمیکردی. عرض کردم: چه چیزی را میشنوید؟ فرمود: نفرین ملائکه بر قاتلان امیرالمؤمنین (ع)و قاتلان حسین بن علی (ع)، و گریه جن و ملائکه و شدت جزع و ناله آنها.
چه کسی با این حال میل به غذا و آشامیدنی و خواب دارد؟[33]
5ـ امام صادق (ع)میفرماید: چهار هزار ملکی که برای نصرت سید الشهداء (ع)آمدند و حضرت اجازه نفرمود، تا روز قیامت نزد قبر آن حضرت گریان و غبار آلود هستند؛ و رئیس آنها ملکی به نام «منصور» است.[34]
6ـ امام صادق (ع)میفرماید: ماجرای عاشورا که اتفاق افتاد ملائکه ضجه زدند و به درگاه الهی ناله کردند که بارالها این چنین میکنند با حسین، برگزیده و فرزند نبی تو؟! ندا رسید: ملائکه من، آرام باشید. به عزت و جلالم قسم که از آنها انتقام میگیرم.
سپس خداوند متعال امامان از فرزندان حسین (ع)را به ایشان نشان داد و ملائکه شاد شدند. در این هنگام دیدند یکی از آن برزگواران به نماز ایستاده است. خداوند متعال فرمود: از آنان انتقام خواهم گرفت به این آقایی که ایستاده است.[35]
7ـ در روایتی امام صادق (ع)میفرماید: ملائکه روز و شب با ملائکه حائر حسینی مصافحه میکنند، ولی ملائکه حائر از شدت اشکی که میریزند نمیتوانند جواب آنها را بدهند، و منتظر میشوند تا طلوع فجر و بعد جواب آنها را میدهند و از مسائل آسمانها سؤال میکنند. در بین این دو وقت، نه حرفی میزنند و نه سستی در گریه و دعا دارند.[36]
8 ـ امام صادق (ع)میفرماید: وقتی فاطمه (س) به زوار آن حضرت نگاه میکند، چنان ناله و گریهای مینماید که ملکی در آسمانها نمیماند مگر آنکه بر گریه آن حضرت گریه میکند، تا آنکه رسول خدا(ص) آن حضرت را ساکت مینماید.[37]
9ـ امام صادق (ع)فرمود: ملائکه چهل روز بر حسین بن علی (ع)گریستند.[38]
نوحه و گریه جن
در روایات بسیاری وارده شده که مؤمنین جن بر آن حضرت گریستند، به صورتی که اشک آنان جاری شد.[39] همچنین در کتب متعددی از شیعه و سنی[40] اشعار آنها ذکر شده است بهطوریکه بعضی از شعرا مانند دعبل با شنیدن آن اشعار شعر سرودهاند.[41]
سیوطی میگوید: این دو بیت را جنیان در کربلا میگفتند و نوحه مینمودند و مردم بارها شنیدند:
مسح الرسول جبینه
أبواه من علیا قریش
فله بریق فی الخدود
و جدّه خیر الجدود[42]
شبی در بصره شنیده میشد که گویندهای میگوید:
ان الرماح الواردات صدورها
و یهللون بأن قتلت و إنما
فکأنما قتلوا أباک محمدا
نحو الحسین یقاتل التنزیلا
قتلوا بک التکبیر و التهلیلا
صلی علیه الله أو جبریلا[43]
نوحه بانوان جنی نیز به این صورت بوده است:
نساء الجن یبکین من الحزن شجیات
و یندبن حسینا عظمت تلک الرزیات
و أسعدن بنوح للنساء الهاشمیات
و یلطمن خدودا کالدنانیر نقیات
عدهای از اجنه برای نصرت حضرت سید الشهداء (ع)در وقت خروج آن حضرت از مدینه خدمتش مشرف شدند ولی آن حضرت فرمود: «موعد ما کنار قبرم! وقتی من در بقعهام دفن شدم به زیارت من بیایید.»[44]
عدهای دیگر روز عاشورا برای یاری آن حضرت آمدند، ولی امام حسین (ع)اجازه ندادند.[45] جمعی از آنها برای حضرت از محل خود حرکت کردند ولی وقتی رسیدند که شب یازدهم بود و دیدند آن بزرگوار شهید شده است. لذا عدهای مرثیه میخواندند وعدهای گریه میکردند.[46]
این گریه و زاری ادامه پیدا کرد وعدهای در مدینه وعدهای در بصره و جمعی در بیت المقدس صدا به ناله و گریه بلند کردند.[47]
عالییییییییی
امیدوارم امام زمان ظهور کنه و انتقام امام حسین رو بگیره ولی امیدوارم که من موقع شهادت ایشان زنده نباشم مطمئن هستم موقع شهادت صاحب زمان دنیا از این گریان تر خواهد بود ????
خدایاحاجاتم را براورده کن وسپاسگذارم از تمام نعمتهایی که بهم دادی شکرا وزیارت امام حسین را دوباره نصیبم کن که من دل خوشی جز امام حسین ندارم یا حسین
خدایا فرج مولای ما را برسان وما راعاقبت بخیر کن خدوندا م واهل بیتم را در راه امام زمان شهید ومن را حسینی بمیران
خیلی کامل و عالی