روضه الشهداء، ملاحسین واعظ کاشفى. به تصحیح و حواشى مرحوم شیخ ابوالحسن شعرانى، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه.
قرنها پسازآن که کتاب روضه الشهداء بهعنوان متنى رایج در مجالس سوگوارى، توسط روضهخوانان ـ یعنى کسانى که همین کتاب روضه الشهداء را میخواندند ـ نفوذ خود را حفظ کرده، و در دستان سوگواران امام حسین (ع) دستبهدست میگشت و صدها بلکه هزارها نسخه از آن را کاتبان مینگاشتند، در اوایل قرن چهاردهم هجرى، میرزا حسین نورى، درباره آن و کتاب اسرارالشهاده، تردیدهایى را ابراز کرد. او بهویژه، درباره قصه دامادى قاسم و داستانهای مشابه، به روضه اعتراض کرد.
بعد از او، کسانى از معاصران، نظیر مرحوم استاد مرتضى مطهرى، انتقاداتى را بر کتاب کاشفى مطرح کردند. خواهیم دید که افندى نیز در قرن دوازدهم هجرى، کتاب روضه الشهداء را به دلیل منابع نااستوارش موردانتقاد قرار داده بود.
نفوذ چنین کتابى در طول قریب به چهار تا پنج قرن در فرهنگ مناطق شرقى و ترجمه آن به چندین زبان، بررسى کوتاهى را طلب میکند. این بررسى - که مقاله حاضر عهدهدار آن است ـ میبایست در چند محور انجام شود. نخست بررسى زندگى ملاحسین کاشفى و آثار او. بخش دیگر درباره گرایشات مذهبى که میبایست ضمن آن، به گرایشات مذهبى موجود در خراسان و هرات آن روزگار پرداخته شود و بخش مهمتر، بررسى منابع کتاب روضه الشهداء است که براى شناخت آن کتاب، از اهمیت ویژهای برخوردار است. در بخش پایانى این مقاله به برخى از ویژگیها و آثار این کتاب پرداختهشده است.
روضه الشهداء در ایران: شامل عناوین (روضه الشهداء و رواج تشیع در ایران، روضه الشهداء نخستین مقتل فارسى نیست، کاشفى و رواج برداشت معنوى از کربلا