در این مقاله خواهید خواند:
روایتهایی از معصومین (ع) که بهصورت غیرمستقیم دلالت بر سوگواری دارند
روایتهایی که دلالت بر سوگواری امام حسین (ع) دارند
رخصت دادن پیامبر (ص) به گریستن و تأیید مجالس سوگواری
روایتهایی از معصومین (ع) که بهصورت غیرمستقیم دلالت بر سوگواری دارند:
1. پیامبر اکرم (ص) نیز فرمود: «ارتَعُوا فِی رِیَاضِ الجَنَهِ؛ قَالوا یَا رسولالله! وَ مَا رِیاضُ الجَنَّهِ؟ قَالَ: مَجَالِسُ الذّکرِ؛ هرگاه به باغی از باغهای بهشت برخورد کردید، در آن حاضر شوید؛ سؤال شد: باغهای بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر.»[1]
2. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «التعزیه تورث الجنه؛ تسلیت و دلداری دادن به مصیبتزدگان موجب میشود که شخص به بهشت برود.»[2]
3. امام علی (ع) فرمود: «من عزّی الثکلی اَظَلَّهُ عَرشِهِ یوم لاظِلَّ إلَّا ظِلُّهُ؛ هر کسی مادر فرزند مردهای را تسلیت دهد، در آن روزی که هیچ سایهای جز سایه عرش او نیست، وی را در سایه عرش خود جای دهد.»[3]
4. پیامبر (ص) میفرماید: «مِن علامات الشقاء جمود العین و قَسوهُ القلب و شده الحرص …؛ خشکی چشم و محروم بودن از اشک و گریه و قساوت قلب و … از نشانههای شقاوت است.»[4]
5. رسول خدا (ص) فرمود: «الفاهی رحمه یجعلها فی قلوب عباده؛ همانا اشک رحمتی است که خداوند آن را در وجود بندگانش قرار میدهد.»[5]
6. و نیز رسول اکرم (ص) فرمود: «ما من عمل الا و له وزن و ثواب الّا الدمعه فانّها تطفی غضب الرب؛ هر کار و عمل نیکی بهاندازه معینی دارای پاداش و ثواب است، مگر اشک، پس همانا اشک چشم آتش خشم الهی را فرو مینشاند.»[6]
7. ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت کرده: «یَنبَغِی لِصَاحِبِ الجِنَازَهِ أَن لَا یَلبَسَ رِدَاءً وَ أَن یَکونَ قَمِیصٍ حَتَّی یُعرَفَ وَ یَنبَغِی لِجِیرَانِهِ أَن یُطعِمُوا عَنهُ ثَلَاثَهَ أَیَّامٍ؛ شایسته است که صاحب عزا ردا (عبا و عمامه) بر تن نکند و تنها با پیراهن بلند عربی باشد تا شناخته شود و همسایگان او را سزاوار است که تا سه روز صاحبان عزا را اطعام کنند.»[7]
روایتهایی که دلالت بر سوگواری امام حسین (ع) دارند:
1. امام باقر (ع) در مورد اقامه عزاداری بر سالار شهیدان فرموده: «اذا کان الیوم برز الی الصحراء … ثم لیندب الحسین و یبکیه و یأمر من فی داره بالبکاء علیه و یقیم فی داره مصیبه باظهار الجزع علیه و یتلاقون بالبکاء بعضهم بعضاً فی البیوت و لیعزّ بعضهم بعضاً بمصاب الحسین (ع)؛
در روز عاشورا بهسوی صحرا بروید و برای حسین ندبه و عزاداری و گریه کنید و به اهل خانه خود دستور دهید که بر او بگریند و در خانه خود با اظهار گریه و ناله بر حسین (ع) مراسم عزاداری برپا کنید و هم دیگر را با گریه تعزیت و تسلیت بگویید و در منازل خود در مصیبت امام حسین (ع) سوگواری کنید.»[8]
2. امام صادق (ع) فرمود: «إِنَّ البکاء و الجزع مکروه للعبد فی کلِّ ما جزع ماخلا البکاء علی الحسین بن علی (ع) فانَّهُ فیه مَأجُور؛ گریه و اظهار حزن بنده در تمام امور ناپسند است، مگر گریه برای حسین بن علی (ع) که در این صورت اجر و پاداش دارد.»[9]
3. در حدیثی دیگر امام رضا (ع) فرمود: «فَعَلی مِثلِ الحسین علیک الباکون فاِن البکاء علیه یَحطُّ الذنوب العظام…؛ پس بایستی گریه کنندگان بر مثل حسین (ع) گریه کنند و بدانید که گریستن بر حسین (ع) گناهان بزرگ را میریزد.»[10]
4. امام رضا (ع) فرمود: «… وَ مَن کان یوم عاشورا یوم مصیبه و حزنه و بکائه جعل الله عزوجل یوم القیامه یوم فرحه و سروره و قرَّت بنا فی الجنان عینه …؛ کسی که روز عاشورا را روز گریه، مصیبت و حزن قرار دهد خداوند روز قیامت را روز فرح و شادی او قرار داده و چشم او را به اهلبیت (ع) در بهشت روشن مینماید.»[11]
امام صادق: «گریه و اظهار حزن بنده در تمام امور ناپسند است، مگر گریه برای حسین بن علی (ع) که در این صورت اجر و پاداش دارد.»
5. امام صادق (ع) فرمود: «من أنشد فی الحسین بیتاً من الشعر فبکی و أبکی مسرهً و لهم الجنه وَ مَن أنشد فی الحسین بیتاً فبکی و أبکی تسعهً فله و لهم الجنه فلم یزل حتی قال من أنشد فی الحسین بیتاً فبکی و أظنه قال أوتباکی فله الجنه؛ کسی که یک بیت شعر درباره امام حسین (ع) بسراید و گریه کند و ده تن یا نه تن یا … بگریاند یا حتی به حالت گریه و حزن درآورد، جایگاه آنان بهشت است.»[12]
6. پیامبر (ص) به دخترشان فاطمه (س) فرمودند: «کل عین باکیه یوم القیامه الا عینٌ بکت علی مصاب الحسین فاِنها ضاحکه مستبشره بنعیم الجنه؛ هر چشمی که در قیامت گریان است جز چشمی که بر حسین (ع) گریه کند، آن چشم همیشه خندان و به نعمتهای بهشتی بشارت داده میشود.»[13]
7. امام حسین (ع) فرمود: «ما من عبدٍ قطرت عیناه فینا قطره او دمعت عیناه فینا دمعهً الا بوّأه الله بها فی الجنه حقباً؛ هیچ بندهای نیست که از چشمانش برای ما قطرهای اشک جاری گردد و یا دیدگانش برای ما گریان گردد، مگر آنکه خداوند او را بدینجهت سالیان درازی در بهشت مقیم خواهد کرد.»[14]
8. امام صادق (ع) میفرمود: «الحسین عبره کل مؤمن؛ حسین (ع) اشک چشم هر مؤمن است.»[15]
9. امام سجاد (ع) میفرماید: «ایما مؤمن دمعت عیناه لقتل الحسین (ع) حتی تسیل علی خدّه بَوَّأَهُ الله بها فی الجنه غُرفاً یُسکنها أحقاباً ... ؛ هر مؤمنی که دیدگانش برای کشته شدن حسین (ع) پر از اشک گردد و بر گونه و صورتش جاری شود، خداوند غرفهای از بهشت را به او اختصاص میدهد...»[16]
10. امام صادق (ع) فرمود: «قال الحسین بن علی علیه السلام أنا قتیل العبرهِ لایذکرونی مؤمنٌ الّا بَکی؛ امام حسین (ع) فرمود: من کشتهشده اشکهایم، هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند، مگر آنکه گریان شود.»[17]
عزاداری و سوگواری برای گذشتگان رویکردی طبیعی است که از احساس و مهر و محبت سرچشمه میگیرد و از آغاز آفرینش انسان تا عصر حاضر رواج داشته است.
سیره اولیاء الهی و پیامبر گرامی اسلام و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) نه تنها شاهد و مؤکد بر این مدعاست، بلکه آن را تایید هم میکند.
در این بخش بناست در حد توان این نوشتار، تعدادی از شواهد تاریخی روایی و پنج گفتار تفکیک شده آورده شود.
1. گریستن حضرت آدم (ع) در سوگ فرزندش هابیل:
طبری به سندش از علی بن ابیطالب (ع) نقل کرده که فرمود:
«لما قتل ابن آدم اخاه بکاه آدم…؛ وقتیکه فرزند آدم(ع) را برادرش به قتل رساند، آدم (ع) بر او گریست.»[18]
همچنین امام جعفر صادق (ع) فرمودند:
«…فلما عَلِم آدم بقتل هابیل جزع علیه جزعا شدیداً و دخله حزنٌ شدیدٌ…»[19]
آدم (ع) وقتی از کشته شدن هابیل اطلاع یافت بسیار اندوهناک شد و خیلی گریه و زاری کرد و شهید ثانی در کتاب مسکنالفواد آورده:
«اولین کسی که بر مرگ فرزند گریه کرد حضرت آدم (ع) بود که بر مرگ فرزندش هابیل گریست و بر او مرثیهخوانی کرد و بسیار محزون گردید»[20]
2. گریه پیامبر (ص) بر عموی خویش حمزه:
«هنگامیکه پیامبر (ص) از جنگ احد برگشت، صدای گریه و ناله از خانههای انصار بر کشتگان به گوشش رسید، چشمان حضرت پر از اشک شد و گریست، سپس فرمود: «لکن حمزه لا بواکی له»، سعد بن معاذ و اسید بن خضیر که از این جریان آگاه شدند، به زنان خود دستور دادند لباس عزا بپوشند و به مسجد رفته و برای آن حضرت عزاداری کنند، پیامبر (ص) برایشان دعا کرد و آنان را بازگردانید. پسازآن واقعه، در هر مصیبتی، زنان انصار ابتدا بر حمزه گریه میکردند و سپس بر مرده خویش.»[21]
3. گریه پیامبر (ص) بر عبدالمطلب:
پیامبر (ص) به دنبال جنازهای در حال حرکت بود و عمربنخطاب نیز همراه او حرکت میکرد. عمر صدای گریه زنان را شنید و آنان را از این کار بازداشت؛ رسول خدا (ص) فرمود: ای عمر! آنان را رها کن، زیرا چشم اشکبار و نفس مصیبتدیده و داغشان تازه است.
پس از درگذشت جد پیامبر (ص)، حضرت عبدالمطلب، حضرت محمد (ص) برایشان گریه کرد؛ ام ایمن میگوید: « من پیامبر را دیدم که در پس جنازه عبدالمطلب گریه میکرد.»[22]
4. گریه پیامبر (ص) بر مزار مادرش آمنه؛ ابوهریره میگوید:
« پیامبر (ص) به زیارت قبر مادرش رفت و گریست و هر کس را که در اطراف بود نیز به گریه درآورد »[23]
5.گریه پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) بر فاطمه بنت اسد؛ در امالی شیخ صدوق آمده:
« روزی علی بن ابیطالب (ع) گریان نزد پیامبر (ص) آمد و میگفت: «انا لله و انا الیه راجعون»[24] رسول خدا (ص) به او فرمود: ای علی چرا گریه میکنی؟ عرض کرد یا رسولالله مادرم مرده، پیغمبر گریست .»[25]
در منابع اهل سنت آمده:
« پیامبر بر او نماز خواند و در قبرش خوابید و بر او گریست.»[26]
6. گریه پیامبر (ص) بر شهدای جنگ موته؛ در صحیح بخاری روایتشده:
«خبر شهادت زید و جعفر و ابن رواحه را قبل از آنکه به مردم برسد، خود پیامبر -صل الله علیه وآله وسلم- به آنان داد و فرمود: پرچم را زید گرفت و بر زمین افتاد، آنگاه ابن رواحه گرفت و او نیز بر زمین افتاد. اینها را میگفت، درحالیکه چشمانش گریان بود.»[27]
گریه پیامبر (ص) بر فرزندش ابراهیم:
«ابراهیم تنها پسری بود که در مدینه نصیب رسول خدا (ص) شد، اما در یکسالگی در گذشت و پدر را در غم فقدان خود به سوگ نشاند؛ پیامبر اکرم (ص) او را بر من گذاشت و فرمود: «در برابر خواست خدا کاری از من برنمیآید؛ و از چشمانش اشک سرازیر شد.»»[28] وقتیکه یارانش علت گریه پیامبر (ص) بر مرده را جویا شدند. فرمود: «یحزن القلب و تدمع العین و لا نقول ما سیخط الرب…»[29]
گریه رسول خدا (ص) بر عترتش؛ در روایتی از عبدالله بن عمر آمده: «روزی در خدمت پیامبر بودیم که عدهای از جوانان بنیهاشم بیامدند، از مشاهدهٔ آنها پیامبر (ص) گریست و رنگش تغییر کرد؛ اصحاب عرض کردند: ما در صورت شما چیزی میبینیم که نمیتوانیم شما را به این حالت ببینیم.»[30] پیغمبر (ص) فرمود: « همانا ما اهلبیتی هستیم که خداوند برای ما آخرت را بر دنیا انتخاب کرده و همانا زود است که اهلبیتم را بلا فرا رسد...»[31]
رخصت دادن پیامبر (ص) به گریستن و تأیید مجالس سوگواری:
در روایتهای زیادی در منابع شیعه و سنی، رسول خدا (ص) مجالس سوگواری را تأیید نموده و به برپایی آن اجازه داده است:
امام علی (ع) میفرماید: «أنَّ رسولالله (ص) رَخَّص فی البکاء عند مصیبه…»[32]
حاکم نیشابوری به سندش از ابوهریره نقل میکند که گفت:
«پیامبر (ص) به دنبال جنازهای در حال حرکت بود و عمربنخطاب نیز همراه او حرکت میکرد. عمر صدای گریه زنان را شنید و آنان را از این کار بازداشت؛ رسول خدا (ص) فرمود: ای عمر! آنان را رها کن، زیرا چشم اشکبار و نفس مصیبتدیده و داغشان تازه است.»[33]
توصیه می شود ادامه را بخوانید: عزاداری در سیره معصومین (ع)