آنچه در این مقاله می خوانید:
تلاش برای بی اعتباری نشان دادن زیارت عاشورا
تلاش برای بی اعتباری نشان دادن زیارت عاشورا
اسلام همواره تعادل و اعتدال همراه با عقل و علم را سرلوحۀ عملکرد مردمان و پیروان خویش قرارداده است. این رویه را میتوان در سیره رسولالله -صلیالله علیه و آله- و جانشینان برحق ایشان – ائمه اطهار ع– نیز مشاهده کرد. بزرگوارانی که اصلِ اسلام و اسلامِ اصل بودهاند در بیان حرفهای خویش دقت کامل داشتند و در عملکرد نیز همواره بر سبیل تعادل و حق بودهاند.
ولی متأسفانه در طول تاریخ همواره افرادی بودهاند که خودشان را ملتزم به تعادل در رفتار و گفتار نمیکردند و و در بسیاری امور پا را از مرزها فراتر میگذاشتند. آنها حدود افراط و تفریط را جابهجا میکردند و بعضاً افزایش دادهاند. جالب است که بسیاری از این مرزهای جدید در حیطۀ دین و مذهب بنیانگذاری شده است!
انجام اینگونه کارها از طرف مردم عوام شاید خیلی به چشم نیامده یا لااقل اعتراض زیادی را به همراه نداشته باشد؛ چرا که عوام مردم الزاماً صاحب علم کافی برای نظر دادن در امور شرعی نیستند. ولی وقتی حرفهای جدید افراط گرایانه یا تفریط پرورانه از زبان مدعیان علم و جعل کنندگان علوم شرعی خارج میشود قطعاً و یقیناً سبب شبهه پراکنی و متزلزل کردن پایههای اعتقادی عوام مردم میشود!
چه بسا بسیاری از افراط و تفریطهای عوام الناس نیز برخواسته از همین شبهه پراکنیهای افراد ظاهرالصلاح باشد.
اخیراً در مورد زیارت عاشورا نیز چنین رویهای اتخاذ شده بدینصورت که برای کمرنگ کردن تقدس و اعتبار این زیارت مشهور و معتبر، گروهی بر آن شدند که با اتخاذ الفاظی همچون «ضعیفالسند بودن زیارت عاشورا» «افراط گرایانه بودن برخی فرازهای زیارت عاشورا» بهمرور زمان، این حدیث شریف را نزد عوام الناس بیاعتبار و بیهویت جلوه دهند و در نهایت اصل آن را زیر سؤال ببرند.
بحث علمی در مورد امور شرعی و مسائل اعتقادی سیره مستمر علمای شیعه در طول تاریخ بوده است؛ ولی ایراد و اشکال بیدلیل در اموری که صحت آنها در مجامع علمی علمای دین ثابتشده، مردود است و چهبسا نشان از خالی بودن دست صاحبان شبهه از سلاح علم و تقوا باشد.
علمای اعلام و بزرگان دین و مراجع عظام شیعه بعد از مواجهه با شبهات علمی و غیرعلمی در مورد زیارت عاشورا، مانند همیشه وارد میدان شدند و اقدام به نگارش ردیههای علمی کردند.
مرحوم آیتاللهالعظمی میرزا جواد تبریزی یکی از بزرگانی است که در راه دفاع از عقاید تشییع کمر همت بست و ردیههای بسیاری از شبهات را به صورت مکتوب در اختیار پژوهشگران قرارداد.
کتاب «زیاره العاشوراء فوق الشبهات» مجموعهای از گفتارها و نوشتههای این مرجع فقید است که در آن، زیارت عاشورا از نگاه یک فقیه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مجموعه به فارسی نیز ترجمه شده و به نام «زیارت عاشورا فراتر از شبهه» به همت دار الصدیقه الشهیده مدون شده است.
خواننده محترم میتواند کتاب فوق را از طریق لینک روبرو (اینجا) دریافت کند.
قابل ذکر است که بسیاری دیگر از علما همچون آیتاللهالعظمی سید موسی شبیری زنجانی، که از فحول رجال شیعه هستند، نیز بحث صحت سندی زیارت عاشورا را مورد عنایت قراردادند که نظرات این بزرگوراران در سایتهای رسمی ایشان آمده است.
افراط گرایان تفریط مآب، به متن زیارت عاشورا اشکال کردند و بحث لعن در برخی از فرازهای آن را مردود و مخالف تقریب میان شیعیان و اهل تسنن میدانند.
در پاسخ به این اشکال از چهار منظر میتوان وارد شد.
منظر اول: علمای اعلام شیعه که زیارت عاشورا را قبول کردهاند (که ادعای اجماع در مورد قبول زیارت عاشورا امری صحیح است و نظرات مخالف با زیارت عاشورا، در زمرۀ نظرات نادر و شاذ و بیاساس هستند) دقیقاً همۀ فقرات آن را نیز قبول دارند نه اینکه برخی را قبول کرده و برخی دیگر را رد کنند!
آن بزرگواران، هم فقراتی که شامل تولی نسبت به اباعبدالله الحسین ع را است را قبول کردهاند و هم فقراتی که شامل تبری و لعن بر اعداء اباعبدالله الحسین ع است و فقرات شامل لعن بر دشمنان و ظالمین بر حق آل محمد – ع– است را نیز قبول دارند و آنها را ثابت میدانند.
منظر دوم: لعن دشمنان خدا و رسولالله در اساس، ریشه در قرآن دارد و احادیث متواتر نیز آن را تأیید میکنند. از آنجایی که شیعیان با تمسک به ثقلین (قرآن و اهلبیت ع) اقدام به پیروی از دستورات الهی میکنند در مورد لعن نیز همین موضع گیری را دارند.
به تعبیر روشنتر، لعن از امور ثابت عقیدتی شیعه مبتنی بر آیات قرآن و روایات صحیح نبوی و اهلبیت ع است و شیعیان نیز از آنجایی که پیرو قرآن و اهلبیت ع هستند لاجرم لعن بر دشمنان اهلبیت ع را نیز قبول و بلکه بر آن نیز مداومت دارند.
اگر قرار باشد جملاتی که شامل لعن بر دشمنان خداست را مردود بدانیم در ابتدا نیز باید به قرآن اشکال کنیم که این عملکرد نیز مقبول شرع مقدس نیست.
منظر سوم: مفاد زیارت عاشورا نه فقط با ثقلین (قرآن و اهلبیت ع) هیچگونه تعارض و مخالفتی ندارد بلکه تأییدیه فرازهای مختلف آن را میتوان در تصریحات یا فحوای آیات الهی و روایات اهلبیت ع نیز پیدا کرد؛ این امر روشن نمیشود مگر بر افرادی که انس و الفت دائمی با قرآن و روایات داشته باشند و دلشان را از هرگونه زیغ و دشمنی با حقیقت خالی کرده باشند.
منظر چهارم: شاخصه اصلی که سبب نزدیکی و تقریب مذاهب اسلامی به یکدیگر میشود بحث محبت اهلبیت -ع- است. اگر این شاخصه در بحث تقریب مذاهب وجود نداشته باشد نهتنها هیچ نزدیکی میان شیعه و دیگر فرقههای اسلامی وجود نخواهد داشت بلکه اساساً تقریب، دیگر معنای خود را از دست میدهد.
مفاد زیارت عاشورا بر دو محور دوستی اباعبدالله الحسین ع و فرزندان و یاران ایشان؛ و همچنین دشمنی با قاتلین ایشان و همراهان آنها و رضایت دهندگان به قتل امام حسین ع هست. به قطع و یقین در بحث تقریب مذاهب، دوستی امام حسین ع یکی از محوریترین مسائل مورد اتفاق مذاهب اسلامی هست. همچنین دشمنی با دشمنان امام حسین ع و دشمنی با قاتلان ایشان نیز به همان اندازه مهم است که دوستی با اباعبدالله الحسین ع مهم هست.
لذا باید اذعان داشت که محور عقیدتی تولی و تبری موجود در زیارت عاشورا نهتنها امری مخالف تقریب مذاهب نیست بلکه فصل مشترک عقیدتی میان همه مذاهب اسلامی هست و تنها گروهی که از این جرگه بیرون هست مذهب ضاله خوارج است که همه فِرَق اسلامی خودشان از این گروه بری میدانند.
با دانستن این امور آیا میتوان مدعی شد که زیارت عاشورا حاصل جعلیات افراط گرایان شیعه بوده است؟ آیا مخالفت ضمنی با تعالیم اسلامی را میتوان در ورای اتهام زدن به افراد مجهول و بینام و نشان، مخفی داشت؟
امید است که با تمسک به ثقلین (قرآن و اهلبیت ع) همواره در راه راست قدم برداریم و دل خویش را جایگاه انوار الهی قرار دهیم نه هواهای نفسانی.
لعن و کلمات مشتق از آن در قرآن کریم آمده و خداوند متعال لعن کردن را به خویشتن، ملائکه و گروه لعن کنندگان (لاعنون) و مردم و برخی از فرستادگان خویش همانند حضرت داود و حضرت عیسی بن مریم علیهمالسلام نسبت داده است. حتی خداوند متعال بیان میدارد که در قیامت، برخی افراد و گروهها نیز دیگران و همکیشان خودش را لعنت میکنند. خداوند متعال میفرماید: إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ (بقره 161) کسانى که کافر شدند و در حال کفر مردند، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد. یا میفرماید: أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَهَ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ (آل عمران 87) آنان (کفاری که حق برایشان روشن شده) سزایشان این است که لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگى برایشان است. در این آیات، خداوند متعال لعن بر کفار را حتی از زبان مردم نیز جایز میشمارد. در روایات شیعه به اینکه چه کسانی مورد لعن قرار میگیرند اشارهشده است. لعن در زیارت عاشورا نیز امری ثابت است و جواز آن - گذشته از خود زیارت عاشورا - بر اساس قرآن نیز قابل اثبات است. خداوند متعال در مورد اجر رسولالله صلیالله علیه واله میفرماید: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى (شوری 23) بگو: «به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم، مگر مودت (دوستی مستمر) درباره خویشاوندان.» حداقل کار این است که امام حسین علیه السلان قطعاً از خویشان رسولالله و بلکه از اهل بیت ایشان بوده است. لذا محبت و مودت ایشان بر همه مسلمانان واجب است. کسانی که اقدام به قتل و شهادت آن بزرگوار کردند و بلکه از عوامل و مسببین شهادت ایشان بوده اند قطعا باعث ناراحتی و اذیت و آزار رسولالله شدهاند. خداوند متعال نیز تصریح دارد که هر کس رسولش را اذیت نماید، خود خدا اقدام به لعن آن افراد خواهد نمود و برای آنها عذاب دردناکی را رقم خواهد زد: إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهیناً (احزاب 57) بىگمان، کسانى که خدا و پیامبر او را آزار مىرسانند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابى خفّت آور آماده ساخته است.
آیا میتوان از قرآن این نتیجه را گرفت که کسی را لعن کنیم؟
مقاله بسیار مفیدی بود که خیلی جیزا را برایم روشن کرد