مقدمه

حادثۀ عظیم و ارزشمند کربلا توجه محققان زیادی از شیعه و سنی و حتی محققان غیرمسلمان را به خود جلب کرده است و هر یک از زاویه‌ای به آن نگریسته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار داده‌اند؛ اما به نظر می‌رسد هنوز نکات و مطالب قابل توجهی وجود دارد که به دلیل حساسیت و یا شهرت، کم‌تر مورد نقد و بررسی قرار گرفته است؛ ازجملۀ این موارد، شناخت دقیق تفکر سیاسی-مذهبی نیروهای عراقی است که در برابر قیام امام حسین علیه‌السلام صف آرایی کردند و در کوفه و کربلا حزب اموی را یاری رساندند.

اهمیت پرداختن به این موضوع ناشی از جایگاه تاریخی شهر کوفه به عنوان مهد تفکر شیعه و مرکز اجتماع آنان است. این سابقۀ تاریخی با وقوع حادثۀ کربلا در حوزۀ جغرافیای سیاسی این نقطه، بر پیچیدگی تحلیل این نهضت افزوده و سبب شده است تا همیشه به عمد و یا به سهو صورت ظاهری آن مورد توجه قرار گیرد و به آن دامن زده شود تا حقیقت ماجرا و یا قسمت قابل توجهی از آن در ابهام بماند و چهرۀ بازیگران و دست اندرکاران واقعی آن آشکار نگردد.

دو عامل مهم، مانع شناخت دقیق خط فکری و سیاسی نیروهای معارض شده است: نخست، تبلیغات و سانسور گستردۀ اموی و دیگر، رخ دادن این حادثه در حوزۀ جغرافیای شیعه. این دو عامل مانع آشکار شدن  نقش گروه‌های معارض شد، به‌گونه‌ای که اگر این حادثه در حوزۀ جغرافیای اموی و عثمانی مانند شام و یا بصره رخ می‌داد نقش آنان بهتر در تاریخ ثبت می‌شد.

حاکمیت تفکر عثمانی بر مردم چه در کوفه و چه در کربلا وجود داشته است.  مشخص است که کوفی بودن لشکر عمر سعد با شیعه بودن آنان مساوی  نیست و مساوی دانستن آن، مغالطه‌ای تاریخی است که برخی از محققان در نوشته‌ها و بیان خود تبلیغش می‌کنند.

ناآگاهی از این دو عامل، برخی را در حیرت و سرگردانی قرار داده و از طرفی بهانه‌ای برای معارضان شیعه شده است تا این اشکال را مطرح کنند که شما با عزاداری در روز عاشورا می‌خواهید بر چه کسی طعن و ایراد وارد کنید؟ در حالی که هم فکرهای خودتان امام حسین (ع) را دعوت کردند و در کربلا نیز او را به شهادت رساندند.[1]

این برداشت‌های نادرست از شیعیان کوفه در حقیقت به این نکته باز می‌گردد که کم‌تر تلاش شده تا حقیقت تفکر سیاسی- مذهبی معارضان قیام امام حسین (ع) شناخته شود. این نوشتار گامی هرچند کوچک برای جلب توجه محققان به این موضوع و معرفی افکار سیاسی - مذهبی نیروهای معارض در حادثۀ کربلاست.

 

مذهب عثمانی

عثمانیه اصطلاحی سیاسی و نام فرقه‌ای است که بستر تاریخی آن به ماجرای کشته شدن عثمان و پس از آن باز می‌گردد. علمای اهل سنت بر این باورند که مسلمانان تا پیش از کشته شدن عثمان امت واحد بودند؛ اما پس از این ماجرا به دو گروه مهم سیاسی عثمانی و علوی تقسیم شدند که منشأ پیدایش حوادثی در جهان اسلام گردید.[2]

بر اساس اعتقاد عثمانیان، عثمان مظلومانه کشته شد. آنان معتقدند که امام علی علیه‌السلام مخفیانه با گروه‌های شورشی همکاری و یا رهبری آن را به عهده داشته است؛[3]دست کم می‌گفتند او با سکوت و کناره‌گیری خود با آنان هم‌نوایی کرده است؛ در نتیجه تمام این گروه‌ها مجرم‌اند و باید قصاص شوند و امام علی (ع) نیز در جرم آنان سهیم است. هم چنین خلافت او، به دلیل مخالفت و عدم بیعت گروهی از مسلمانان شام و بصره، مشروعیت نداشته و دوران خلافت او جز دوران فتنه نام دیگری ندارد. از نظر فضیلت و برتری نیز عثمان را بر امیرالمؤمنین (ع) مقدم می‌داشتند.[4] به کسانی که دارای چنین تفکری بودند عثمانی و شیعۀ عثمان می‌گفتند و چنین عقیده‌ای دین عثمان در مقابل دین امام علی (ع) بود.

 

نمود تفکر عثمانی

الف) در مسائل سیاسی - نظامی

اولین نمود تفکر عثمانی و تقابل سیاسی - نظامی آن با تفکر علوی در سال 36 در جنگ جمل به رهبری عایشه و طلحه و زبیر بود.

گر چه جنگ جمل به پیروزی حزب علوی انجامید؛ ولی پیامدهایی داشت که نخستین آن‌ها گرایش مردم بصره به تفکر عثمانی بود و مذهب عثمانی در میان آنان چنان گسترش یافته بود که این شهر قسمتی از شام تلقی می‌شد که در عراق قرار گرفته است.[5]

یک سال پس از جنگ جمل، جنگ صفین با وسعت بیش‌تری دو تفکر عثمانی و علوی را در مقابل هم قرار داد که نتیجۀ آن به دلایل مختلفی رهایی از شکست حتمی سپاه عثمانی و تضعیف شدید سپاه علوی بود.

پس از صلح امام حسن علیه‌السلام و به قدرت رسیدن معاویه، مذهب عثمانی رونق بیش‌تری گرفت و در شهرها و مناطق دیگری غیر از بصره و شام مانند جزیره[6]، یمن[7]، ری[8] و حتی کوفه گسترش یافت. نوع تفکر عثمانی شام و بصره و ری از گونۀ افراطی آن، یعنی ناصبی بوده است.[9]

 

ب) در مسائل عقیدتی

تفکر عثمانی مانند هر تفکر سیاسی - مذهبی دیگر داری شدت و ضعف بود. دست کم این بود که خلافت امام را قبول نداشتند و شاید بتوان گفت که حد متوسط آن ناخرسندی و ناخشنودی از امیرالمؤمنین (ع) بود و نوع افراطی آن در نصب و ناصبی‌ها ظاهر می‌شد که با سب و لعن امیرالمؤمنین و اهل‌بیت (ع) همراه بود.[10]

عثمانی‌ها تنها به خلافت تثلیث (خلافت خلفای سه گانه ابوبکر، عمر و عثمان) اعتقاد داشتند و خلافت امیرالمؤمنین (ع) را تنها دوران فتنه می‌دانستند.

این اندیشه تا نیمۀ اول قرن سوم هجری ادامه داشت تا این‌که احمد بن حنبل، امام حنابله، مسئلۀ تربیع (خلافت خلفای چهارگانه ابوبکر، عمر، عثمان و علی) را مطرح کرد.[11]

 

مذهب عثمانی در کوفه

با توجه به سابقۀ تاریخی کوفه و تلاش‌های فرهنگی امیرالمؤمنین (ع) در شکل‌دهی اندیشۀ شیعی در میان کوفیان و نیز نقش گروه زیادی از آنان در محاصره و قتل عثمان، شاید در مرحلۀ نخست، پذیرش شکل‌گیری مذهب عثمانی در این شهر مشکل باشد؛ اما بررسی نکات و حوادث سیاسی مختلفی که در آنجا رقم خورده است، این موضوع را تبیین می‌کند:

 

الف) شکل‌گیری و گسترش تفکر عثمانی در کوفه

تشیع کوفه یکنواخت نبود؛ اکثر کوفیان، شیعۀ سیاسی بودند و جمعیت اندکی از آنان -هرچند بانفوذ- گرایش تشیع مذهبی داشتند. تشیع سیاسی نیز می‌توانست براثر حوادث سیاسی و فشار و تهدید و تطمیع، خود را به مذهب رسمی حکومت (حزب اموی و مروانی) نزدیک کند. گروهی که از کوفه علیه عثمان قیام کردند، شاید اکثریت را رقم می‌زدند؛ اما این بدان معنا نیست که کسی از کوفیان طرف دار عثمان نبود.[12]

هم چنین در جلسۀ مشورتی با حضور طلحه و زبیر و عایشه که در مکه صورت گرفت پیشنهاد‌هایی مطرح شد که حرکت خود را از کدام شهر آغاز کنند. دربارۀ مدینه و شام توافقی حاصل نشد؛ اما عراق مورد قبول واقع شد. دلیلی که برای این انتخاب مطرح کردند این بود که در بصره زبیر دارای هواداران بسیاری است و در کوفه طلحه طرف داران زیادی دارد.[13] هم چنین مردم در مراحل نخست اعزام نیرو برای یاری امیرالمؤمنین (ع) در جنگ جمل به سبب سخنان ابوموسی اشعری که از دشمنان امام و دارای تمایلات عثمانی بود مردد بودند و پس از اعزام نمایندگان و تهدید مالک اشتر و عزل ابوموسی، جمعیت چند هزار نفری از کوفه اعزام شد. مردم کوفه گرچه در جنگ صفین حضور بهتری از خود نشان دادند؛ اما به حضور نیروهای مخالف نیز تصریح شده است.[14]

پیامدهای جنگ صفین نیز تأثیر خود را بر مردم کوفه گذاشت. کشته‌ها و خانواده‌های زیادی که بی‌سرپرست شده بودند و معلولیت‌هایی که پیامد طبیعی هر جنگی است، زمینه ساز تبلیغات زیادی بر ضد امام در کوفه شده بود و امام را مسئول وخامت اوضاع معرفی می‌کردند.[15] این قضایا بر روی گردانی از امام و گرایش افراد سطحی نگر، شکاک، کناره گیر از مسائل سیاسی و دنیاخواه، به مذهب عثمانی می‌توانست مؤثر باشد.

حاکمیت تفکر عثمانی بر مردم چه در کوفه و چه در کربلا وجود داشته است.  مشخص است که کوفی بودن لشکر عمر سعد با شیعه بودن آنان مساوی  نیست و مساوی دانستن آن، مغالطه‌ای تاریخی است که برخی از محققان در نوشته‌ها و بیان خود تبلیغش می‌کنند.

معاویه نیز پس از صلح امام حسن (ع) و بیعت گرفتن از مردم کوفه تلاش چندجانبه‌ای را آغاز نمود تا شهرهای شیعه نشین را اندک اندک به همان جهتی که منافع او اقتضا می‌کرد سوق دهد و کوفه به دلیل مرکزیت تشیع و موقعیت ممتازی که داشت، جبهۀ اصلی معاویه به شمار می‌رفت؛ بنابراین طبیعی است که برای تغییر اندیشۀ شیعی در این شهر تلاش و توجه بیش‌تری مبذول گردد؛ از این رو معاویه در مرحلۀ نخست از مردم کوفه بر اساس برائت از امیرالمؤمنین (ع) بیعت گرفت[16] و برای نیل به شیعه زدایی و گسترش و نهادینه کردن مذهب عثمانی در این شهر، اقدامات مهمی انجام داد از جمله:

1. انتصاب حاکمان عثمانی مذهب. معاویه در مرحلۀ نخست حاکمانی برای کوفه انتخاب کرد که کاملا گرایش عثمانی و ضد علوی داشتند. کسانی چون عبدالله بن عمرو بن عاص، مغیره بن شعبه، زیاد بن ابیه، ضحاک بن قیس، حبیب بن مسلمه فهری، نعمان بن بشیر انصاری، عبیدالله بن زیاد و بشر بن مروان.

2. سیاست ارعاب و تطمیع. قتل و مثله کردن،[17] شکنجه،[18] تبعید،[19] زندانی،[20] قطع سهمیه از بیت‌المال و خراب کردن خانه‌ها[21] سیاست‌هایی بود که در این دوران به شدیدترین وجه ممکن در حق شیعیان اعمال می‌شد. این دوران یکی از سخت‌ترین و تلخ ترین دورانی است که تشیع مذهبی کوفه به خود دید.

3. حمایت و تقویت عثمانی مذهبان کوفه. در کنار قتل و تبعید و زندانی کردن شیعیان، کسانی که عثمانی و دوست دار او بودند و فضایلش را انتشار می‌دادند مورد حمایت کامل کارگزاران اموی قرار گرفتند و حقوق زیادی به آنان داده می‌شد.[22] معاویه طی دستوری به مغیره به او توصیۀ مؤکد کرد تا عثمانی‌های کوفه را مورد توجه و حمایت خود قرار دهد.[23]

سیاست‌های معاویه برای شیعه زدایی و نهادینه کردن مذهب عثمانی در کوفه در دهه‌های چهل و پنجاه، می‌توانست بسیاری را که سست بنیان و یا شکاک و یا به نوعی از سیاست‌های امیرالمؤمنین (ع) خشنود نبودند و یا زخم خورده بودند و هم چنین افرادی که از مسائل و جریانات سیاسی کناره گیر بودند، به تغییر گرایش‌های سیاسی و مذهبی وادار کند و آنان را به گرایش عثمانی سوق دهد. حتی افرادی را که در جنگ‌ها، امیرالمؤمنین (ع) را همراهی کرده بودند از گذشتۀ خود پشیمان سازد و مذهب فکری آنان را از تشیع سیاسی به عثمانی تبدیل کند.[24]

با این تغییرات سیاسی است که برخی از محله‌ها و قبایل کوفه یکپارچه به مذهب عثمانی گرایش پیدا می‌کنند[25] و با حضور این نیروها در کوفه است که مغیره وقتی پیشنهاد ولایت‌عهدی یزید را به معاویه می‌دهد با اطمینان به او می‌گوید که زیاد بصره را راضی خواهد کرد و من کوفه را؟![26] و از این رو شام و عراق پیش از مدینه با یزید بیعت کردند.[27]

افزون بر محله و برخی قبایل، حتی این اختلاف سیاسی می‌توانست در خانواده‌ها نیز باشد.[28] حضور مذهب عثمانی در کوفه تا بدان اندازه بود که وقتی عبدالله بن مطیع از طرف عبدالله بن زبیر حاکم کوفه شد، برای رضایت آنان به سائب بن مالک وعدۀ اجرای سیرۀ عمر و عثمان را داد.[29] گرچه سائب سیرۀ عثمان را رد کرد و ضرر سیرۀ عمر را کم‌تر دانست و خواهان اجرای سیرۀ امیرالمؤمنین (ع) شد؛ اما چنین وعده‌ای از عبدالله بن مطیع گویای نفوذ و حاکمیت این دو طیف سیاسی - مذهبی در میان تودۀ کوفیان است؛ حتی می‌توان گفت چنین پیشنهادی غلبۀ مذهب عثمانی را در کوفه می‌رساند.

 

ملاک‌ها و مشخصه‌های عثمانی مذهبان

افزون بر تعریف تفکر عثمانی از نظر فرقه شناسی چه ملاک‌ها و مشخصه‌های خارجی‌ای نماد تفکر عثمانی است؟ چنانچه ما بتوانیم این نمادها را در عملکرد آنان نشان دهیم بهتر می‌توانیم به بازتاب این تفکر در حادثۀ کربلا پی ببریم.

شناخت این ملاک‌ها و نمادها، راه‌های مختلفی دارد؛ اما می‌توانیم آن‌ها را از عملکرد و از آنچه دربارۀ عثمانی مذهبان بیان کرده‌اند به دست آورد. حاصل این گزارش‌ها فهرستی است که توضیح آن‌ها به قرار ذیل است.

1. مقدم داشتن عثمان بر امیرالمؤمنین (ع). این مطلب - چنان که گذشت - حداقل چیزی است که یک عثمانی مذهب بدان اعتقاد دارد.[30]

2. بیعت نکردن با امیرالمؤمنین (ع). عثمانی مذهب‌ها حکومت امیرالمؤمنین (ع) را به رسمیت نمی‌شناختند و از دوران آن حضرت به «دوران فتنه» تعبیر می‌کردند؛ البته برخی در مرحلۀ نخست بیعت کردند؛ ولی پس از آن بیعت خود را شکسته و از امیرالمؤمنین (ع) روی گرداندند؛ مانند طلحه و زبیر.

3. عدم همراهی با امیرالمؤمنین (ع) در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان. دربارۀ بسیاری از عثمانی مذهبان به این مطلب تصریح شده است؛ مانند زید بن ثابت و قیس بن ابی حازم.[31] بنابراین افرادی که در سوابق سیاسی شان این نکته بیان شده است، هرچند آنان را «عثمانی» تلقی نکرده‌اند؛ اما از نظر رفتارشناسی سیاسی، عثمانی تلقی می‌شوند.

4. یاری و همراهی کردن معاویه در صفین. معاویه با شعار دفاع از خلیفۀ مظلوم و خون‌خواهی او، تمام شامیان را به دور خود جمع کرد و در صفین حاضر نمود. در شعری که ایمن بن خریم اسدی سرود، اشاره‌شده است که هشتاد هزار نفر در کنار معاویه شمشیر به دست گرفتند که دینشان عثمانی بود.[32] شاید مورخان نیز بر همین اساس در شرح‌حال بسیاری که در صفین معاویه را همراهی کردند به عثمانی بودن آنان تصریح کرده‌اند.

5. بغض و دشمنی نسبت به امیرالمؤمنین علی (ع) و سب و لعن آن حضرت و نیز اهل‌بیت (ع) و تبری از آنان. سب و لعن از نوع افراطی تفکر عثمانی است که معاویه رهبری این تفکر را داشت و امویان و مروانیان نمونۀ کامل این گروه هستند. دربارۀ بسیاری از عثمانی مذهبان به این نکته تصریح شده است.[33] آنان معمولا از تعبیر کذاب و ابوتراب برای اظهار دشمنی خود و سب و لعن امیرالمؤمنین (ع) و فرزندان و اصحاب گرامی‌اش استفاده می‌کردند. چنان که ابن زیاد پس از حادثۀ کربلا وقتی خواست به امام علی (ع) و امام حسین (ع) توهین کند از آن دو بزرگوار به کذاب بن کذاب تعبیر کرد.[34]

6- جعل روایات و دروغ پردازی بر ضد امیرالمؤمنین (ع). بسیاری از روایات بر ضد امیرالمؤمنین (ع) پس از بخشنامۀ سیاسی معاویه[35] در دوران او ساخته و شایع شد. فضیلت تراشی برای عثمان آن‌قدر شایع شد که خود معاویه دستور توقف آن را داد.[36] سیاست معاویه و بنی‌امیه این بود که از چهره‌های مذهبی و فرهنگی صحابه و تابعین استفادۀ ابزاری می‌کردند و با سیاست شخصیت سازی و شخصیت سوزی به‌وسیلۀ جعل فضایل دربارۀ خلفا با فضایل بی‌شمار امیرالمؤمنین (ع) به مقابله و معارضه می‌پرداختند؛ به عنوان نمونه معاویه از سمره بن جندب، صحابی مشهور خواست تا بگوید آیات «و من الناس من یعجبک قوله فی الحیاه الدنیا و یشهد الله علی ما فی قلبه و هو الد الخصام  و اذا تولی سعی فی الارض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل و الله لایحب الفساد»[37] در مذمت علی (ع) نازل شده و آیۀ «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله»[38] در شان و منزلت ابن ملجم. وی با پرداخت چهارصد هزار درهم، سمره را به بیان چنین دروغی راضی کرد.[39] هم چنین عوانه بن حکم، اخباری مشهور کوفه در جهت خواسته‌های بنی‌امیه روایت می‌ساخت. وی کتابی به نام کتاب سیره معاویه و بنی امیه نوشت و ابن ندیم از این کتاب در الفهرست خود نام‌برده است.[40]

7. ادبیات سیاسی اموی. استعمال تعبیراتی مانند تعبیر از امیرالمؤمنین (ع) به ابوتراب و از شیعیانش به ترابیه، از جمله ادبیات سیاسی عثمانی مذهبان است. تنها عثمانی‌ها و در راس آنان امویان و مروانیان از این تعابیر استفاده می‌کردند؛ حتی در منابع دیده نشده است که خوارج از تعابیر این استفاده کنند.

8. پذیرش مناصب سیاسی و نظامی از طرف امویان و مروانیان. به‌طور کلی هر حکومتی کارگزاران خود را از افرادی انتخاب می‌کند که با سیاست‌های او موافق باشند؛ از این رو، طبیعی است که نه معاویه می‌توانست پست‌های سیاسی و نظامی را به شیعیان بسپارد و به آنان اعتماد داشته باشد و نه شیعیان حاضر بودند به کمک و همراهی آنان پایه‌های حکومت معاویه و مروانیان استوار بماند؛ بنابراین، عدم اعتماد و دوری از هر دو طرف بوده است.

9. هم پیمانی با بنی‌امیه و عثمانی مذهب‌ها. این هم پیمانی به گونه های مختلف، مانند پیمان خلف و یا پیمان ولا صورت می‌گرفت. این موضوع طبیعی است که موالی و خلفا از نظر سیاسی سمت و سویی را انتخاب کنند که با دیگران عقد ولا و یا خلف بسته‌اند و از باب «مولی القوم منهم» با آنان یکی باشند.

10. مخالفت صریح و شرکت در سرکوبی جنبش‌های شیعی و قتل شیعیان به خصوص تشیع مذهبی. تعداد زیادی را نام‌برده‌اند که عثمانی مذهب بوده و در سرکوبی قیام‌های شیعی و قتل شیعیان نقش ایفا می‌کرده‌اند، مانند کسانی که بر ضد حجر شهادت دادند تا این‌که حجر و یارانش شهید شدند. معاویه وقتی با اعتراض عایشه دربارۀ شهادت حجر و یارانش روبه رو شد به او گفت: کسانی که بر ضد او شهادت داده بودند حجر و یارانش را به قتل رساندند.[41] البته حجر نیز در وقت شهادت گفت: خدایا تو را بر امت خویش کمک می‌طلبم. کوفیان بر ضد ما شهادت دادند و شامیان ما را به قتل رساندند.[42]

کتاب‌نامه:

- قرآن مجید .

- ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن محمد . شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم: مکتبه آیه العظمی المرعشی النجفی، [بی تا.]

- ابن ابی شیبه، عبدالله بن محمد . 1416ق، المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق محمد عبدالسلام شاهین، بیروت: دارالکتب العلمیه .

- ابن اعثم کوفی، احمد . 1406ق، الفتوح، بیروت: دارالکتب العلمیه .

- ابن حجر، احمد بن علی . 1404، الف) تهذیب التهذیب، بیروت: دارالفکر .

- ابن حجر، احمد بن علی . ب) فتح الباری بشرح صحیح البخاری، بیروت: دار المعرفه .

- ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد . تاریخ ابن خلدون، بیروت: دار احیاء التراث،

- ابن سعد، محمد . 1410 ق، الف) الطبقات الکبری ، تصحیح عبدالقادر عطا، بیروت: دارالکتب العلمیه .

- ابن سعد، محمد بن سعد . ب) الطبقات الکبری، بیروت، دارالفکر، [بی تا).]

- ابن شبه، ابوزید عمر النمیری البصری . 1410ق، تاریخ المدینه المنوره، تحقیق فهیم محمود شلتوت، قم: دارالفکر .

- ابن شهر آشوب، محمد بن علی . 1376، مناقب آل ابی طالب ، تحقیق عده ای، نجف: المطبعه الحیدریه .

- ابن عبد ربه اندلسی، احمد بن محمد . 1403ق، العقد الفرید، بیروت: دار الکتاب العربی .

- ابن عدی، ابو احمد عبد الله . 1418ق، الکامل فی ضعفاء الرجال، تحقیق عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت: دار الکتب العلمیه .

- ابن العدیم، عمر بن احمد . 1409ق، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، تحقیق سهیل زکار، بیروت، مؤسسه البلاغ .

- ابن عساکر، علی بن حسن . 1417ق، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق علی شیری، بیروت: دار الفکر .

- ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم . 1363، الامامه و السیاسه، قم: منشورات الرضی .

- ابن کثیر، اسماعیل . الف) البدایه والنهایه، تحقیق احمد ابو ملحم و دیگران، بیروت: دار الکتب العلمیه .

- ابن کثیر، اسماعیل . ب) البدایه والنهایه، بیروت، دارالفکر، [بی تا .]

- ابن ندیم، محمد بن اسحاق . الفهرست، تحقیق رضا تجدد، تهران .

- ابن نما حلی، محمد بن جعفر . 1369، مثیر الاحزان، نجف: المطبعه الحیدریه .

- ابن هلال ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد . 1355، الغارات او الاستنفار و الغارات، تحقیق سید جلال الدین محدث، تهران، انجمن آثار ملی .

- ابو حنیفه دینوری، احمد بن داود . 1409ق، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قم، منشورات الرضی .

- ابو الشیخ الانصاری، محمد بن جعفر بن حیان . 1412ق، طبقات المحدثین باصبهان و الواردین علیها، تحقیق عبدالغفور عبدالحق حسین البلوشی، بیروت: مؤسسه الرساله .

- ابوالفرج اصفهانی، علی بن الحسین . 1385، مقاتل الطالبیین، قم: دارالکتاب .

- ابو مخنف، لوط بن یحیی . 1367، وقعه الطف (مقتل الحسین)، تحقیق شیخ هادی یوسفی غروی، قم: مؤسسه النشر الاسلامی .

- اسکافی، ابو جعفر محمد بن عبدالله . 1402ق، المعیار و الموازنه، تحقیق محمد باقر المحمودی، بیروت .

- امینی، عبدالحسین احمد . 1397، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، بیروت: دارالکتاب العربی .

- امینی، عبدالحسین . 1366، ب) الغدیر فی الکتاب و السنه، تهران: دار الکتب الاسلامیه .

- باجی، سلیمان بن خلف بن سعد مالکی . التعدیل والتجریح، تحقیق احمد لبزار

- بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، 1413ق، مدینه المعاجز الائمه الاثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، تحقیق الشیخ عزه الله المولائی الهمدانی، مؤسسه المعارف الاسلامیه .

- بغدادی، محمد بن حبیب . المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت: المکتبه التجاریه، [بی تا .]

- بلاذری، احمد بن یحیی . 1417ق، الف) انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار، بیروت: دارالفکر .

- بلاذری، احمد بن یحیی . 1394ق، ب) انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، مؤسسه الاعلمی .

- بلاذری، احمد بن یحیی . ج) فتوح البلدان، قاهره، مطبعه لجنه البیان العربی .

- جعفریان، رسول . 1380، تاریخ و سیره سیاسی امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (ع)، قم: انتشارات دلیل ما .

- خطیب بغدادی، احمد بن علی . 1417ق، تاریخ بغداد او مدینه السلام، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت: دارالکتب العلمیه .

- خوارزمی، موفق بن احمد . مقتل خوارزمی، قم، مکتبه المفید، [بی تا .]

- ذهبی، محمد بن احمد . 1410ق، الف) سیر اعلام النبلاء، تحقیق شعیب الانؤوط، مؤسسه الرساله .

- ذهبی، محمد بن احمد . 1416ق، ب) میزان الاعتدال، تحقیق علی محمد معوض و عادل احمد عبد الموجود، بیروت: دارالکتب العلمیه.

- سبط ابن الجوزی، یوسف بن قزغلی . تذکره الخواص، تهران: مکتبه نینوی الحدیثه، [بی تا .]

- سمهودی، نورالدین علی بن احمد . الف) جواهر العقدین فی فضل الشرفین .

- سمهودی، نورالدین علی بن احمد . ب) وفاء الوفاباخبار دار المصطفی، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دار الکتب العلمیه، [بی تا .]

- سید بن طاووس، علی بن موسی . اللهوف علی قتل الطفوف، قم: انوار الهدی .

- شیخ صدوق، محمد بن علی . 1414ق، الامالی، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه مؤسسه البعثه، قم: دار الثقافه .

- شیخ طوسی، محمد بن الحسن . 1404ق، الف) اختیار معرفه الرجال ، تحقیق میر داماد، محمد باقر الحسینی، سید مهدی رجائی، قم: موسسه آل البیت علیهم السلام .

- شیخ طوسی، محمد بن الحسن . 1365، ب) تهذیب الاحکام، تهران: دارالکتب الاسلامیه .

- شیخ طوسی، محمد بن الحسن . 1414ق، ج) الفهرست، تحقیق شیخ جواد القیومی، مؤسسه النشر الفقاهه .

- شیخ مفید، محمد بن نعمان . الف) الارشاد، با ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی .

- شیخ مفید، محمد بن نعمان . ب) المزار، تحقیق مدرسه الامام المهدی (ع) باشراف السید الابطحی، قم: مدرسه الامام المهدی (ع).

- شیخ مفید، محمد بن نعمان . 1413ق . ج) مصنفات الشیخ المفید (الجمل و النصره لسید العتره)، قم: المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید .

- شیرازی، محمد طاهر قمی . کتاب الاربعین فی امامه الائمه الطاهرین، تحقیق سید مهدی رجائی، قم: مطبعه الامیر، 1418ق .

- صنعانی، عبدالرزاق بن همام . المصنف ، تحقیق حبیب الرحمن الاعظمی، بیروت: المجلس العلمی .

- طبرانی، سلیمان بن احمد . 1404ق، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت: دار احیاء التراث العربی .

- طبری، محمد بن جریر . الف) تاریخ الطبری - تاریخ الامم و الملوک - ، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت: دار سویدان، [بی تا .]

- طبری، محمد بن جریر . ب) تاریخ طبری، بیروت، مؤسسه الاعلمی، [بی تا .]

- عجلی، احمد بن عبدالله . 1405ق، تاریخ الثقات بترتیب نورالدین علی بن ابی بکر الهیثمی و تقی الدین السبکی ، تحقیق عبدالعلیم عبدالعظیم البستوی، المدینه المنوره، مکتبه الدار .

- عسکری، سید مرتضی . 1410ق، معالم المدرستین ، بیروت: موسسه النعمان .

- فیض کاشانی، مولی محسن . 1416ق، تفسیر الصافی، تحقیق الشیخ حسین الاعلمی، تهران: مکتبه الصدر .

- قاضی ابو حنیفه، محمد بن نعمان تمیمی . 1414ق، شرح الاخبار فی مناقب الائمه الاطهار، قم: مؤسسه النشر الاسلامی .

- کلینی، محمد بن یعقوب . 1350، الکافی، تحقیق الشیخ محمد الآخوندی، تهران: دار الکتب الاسلامیه .

- المالکی، حسن بن فرحان، 1418ق، نحو انقاذ التاریخ الاسلامی، موسسه الیمامه الصحیفه .

- محب الدین طبری، احمد بن عبدالله . 1408ق، ریاض النضره فی مناقب العشره المبشرین بالجنه، بیروت: دارالندوه الجدیده .

- مزی، یوسف بن عبد الرحمن . 1403- 1404ق، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ، تحقیق بشار عواد معروف، بیروت: مؤسسه الرساله .

- المشهدی، محمد بن جعفر . فضل الکوفه و مساجدها، تحقیق محمد سعید الطریحی، بیروت، دار مرتضی .

- المشهدی القمی، میرزا محمد . 1407ق، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق مجتبی العراقی، قم: مؤسسه النشر الاسلامی .

- معروف الحسنی، هاشم . 1398ق، دراسات فی الحدیث و المحدثین، بیروت: دار التعارف .

- منقری، نصر بن مزاحم . 1403ق، وقعه صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، منشورات مکتبه آیه الله العظمی مرعشی .

- مؤلف مجهول (از علمای قرن سوم ه). اخبار الدوله العباسیه، تحقیق عبدالعزیز الدوری و الدکتور عبدالجبار المطلبی، بیروت: دار الطباعه و النشر.