در فقه ما بسیاری از احکام هستند که صرف عمل، اثر خود را خواهند گذاشت مثل پاک کردن محل نجس چه به خاطر خدا باشد یا نباشد. بعضی از اعمال نیز همین که به خاطر خدا و به همان شکلی که شریعت امر کرده انجام شوند، تاثیر مطلوب را خواهند گذاشت مثل یتیم نوازی؛ چه از روی محبت درونی ما به یتیم نشات گرفته باشد یا نه. یعنی اگر ما باطنا هم از این عمل اکراه داشته باشیم ولی به خاطر خداوند خود را بر انجام آن مجبور کنیم باز هم نتیجه دلخواه را خواهیم گرفت .
اما بعضی از اعمال هستند که طبیعتا وقتی نتیجه مطلوب از آنها حاصل میشود که هم به خاطر خدا صورت گیرند و هم دل در آن حضور یابد مثل زیارت .
در خصوص قبولی زیارت، اخلاص، عدم ریا، رعایت ادب و عمل به آنچه دستور داده اند، از شرایط اساسی است اما همراهی دل و محبت و معرفت هم، شرط مهم در تاثیرگذاری است که احتمال قبولی را بسیار افزایش میدهد. محبت و معرفت در زیارت مانند خاک خوب است برای رشد گیاه. یعنی هر چند همه عناصر لازم برای رشد، در دانه نهفته است اما مادامی که در خاک حاصلخیز قرار نگیرد، شکوفا نمی شود. وقتی در دلمان از محبت و شناخت اثری نباشد و زیارت فقط با انجام اعمال آن صورت گیرد چندان تاثیر مثبتی از آن بر دل و جان زائر فرض نمیشود حتی اگر ساعتها به خواندن زیارتنامه ها و اعمال مستحبی بگذرد. به همین جهت بسیاری از زائران را میبینیم که، رفتارهای ضد دینی از خود بروز می دهند این بدان جهت است که خاک دلشان برای رشد دانه زیارت مناسب نبوده و ارتباط واقعی برقرار نشده مثل اینکه اصلا زیارتی صورت نگرفته است!
معرفت چیست؟
معرفت همان شناخت است که به تدریج در اثر عمل به دستورات و تحقیق و تامل در سیره بزرگان و بزرگ شدن در مجالس و محافلی که با یاد و برای بزرگداشت آن حضرات و احیای علوم ایشان برپا میشود، به دست میآید. کسی که امامان را فقط از طریق مطالعه کتابها شناخته باشد در معرفت و محبت به ایشان، مانند کسی است که در خانواده ای مذهبی رشد کرده که او را با محبت و ادب به اهل بیت بزرگ کرده اند و ذره ذره در موقعیت های مختلف محبت ایشان را به او چشانده اند، نمی شود.
گفتنی است که معرفت، شناختی است که بر پایه ایمان و تصدیق استوار باشد و الا مستشرقین و بعضا کفار زیادی هستند که به تحقیق در زندگانی امامان شیعی میپردازند اما کسی به شناخت ایشان معرفت نمیگوید کما اینکه هر اندازه هم که به شناختشان اضافه شود بر دشمنی شان میافزاید معرفت وقتی از روی ایمان باشد، محبت عمیق و پایدار بوجود می آورد و انسان را در مقابل هر چیزی که او را از محبوب دور می کند، بیمه می سازد. وقتی در مورد اهل بیت عصمت وا طهارعلیهم السلام معرفت پیدا کنیم قطعا محبتمان افزایش مییابد زیرا خداوند دل را به گونهای آفریده که جذب خوبیها شود. وقتی از پاکی، فداکاری و مهربانی آن حضرات در حق بندگان خدا مطلع شویم محبتی همراه با خصوع و خشوع پیدا میکنیم که تاثیر زیارت را بر روح و روان ما نفوذ میدهد. لذا در روایات همواره قبولی زیارت را مشروط به معرفت کرده اند.
امام صادق (ع)فرمودند: کسی که قبر امام حسین (ع)را با معرفت به آن حضرت زیارت کند، برای او اعلی علیین نوشته میشود.[1]
امام رضا (ع)فرمودند: کسی که قبر امام حسین (ع)را با معرفت زیارت کند خداوند گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد.[2]
از امام صادق (ع)روایت شده است که هر کس قبر امام حسین (ع)را زیارت کند- در حالى که به حقّ آن حضرت عارف باشد- مانند کسى خواهد بود که صد بار در رکاب رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به حج رفته باشد.[3]
احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى نقل کرده است که: در نامه امام رضا (ع)خواندم: به شیعیان من بگوئید که زیارت من در پیشگاه خداوند برابر با هزار حج است. عرض کردم: هزار حج؟! فرمود: آرى به خدا سوگند، بلکه یک میلیون حج براى کسى که با شناخت مرا زیارت کند. در خصوص زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام نیز آمده است کسی که او را زیارت کند در حالی که نسبت به او معرفت داشته باشد، بهشت بر او واجب می شود.[4]
بنابراین بجاست قبل از رفتن به اماکن مقدسه و زیارات بزرگان، ابتدا کسب محبت و معرفت نمود تا در هنگام زیارت همچون غریبه ای که سر زده به دیدار کسی میرود و چندان تحویل گرفته نمیشود، به زیارت نرویم. بلکه با مطالعه در زندگینامه و آثار آن بزرگان و انس با زیارتنامه ها و شرکت در مجالس ذکر و هر چیز دیگری که می تواند محبت و معرفت ما را افزایش دهد، آمادگی لازم را کسب نموده و سپس به زیارت برویم.
وقتی در مورد اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام معرفت پیدا کنیم قطعا محبتمان افزایش مییابد زیرا خداوند دل را به گونه ای آفریده که جذب خوبیها شود. وقتی از پاکی، فداکاری و مهربانی آن حضرات در حق بندگان خدا مطلع شویم محبتی همراه با خصوع و خشوع پیدا میکنیم که تاثیر زیارت را بر روح و روان ما نفوذ میدهد. لذا در روایات همواره قبولی زیارت را مشروط به معرفت کرده اند.
معرفت به ائمه موجب معرفت به خداست
معرفت اهل بیت علیهم السلام از این جهت اهمیت دارد که موجب معرفت به خدا میگردد. پیامبر و معصومین آیه های الهی هستند نشانه های خدا روی زمین اند شناخت ایشان موجب شناخت خداوند و نزدیکی به ایشان تقرب به خداست. در جامعه کبیره میخوانیم: السلام علی محال معرفه الله؛ سلام بر جایگاه های شناخت خداوند.[5]
جالب اینجاست که با تامل در روایات در مییابیم که معرفت رابطه ای متقابل ایجاد میکند به اندازه شناخت ما از معصومین، چهره ما نیز نزد معصومین شناخته شده میگردد.
در بصائر هلقام میگوید از امام باقر (ع)معنى آیه: وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ[6] پرسیدم منظور از عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ چیست که بنابر آیه کسی داخل بهشت و جهنم نمی شود مگر با معرفی ایشان .
فرمود شما مگر یک مرد وارد در قبائل خود ندارید که اشخاص خوب یا بد را میشناسد گفتم چرا فرمود ما همان مردانى هستیم که از چهره میشناسیم اشخاص را(که خوب یا بدند).[7]
طریف از حضرت باقر (ع)نقل کرد که من از این آیه «وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلًّا بِسِیماهُمْ» پرسیدم فرمود: اى سعد اعراف، آل محمّدند که داخل بهشت نمیشود مگر کسى که آنها را بشناسد و آنها او را بشناسند و داخل جهنم نمیگردد مگر کسى که منکر آنها باشند و آنها انکار کنند او را. اعراف آنهایند که شناخته نمیشود مگر بواسطه معرفت ایشان.[8]