مقدمه
قیام امام حسین (ع) با رویکردهای گوناگونی همچون اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و عرفانی، همواره مورد توجه عاشوراپژوهان بوده است اما صرفنظر از موارد فوق، مهمترین رویکرد نهضت امام حسین (ع) رویکرد کلامی و اعتقادی آن است که قابلیت تبیین و دفاع عقلانی دارد و مبنای ایجاد و اثرگذاری سایر جهات آن به شمار میرود.
از منظر شیعه امامیه، «اعتقاد به یگانگی ذات حقتعالی» (توحید ذاتی) و آنکه «در صفات، بیمثل و مانند است» (توحید صفاتی) و «تنها او فعال ما یشا است» (توحید افعالی) و «عبادت و اطاعت بدون قید و شرط مخصوص خداست» (توحید عبادی)، چهار رکن اعتقاد توحیدی هستند. جلوه عالی و متکامل این وجوه توحید، در وجود معصوم و ولی خدا بروز میکند.
قیام امام حسین (ع) علت بر مبنای اعتقاد توحیدی ایشان است که در گفتار و سیره حضرت از آغاز حرکت از مدینه تا کربلا جلوهگری میکند. این توحیدباوری در قیام امام حسین (ع) دارای آثار و نتایجی است که در این نوشتار به تبیین آنها میپردازیم:
الف) تجلی توحیدباوری در مقام تسلیم و رضا در برابر مشیت الهی
ثمره اعتقاد توحیدی امام حسین (ع) در مقابل مشیت الهی آن است که امام آنچه را اراده میکند که رضایت حقتعالی در آن است. او چنان بندگی میکند که جز با رضا و امر حقتعالی مرتکب هیچ عملی نمیشود (کلینی، 1407: 27).
جلوه مقام رضا و تسلیم امام حسین (ع) در برابر مشیت الهی در خطبهای که در مکه پیش از عزیمت به عراق ایراد فرمود، مشهود است:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ ما شاءَ اللَّهُ وَ لا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ، خُطَّ الْمَوْتُ عَلَى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقِلَادَهِ عَلَى جِیدِ الْفَتَاهِ...؛ (مجلسی، 1403: 44/366) سپاس برای خداست. آنچه خدا بخواهد همان خواهد بود و هیچ نیرویی حکمفرما نیست، مگر به اراده خداوند و درود بر فرستاده خویش. مرگ، بر انسانها لازم افتاده، همانند اثر گردنبند که لازمه گردن دختران است.»
این بیان حضرت، نشان از (فعال ما یشا) بودن خداوند دارد. خداوند مشیت کرده است که سیدالشهدا این حرکت تاریخی را رقم بزند؛ چنانکه در ادامه میفرماید:
«لا مَحیصَ عَن یَومٍ خُطَّ بِالقَلَمِ، رِضَا اللّه ِ رِضانا أهلَ البَیتِ، نَصبِرُ عَلى بَلائِهِ ویُوَفّینا اُجورَ الصّابِرینَ؛ (همان: 367)»
از پیشامدی که با قلم قضا نوشته شده است، چاره و مفری نیست. بر آنچه خدا راضی است، ما نیز راضی و خشنودیم. در مقابل بلا و امتحان او صبر میکنیم و اجر صبرکنندگان را بر ما عنایت خواهد نمود.
دلیل رضایت امام حسین (ع) را میتوان در نگاه توحیدی آن حضرت جستوجو کرد که همان برگزیدن راه شهادت است. در دینداری توحیدمحور، شخص موحد در جستوجوی حقیقت است و لقای پروردگار را غایت این نوع دینداری معرفی میکند. در دینداری توحیدمحور، موحد دست به ارزشآفرینی میزند؛ ازاینرو دیگر مرگ درراه خدا فقط مرگ نیست و عنوان شهادت میگیرد؛ عنوانی که بار ارزشی متمایز از سایر مرگها دارد.
جلوه دیگر تسلیم و رضای امام حسین (ع) در برابر قضای الهی، صحبتی است که بین ایشان و ام سلمه، به هنگام حرکت ایشان به کربلا شکل میگیرد. علامه مجلسی چنین نقل میکند:
«فقال یا بنی لاتحزنی بخروجک إلى العراق فانی سمعت جدک یقول یقتل ولدی الحسین بارض العراق فی ارض یقال لها کربلاء فقال لها یا اماه و انا والله اعلم ذلک و انی مقتول لامحاله و لیس لی من هذا بد ... یا اماه قد شاءالله عزوجل ان یرانی مقتولا مذبوحا ظلما و عدوانا و قد شاء ان یری حرمی و رهطی و نسائی مشردین و اطفالی مذبوحین مظلومین ماسورین و مقیدین و هم یستغیثون فلا یجدون ناصرا و لامعینا؛ (همان: 331) ای فرزندم! با حرکت خود به سوی عراق، مرا غمناک و محزون نگردان؛ زیرا من از جدت رسول خدا شنیدهام که میفرمود: فرزندم حسین در خاک عراق و در محلی به نام کربلا کشته خواهد شد. امام در پاسخ فرمود: مادرا گمان مبر که از این جریان، تنها تو مطلع هستی، به خدا قسم میدانم که از راه ظلم و ستم و از راه عداوت و دشمنی کشته خواهم شد و سرم از تنم جدا خواهد گردید و خداوند بزرگ چنین خواسته است که حرم و اهل بیت من آواره و فرزندانم شهید و به زنجیر اسارت کشیده شوند و صدای استغاثه آنان طنینانداز شود، ولی فریادرسی نخواهند یافت.»
دایره علم امام، شامل همه فرمانها و اوامر الهی و اتفاقات آینده است. ازاینرو در سخن با ام سلمه معلوم میشود که آن حضرت به تمام آلام و مصائب این قیام، از اسارت خانواده و محل قبر خویش و جزئیات دیگر آگاه بوده است (همان: 253). با اینحال، رضایت و تسلیم، تنها در فضای تعبد ظهور میکند. در این فضا او فقط تسلیم است و وارد تحلیل نمیشود؛ چنانکه محمد حنفیه قصد داشت با تحلیل شرایط حاکم، امام را در فضای تصمیمگیری دیگری قرار دهد. حتی خود حضرت میتوانست بدون توسل به علم لدنی، با علم عادی تحلیل داشته باشد، اما در مقام رضا و تسلیم، فقط تعبد میکند.
جلوهای دیگر در مقام رضای امام حسین (ع) را میتوان در پاسخ ایشان به محمد حنفیه دید؛ در موقعیتی که امام از مدینه خارج شده و اراده نبرد کرده است اما اراده او در رضایت خداست. او در پاسخ به محمد حنفیه که توصیه به ماندن در مکه کرده، رضایت و تسلیم در برابر مشیت الهی را گوشزد میکند و میفرماید:
«أَتَانِی رَسُولُ اللَّهِ ص بَعْدَ مَا فَارَقْتُکَ فَقَالَ یَا حُسَیْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلًا فَقَالَ لَهُ ابْنُ الْحَنَفِیَّهِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ فَمَا مَعْنَى حَمْلِکَ هَؤُلَاءِ النِّسَاءَ مَعَکَ وَ أَنْتَ تَخْرُجُ عَلَى مِثْلِ هَذِهِ الْحَالِ قَالَ فَقَالَ لَهُ قَدْ قَالَ لِی إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاهُنَّ سَبَایَا وَ سَلَّمَ عَلَیْهِ وَ مَضَى؛ (ابن طاووس، 1404: 65) پسازآن که از تو جدا شدم، رسول خدا در خواب نزد من آمد و فرمود: ای حسین! خارج شو، همانا خداوند خواسته است] برای پیشرفت دین تو را کشته ببیند. محمد بن حنفیه گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ. اکنون که تو با این وضع حرکت میکنی، همراه بردن این زنان با تو چه معنایی دارد؟ امام حسین (ع) فرمود: رسول خدا (ص) به من فرمود: همانا خداوند چنین خواسته که آنان را اسیر و گرفتار بنگرد.»
در روایتی، به نقل از امام حسین (ع) آمده است که ایشان، صبح عاشورا درباره رضایت و اذن خداوند نسبت به شهادت خود و اصحابش فرمود: «أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ أُذِنَ فِی قَتْلِکُمْ یَا قَوْمِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اصْبِرُوا؛ (مجلسی، 1403: 86 / 45)»
گواهی میدهم که اجازه کشته شدن شما داده شده است. پس از خدا پروا کنید و صبر نمایید.
امام حسین (ع) با این سخن، به یاران میگوید که تقدیر حکیمانه خداوند، این است که ما همگی به شهادت برسیم و باید در برابر این مصیبت، شکیبایی پیشه سازیم و تسلیم تقدیر الهی و راضی به قضای او باشیم و این نهایت توحیدباوری است.
ب) تجلی توحیدباوری در مقام توکل و استعانت
توکل و استعانت سیدالشهدا (ع) به پروردگار حتی در سختترین و سنگینترین لحظات، نشان از تجلی باورتوحیدی در وجود حضرت است. معنای درست توحید افعالی بدین معناست که هر فعلی که در این جهان به وقوع میپیوندد، زیر سیطره الهی و خواست و تقدیر خدای متعال است (محمدی ریشهری، 1386: 85) و به دلیل اصالت داشتن این باور در وجود امام معصوم (ع) او جز به این قدرت متوسل نمیشود و جز از او استعانت نمیطلبد. نیل به این درجه از نگرش توحیدی جز با معرفت و محبت به ذات حقتعالی محقق نمیشود؛ ازاینرو شرط رسیدن به این مقام، معرفت و محبت به خالق است که این دو وجه، به نحو اکمل در وجود امام معصوم (ع) محقق است. حضرت در روز عاشورا چندین مناجات دارد که مملو از معارف اصیل توحیدی است. این کلمات توحید اصیل را تبیین مینمایند؛ عباراتی که از روی معرفت حقیقی و محبت امام حسین (ع) نسبت به پروردگار و توکل بر اوست.
در روایتی آمده است که امام حسین (ع) در بامداد روز عاشورا وقتی سپاه دشمن نمایان میشود، دست به دعا برمیدارد و چنین با خدای خود مناجات میکند:
«اَللهُمَّ أَنتَ ثِقَتِی فَی کُلِّ کَربٍ وَ أَنتَ رَجَائی فِی کُلِّ شَدیدَهٍ وَ أَنتَ لِی فِی کُلِّ أَمرٍ نَزَلَ بِی ثِقَهٌ وَعُدَّهٌ کَم مِن کَربٍ یَضعُفُ فِیهِ الفُؤادَ وَ تَقِلُّ فیِه الحِیَلَه وَ تَعیَا فِیه الأُمُورُ وَ یَخذُلُ فِیه القَریبُ وَ البَعیدُ وَ الصِّدِّیقُ وَ یَشمَتُ فِیه العَدُوُّ أَنزَلتُهُ بِکَ وَ شَکَوتُهُ إِلَیکَ راغِباً إِلَیکَ فِیه عَمَّن سِوَاکَ فَفَرَّجتَهُ وَ کَشَفتَهُ وَ کَفَیتَنیِهِ فَأَنتَ وَلیُّ کُلِّ نِعمَهٍ وَ صاحِبُ کُلِّ حاجَهٍ وَ مُنتَهَی کُلِّ رَغبهَ؛ (مفید، 1413: 96؛ مجلسی، 1403: 5/4) بار خدایا! تو تکیهگاه من در هر اندوهی و تو امید من در هر سختی هستی و تو در هر مشکلی که برایم پیش آید، مورد اعتماد و آماده کننده سازوبرگ منی. چه بسا اندوهی که دلها در آن سست شود و تدبیر در آن اندک شود، دوست در آن خوار گردد و دشمن در آن شاد شود که من آن را به درگاه تو آوردم و شکوه آن پیش تو کردم به خاطر آنکه از جز تو دیده بربستم، و تو آن اندوه را از من برطرف کرده گشایش دادی؛ پس تویی صاحباختیار هر نعمت و دارنده هر نیکی و پایان هر آرزو و امیدی.»
امام حسین (ع) در آغاز قیام خود در مدینه پیوند باورتوحیدی را با اطاعت از خدا در مرحله عقیده و نگرش بیان میکند و در روز عاشورا در صحنه کارزار، نهایت عبودیت و بندگی ظاهر میشود و آن، جایی است که خود را فقیر محض میداند و تنها ملجأ و پناه خود را ذات حقتعالی معرفی میکند؛ چنانکه حضرت در آخرین مناجات خود در آخرین لحظات روز عاشورا با کلمات و عباراتی پروردگار را به زیباترین صورت توصیف مینماید:
«اللَّهُمَّ أَنْتَ مُتَعَالِی الْمَکَانِ عَظِیمُ الْجَبَرُوتِ شَدِیدُ الْمِحَالِ غَنِیٌّ عَنِ الْخَلاَئِقِ عَرِیضُ الْکِبْرِیَاءِ، قَادِرٌ عَلَی مَا تَشَاءُ قَرِیبُ الرَّحْمَهِ صَادِقُ الْوَعْدِ سَابِغُ النِّعْمَهِ حَسَنُ الْبَلاَءِ، قَرِیبٌ إِذَا دُعِیتَ مُحِیطٌ بِمَا خَلَقْتَ قَابِلُ التَّوْبَهِ لِمَنْ تَابَ إِلَیْکَ، قَادِرٌ عَلَی مَا أَرَدْتَ وَ مُدْرِکٌ مَا طَلَبْتَ وَ شَکُورٌ إِذَا شُکِرْتَ وَ ذَکُورٌ إِذَا ذُکِرْتَ، أَدْعُوکَ مُحْتَاجاً وَ أَرْغَبُ إِلَیْکَ فَقِیراً وَ أَفْزَعُ إِلَیْکَ خَائِفاً وَ أَبْکِی إِلَیْکَ مَکْرُوباً، وَ أَسْتَعِینُ بِکَ ضَعِیفاً وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ کَافِیاً، احْکُمْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا (بِالْحَقِّ) فَإِنَّهُمْ غَرُّونَا وَ خَدَعُونَا وَ خَذَلُونَا وَ غَدَرُوا بِنَا وَ قَتَلُونَا، وَ نَحْنُ عِتْرَهُ نَبِیِّکَ وَ وَلَدُ (وُلْدُ) حَبِیبِکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الَّذِی اصْطَفَیْتَهُ بِالرِّسَالَهِ وَ ائْتَمَنْتَهُ عَلَی وَحْیِکَ، فَاجْعَلْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛ (مجلسی، 1403: 98/348)
خدایا! ای دارای جایگاه بلند! جبروت بزرگ! توانمند شدید در کیفر و انتقام! بینیاز از مخلوقات! صاحب کبریایی گسترده! بر هر چه خواهی قادری! رحمتت نزدیک! پیمانت درست! دارای نعمت سرشار هستی و بلایت نیکوست. هرگاه تو را بخوانند نزدیکی! بر آفریدهها احاطه داری! توبهپذیری و هرگاه تو را بخوانند نزدیکی! بر آفریدهها احاطه داری! توبهپذیر توبهکنندگانی! بر هرچه اراده کنی توانایی! و به هرچه بخوانی میرسی! چون سپاست گویند سپاسگزاری! و چون یادت کنند یادشان میکنی. حاجتمندانه تو را میخوانم و نیازمندانه به تو مشتاقم و هراسانه به تو پناه میبرم و با حال حزن به درگاه تو میگریم و ناتوانمندانه از تو یاری میطلبم. تنها بر تو توکل میکنم، میان ما و این قوم حکم فرما! اینان به ما نیرنگ زدند، ما را تنها گذارده، بیوفایی کردند و به کشتن ما برخاستند. ما خاندان پیامبر و فرزندان حبیب تو محمد بن عبدالله هستیم، همانکه او را به پیامبری برگزیدی و بر وحیات امین ساختی. پس درکار ما گشایش و برونرفتی قرار ده، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.»
اوج تجلی توحید در استعانت امام حسین (ع) در آخرین لحظات عمر مبارک ایشان درصحنه نبرد اینگونه گزارششده است:
«لما لم یبق مع الحسین احد الاثلاثه رهط من اهله، أقبل على القوم یدفعهم عن نفسه والثلاثه یحمونه، حتی قتل الثلاثه و بقی فی راسه وبدنه، فجعل یضاربهم بسیفه و هم یتفرقون عنه وحده، وقد اثخن بالجراح یمینا و شمالافقال حمید بن مسلم: فوالله ما رایت مکثوراقط، قد قتل ولده، و اهل بیته واصحابه، اربط جاشا ولاامضی. جنانا منه، ان کانت الرجاله لتشد علیه فیشد علیها بسیفه، فتنکشف عن یمینه وشماله انکشاف المعزی اذا شد فیها الذئب»؛ (مفید، 1413: 111؛ محمدی ریشهری، 1388: 7/196)
هنگامیکه جز سه تن از یاران حسین (ع) باقی نماندند، امام به دشمن، حمله برد و آنان را از خود دور میکرد و آن سه تن، از او حفاظت میکردند تا آنکه آنان نیز کشته شدند. امام (ع) از زخمهای تن و سرش، سنگین شده و تنها مانده بود، آنان را با شمشیر میزد و آنها از چپ و راست او میگریختند. حمید بن مسلم میگوید: «به خدا سوگند آنوقت شکستخوردهای را ندیده بودم که فرزندان و خاندان و یارانش کشتهشده باشند اما اینگونه استوار و پردل و جسور مانده باشد. پیادگان بر او یورش میبردند و او هم بر آنان یورش میبرد و از چپ و راست او، مانند فرار بزها به هنگام حمله گرگ، از هم شکافته میشدند.
تجلی توکل امام حسین (ع) به خدای متعال در شجاعت و ایستادگی حضرت در صحنه نبرد نمایان میشود:
«عن برید بن معاویه العجلی اُصیبَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلیهما السلام وَ وُجِدَ بِهِ ثَلاثُمِائهٍ وَ بِضْعَهٌ وَ عِشْرُونَ طَعْنَهً بِرُمْحٍ أوْ ضَرْبَهٍ بِسَیْفٍ أوْ رَمْیَهً بِسَهْمٍ فَرُوِیَ إنَّها کانَتْ کُلُّها فی مُقَدَّمِهِ لِأنَّهُ کانَ لا یُوَلّی؛ (مجلسی، 1403: 52/ 45) به نقل از یزید بن معاویه عجلی، از امام باقر (ع): حسین بن على (ع)، شهید شد و سیصد و بیست و چند زخم در او یافتند؛ زخم بر اثر نیزه و ضربه شمشیر و اصابت تیر، همچنین روایتشده که همه زخمها در قسمت جلوی بدن او بود؛ زیرا او پشت به دشمن نمیکرد و نمیگریخت.»
ج) تجلى توحیدباوری در عبادت امام حسین (ع)
یکی از انواع توحید، توحید در عبادت است. توحید در عبادت یعنی تنها معبود سزاوار پرستش خداوند است و این عبادت و پرستش درهیچ حالی ترک نمیشود.
مهلت خواستن امام حسین (ع) از دشمن برای عبادت شب عاشورا جلوهای از توحید در عبودیت ایشان به شمار میآید:
«فقال اِرْجِعْ اِلَیْهِمْ فَاِنْ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلی غَدْوَهٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنّا الْعَشِیَّهَ لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنَا الْلَّیْلَهَ وَنَدْعُوَهُ وَنَسْتَغْفِرَهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ اَنِّی قَدْ کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاهَ لَهُ وَتِلاوَهَ کِتابِهِ وَکَثْرَهَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ؛ (مفید، 1413: 2/ 90؛ مجلسی، 1403: 44/ 391) امام (ع) فرمود: به سوی آنان بازگرد و اگر توانستی همین امشب را مهلت بگیر و جنگ را به فردا موکول بکن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم زیرا خدا میداند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با او بسیار علاقهمندم.»
همچنین اقامه نماز ظهر عاشورا و فداکاری یاران حضرت جلوه دیگری از توحیدباوری آنان در عبادت پروردگار است که چنین وصف شده است:
حَضَرَتْ صَلَاهُ الظُّهْرِ، فَأَمَرَ الْحُسَیْنُ (ع) زُهَیْرَ بْنَ الْقَیْنِ و سَعِیدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْحَنَفِیَّ أَنْ یَتَقَدَّمَا أَمَامَهُ بِنِصْفِ مَنْ تَخَلَّفَ مَعَهُ، ثُمَّ صَلَّى بِهِمْ صَلَاهَ الْخَوْفِ. فَوَصَلَ إِلَى الْحُسَیْنِ (ع) سَهْمٌ، فَتَقَدَّمَ سَعِیدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَنَفِیُّ، وَ وَقَفَ یَقِیهِ بِنَفْسِهِ مَا زَالَ وَ لَا تَخَطَّى حَتَّى سَقَطَ إِلَى الْأَرْضِ؛ (مفید، 1413: 110)
«هنگام نماز ظهر شد. حسین حالا به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله فرمان داد با حدود نیمی از یارانش، جلوی ایشان بایستند. سپس امام (ع) با آنان، نماز خوف گزارد. به سوی حسین (ع) تیری پرتاب شد. سعید بن عبدالله حنفی، جلوی امام ایستاد و با جانش از او محافظت کرد، بیآنکه به چپ و راست برود تا آنکه براثر تیرهایی که خورده بود، به زمین افتاد.»
نتیجهگیری
با مطالعه و دقت در سخنان، خطابهها، مکاتبات و سیره امام حسین (ع) از آغاز حرکت از مدینه تا کربلا، توحیدباوری در تمامی مراحل و ساحات قیام حضرت، روشن میشود. با تبیین توحیدباوری امام حسین (ع) به این نتیجه رسیدیم که قیام حضرت کاملاً منطبق بر باور توحیدی ایشان است و جلوههایی از آثار و نتایج این باور توحیدی در مقام تسلیم و رضا، استعانت و توکل به خداوند و عبودیت پروردگار نمایان میشود. ازاینرو با توجه به این آثار و نتایج، قیام امام حسین (ع) قیامی اعتقادی، حقطلبانه و قابل دفاع و عقلانی به شمار میرود.
منابع
ابن شعبه حرانی، حسن بن علی (1404 ق)، تحف العقول، تحقیق: علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین.
ابن طاووس، علی بن موسی (1404 ق)، اللهوف على قتلی الطفوف، ترجمه: احمد فهری زنجانی، تهران، نشر جهان.
کلینی، محمد بن یعقوب (1407 ق)، الکافی، تحقق و تصحیح: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (1403 ق)، بحارالانوار، بیروت، بینا چاپ دوم.
محمدی ریشهری، محمد (1388 ش)، دانشنامه امام حسین (ع)، قم، دارالحدیث.
______________ (1386 ش)، دانشنامه عقاید اسلامی معرفتشناسی، قم، دارالحدیث.
مطهری، مرتضی (1358 ش)، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، صدرا.
مفید، محمد بن محمد بن نعمان (1413 ق)، الارشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم، کنگره شیخ مفید.
نجفی، محمدجواد (بهار 1388 ش)، «بررسی تحلیلی انگیزههای قیام امام حسین (ع) از بعد کلامی شیعه»، مجله شیعه شناسی، ش 25.