مقدمه
حضرت حضرت زینب (س)، بنت علی (ع) بن ابی طالب بن عبدالمطلب بنهاشم بن عبد مناف بن قهی و مادرش، فاطمه بنت رسول الله (ص) و روز پنجم جمادى الأولى سال پنجم ششم هجری دیده به جهان گشود، بعضی در اول ماه شعبان سال ششم (الشیخ على النمازی الشاهرودی، 1418، ص316) و گروهی در ماه رمضان گفته اند. (ابن حجر، 1415، ص1100 خیر الدین الزرکلی، 1980م، ص66)
از بین خواستگاران متعددی که به منزل على (ع) میآمدند، تقاضای عبدالله بن جعفر بن ابی طالب - برادر زاده على (ع) که از طرف خود کسی را برای خواستگاری حضرت زینب (س) فرستاده بود مورد پذیرش قرار گرفت. ثمره این ازدواج چهار یا پنج فرزند است که دوتای آنها به نامهای عون و محمد که در کربلا به شهادت رسیدند. (محمد بن سعد، 1960 م، ج8، ص 365: الشیخ على التعازی الشاهرودی، 1419، ص501)
اقوال در رابطه با وفات حضرت زینب (س) متعدد است و در این رابطه اختلاف شدیدی بین تاریخ نگاران وجود دارد، ولی قول مشهور وفات ایشان را در سال 63 هجری در شام (دمشق/ سوربه) از جمله شیخ بهایی، محدث نوری، علامه بحرالعلوم، محدث قمی از مورخان اهل سنن ابن بطوطه، ابن حوراتی و صیادی شافعی و... است و برخی دیگر در مصر و یقبع میدانند. (الهی، 1375، ص167، جزایری، 1387، ص55، محلاتی 1379، ص71)
1. القاب حضرت زینب (س)
آیه من آیات الله: نشانی از نشانههای خداوند. الباکیه: بانوی گریان. العقیله؛ بانوی خردمند (ابو الفرج الأصفهانی، 1358، ص60؛ الشیخ على النمازی الشاهرودی، 1418 ه، ص 143؛ السید محسن الأمین، بیتا، ج5، ص17؛ الشیخ جعفر النقدی، 1381، ص 434)
الفاضله: بانوی بافضیلت (الحاج حسین الشاکری، بیتا، ص12). الکامله: بانوی تام و کامل. (الحاج حسین الشاکری، بیتا، ص12)
المعصومه الصغری: پاک و مطهره کوچک. ام المصائب: مادر مصیبتها (الحاج حسین الشاکری، بیتا، ص10 و 12؛ السید لطیف القزوینی، بیتا، ص159).
امنیه الله: امانتدار الهی. باب حطه الخطایا: دروازه آمرزش گناهان. بطله کربلاء: قهرمان کربلا. بلیغه: سخنور رسا. حفره علی (ع) و فاطمه (س): مرکز جمع آوری دوستی و محبت على (ع) و فاطمه (س)، ربه خدر القدس: نگهدارنده پرده قداست. ربیعه الفضل: دختر فضل و کمال، ، رضیعه الوحی: شیر خورده وحی. (الشیخ محمد حسین الأصفهانی، 1415، ص37)
سرّ ابیها: راز پدرش على (ع). سلاله الولایه: فشرده و خلاصه و چکیده ولایت. سلیله الزهراء (س): فرزند برومند حضرت زهرا (س). سیده العقائل: بانوی بانوان خردمند. شریکه الشهید: سهیم و شریک در شهادت شهداء، شمسه قلاده الجلاله: خورشید منظومه بزرگواری و شکوه. شقیقه الحسن: دلسوز و غم خوار حضرت حسن (ع). (خیر الدین الزرکلی، 1980 م، ص66)
صابریه محتسبه: بابداری کننده به حساب خداوند برای خداوند (من علماء البحرین والقطیف، بیتا، ص449-450، الحاج حسین الشاکری، بیتا، ص 61)
صدیقه الصغری: راستگوی کوچک (الشیخ على النمازی الشاهرودی، 1418م، ج4، ص313، الحاج حسین الشاکری، بیتا، ص8؛ من علماء البحرین والقطیف، بیتا، ص480)
کعبه الرزایا: قبله رنجها. عابده آل علی (ع): پارسای خاندان على (ع) (الحاج حسین الشاکری، بیتا، ص8)
عالمه غیر معلمه: دانای نیاموخته (الشیخ الطبرسی، 1386، ص31؛ العلامه المجلسی، 1403ه.ق، ص164؛ الشیخ عبدالله البحرانی، 1407 ه.ق، ص370. الشیخ محمدمهدی الحائری، بیتا، ج1، ص62؛ الشیخ على النمازی الشاهرودی، 1418، ص315؛ علی بن محمد العلوی، 1409، ص48. الدکتور أحمد راسم النفیس، 1418ق، ص139)،
عدیله الخامس من اهل الکساء: همتای پنجمین نفر از اهل کساء (الشیخ محمد حسین الأصفهانی، 1415ق، ص134 - 135؛ من علماء البحرین والقطیف، بیتا، مص474)
عظیمه بلواها: بانویی که امتحانش بس بزرگ بود. عقلیه قربش: بانوی خردمند از قریش. عقلیه الوحی بانوی خردمند وحی (آقا بزرگ الطهرانی، 1389، ج15، ص307؛ الشیخ باقر شریف القرشی، 1994م، ج2، ص301-302)
عقیله الطالبین: بانوی خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (الحاج حسین الشاکری، بیتا، ص12).
عقیله النبوه: بانوی خردمند پیامبری. عقیله النساء: خردمند بانوان. عقیله خدر الرساله: خردمند پرده نشینان رسالت. مظلومه وحیده: ستم دیده بیکس. عقیله بنیهاشم: خردمند بنیهاشم (الشیخ جعفر النقدی، 1381، ص434، الشیخ باقر شریف القرشی، 1994م، ص123، السید المرعشی، 1409ق، ص390؛ العاملی، 1422م، ص568)
فهمه غیر مفهمه: فهمیده بیآموزگار (الشیخ المفید، 1414ق، ص323؛ الشیخ الطبرسی، 1386، ص31؛ الشیخ عبدالله البحرانی، 1407، ص370).
قره عین المرتضی (ع): نور چشم حضرت علی (ع). قرینه النوائب: همدم و همراه ناگواریها. کفیله السجاد (ع): سرپرست حضرت سجاد (ع). محبوبه المصطفی (ص): مورد محبت و محبوب حضرت رسول (ص). نائبه الحسین (ع): جانشین و نماینده حضرت حسین (ع). نائبه الزهراء (س): جانشین و نماینده حضرت زهرا (س). ناموس رواق العظمه: ناموس حریم عظمت و کبریایی. نجمه سماء النباله: ستاره آسمان شرف و کرامت. ولیده الفصاحه: زاده شیوا سخنی.
2. بررسی اوصاف و القاب شخصیتی حضرت زینب (س)
در این قسمت، به دستهای از ویژگیها و مقامات خاص ایشان اشاره کرده و البته از میان صدها خصلت و ویژگی تنها به بیان بارهای از آنها که ارتباط بیشتری با موضع دارد، اکتفا میکنیم که همین اوصاف خود برای الگوشدن یک شخصیت، دلیل و منطق کاملی است.
2-1- مقام رضا و تسلیم
از جمله مقامات رفعیه و درجات منیعه، مقام رضا و تسلیم است و این دو ملکه از بسیاری از ملکات شریفه و تحصیل آنها مشکل تر است، چرا که رضا به قضای الهی و تسلیم صرف به هرچه از جانب خدای واحد میرسد. از صمیم قلب رضا دادن و هر تیری که از سهام حوادث ایده بر چشم و دل منزل دادن و در همه حالات شاکر بودن، بسی دشوار و مشکل است. از نمونه اخباری که به ایشان داده شد، حلیت ام ایمن است. قمی، 1377، ص262 - 266) و چون این مگرمه به این مقام از رضا دل در طول زندگانی پر فراز و نشیب و پر مصیبت خود رسیده و تسلیم بوده اند، در روز محشر خالق متعال آن قدر از گناهکاران به آن مظلومه ببخشد تا راضی شود، جزائری، 1387، ص236-235)
2-2- مقام اخلاص
حضرت زینب کبری (س) که از چنان اخلاص و چنان مقامی در زمینه رضا برخوردار بود که با وجود مصائب آن چنانی در جواب ابن زیاد فرمود: «ما رأیت الا جمیلا».
یا وقتی در هنگام آتش زدن خیمهها، خود را چنان مهیا کرده بود که اگر اراده الهی بر سوختن آنهاست، در خیمه بماند تا اراده الهی جاری شود. که این حل تبعیت و رضایت از قضا و قدر الهی ریشه در اخلاص زینب کبری (س) دارد، (مازندراتی، بیتا، ص52)
و راز سخنان حضرت زهرا در این رابطه که فرمودا
من اصعد الى الله خالص عبادته اهبط الله علیه افضل مصلحته، (مجلسی، 1403ق،ص212)
با واکاوی و تعمق در واقعه عاشورا میتوان به اخلاص زینب (س) پی برد. آن هنگام که بر پیکر غرق در خون سید الشهدا (ع) نظر کرد عرض کرد:
خدایا این قربانی را از آل محمد (ص) قبول فرما. (مجلسی 1404ق، ص54؛ مقرم، 1979 م، ص65؛ خوارزمی، 1366، ص70؛ طبری، بیتا، ص259)
3-2- مقام بلا
از جمله مقامات عالیه و درجات سامیه، مقام ابتلای به بلیات است که این مقام خواص درگاه الله است، چنانچه فرمود:
البلاء للولاء؛
هر قدر بلیات و صدمات بیشتر تقرب زیادتر
و ما هر چه به احوالات حضرت زینب (س) تأمل کنیم که چه مصایب و نوایب و بلیات و صدمات بر او وارده شده است، به دو نکته پی میبریم. اول: کمال ثبات و استحکام مقام توحیدی و تقرب او به درگاه حضرت احدیت، به دلیل ورود به این همه مصایب، دوم: رفعت درجه و عظمت رتبه و عدم قدرت بر احصای مقامات و درجات آن مظلومه که نتیجه تحملش بر مصایب وارده بر او، چه بهایی که از مصایب اغلب انبیا زیادتر و سختتر بوده با این که عادتا زنها هراندازه قویالقلب باشند، طاقت اندکی از بسیار و یکی از هزار این مصایب را ندارند. (جزائری، 1387، ص242)
2-4- مقام نیابت
این ظهور همه جانبه در امتثال از فرمان مادر در انتهای عمرشان مبنی بر همراهی امام حسین (ع)، به حدی است که میتوان گفت که نائبی شایسته از برای این بانوی گرامی است. حتی در آخرین وداع، گلوی برادر را به نیابت از طرف مادر بوسید. حضرت زینب (س) نائب مادر بود در حفظ و نگهداری برادر، در تحمل سختیها و مصائب، جهت صیانت از دین اسلام و اهل بیت (ع) پیامبر حفاظت بیقید و شرط از حریم محترم ولایت و امامت در عرصههای مختلف به ویژه بعد از عاشورای سال 61. (جزائری، 1387، ص91-86)
زینب کبری (س) همچون مادر گرامیاش دارای فضائل و مناقب بسیاری بود که القاب آن حضرت ریشه در فضایل ایشان دارد. درباره ایشان گفتهاند:
فان فضائلها و فواضلها و خصالها و جلالها و علمها و عملها و عصمتها و عفتها و نورها و ضیائها و شرفها و بهائها تالیه امها صلوات الله علیهما. (سپهر، 1390، ص61)
2-5- مقام صبر
در روایتی از امام صادقی به چنین آمده است:
انّ الحُرّ حرّ علی جمیع احواله و ان نابته تائبهٌ صبرلها و ان تداکّت علیه المصائب لم تکسره و ان أسرو استبدل بالیسر عسرا ... فاصبروا و ظنوا انفسکم علی الصبر توجروا (کلینی 1388، ص33)
صبر را سه مرتبه است: صبر بر مصیبت، صبر بر اطاعت حق، صبر برتر معصیت.
برای هر یک از این مراتب اجرو مثوباتی وارد شده که در خصوص حضرت زینب (س) صبر بر مصیبت که به گونه اعجابآور و بینظیری در برابر آن همه سختی و رنجی، که گاه تحمل یکی از آنها هم خارج از توان به نظر میرسد و به خصوص وقتی بدانیم هر کس محبتش به هر چه زیادتر باشد مفارقتش صعبتر است و چون حضرت زینب (س) در این عالم علاقه منحصر به فردی به حضرت سیدالشهدا (ع) داشتند، پس مفارقت او به اندازه علاقه به او و صبر بر چنین مصیبت نهایت ندارد. اما صبر بر اطاعت: نسبت به خود وحیده بود، اجمالا تمام آنات ساعات عمر او در عبادت و اطاعت صرف شده و در همه این حالات صابر بوده و از آنجا که با عصمت او و این مرتبه از صبر او تا حدودی آشنا میشویم، میگوییم:
لقد عجبت من صبرها ملائکه السموات، (جزائری، 1387، ص246-243)
صبر زینب کبری (س) تا به حدی بوده که شهادت عزیزانش را با کمال حیرت تحمل میکرد.
نورالدین جزایری در صدر این حضرت میگوید:
«الراضیه بالقدر و القضاه» یکی از القاب زینب (س) است و ایشان در برابر شداید و محن ایستادگی کرد که اگر اندکی از بسیار آن براذیل جمال راسیات گذاشته شود، آب میگردد. و ایشان مثال این سخن است که «کالجبل الراسخ لاتحرکه العواصف». (جزایری، 1404ق، ص176)
2-6- مقام عظمت زنانه
زینب کبری (س) شور عاطفه زنانهای را با عظمت و استقرار و متانت یک مجاهد فی سبیل الله و زلال معرفتی همراه کرده است که وقتی از زبان دل میتراود، همه را مبهوت میکند، (المقرم، 1979 م، ص323)
در عین حال امام زمانِ خود، یعنی امام سجاد (ع) را مانند یک مادر مهربان آرامش و تسلی میبخشد و با کودکان برادر و بچههای پدر از دست داده آن حادثه عظیم، در میان آن طوفان شدید، مثل سد مستحکمی برای آنها امنیت و آرامش و تسلی ایجاد میکند بنابراین زینب کبری (س) یک شخصیت همه جانبه بود. اسلام زن را به این طرف سوق میدهد. (مجلسی، 1403ق، ص220-210)
2-7- مقام حفاظت از دین
از جمله فضایل نفسانیه، حفاظت و حراست دین است، زیرا که دین حافظ حقوق و جامع شتات کلمه بشر است. در حقیقت اصلاح عامه به تدین است. چون این مقدمات معلوم شدند میگوییم:
چون حضرت زینب (س) آن خدمات را در کربلا تموده و داخل در انجمن ابقایبه شده و حامی دین و مذهب بوده، اولا: ربّ النوع بشر گردید برای نگهداری از قوانین جامعه؛ ثانیا: جماعتی را از کلفت مجاهده در حفظ دین نجات داد؛ زیرا که بر فرد فرد واجب بود که دفاع از دین نمایند و آن مکرمه با دفاع خود از شریعت که الى یوم القیامه باقی و برقرار ماند، جمیع افراد را از چنین زحمتی آسوده نمود و خود تحمل صدمات آنها شد. (جزائری ، 1387، ص269)
2-8- مقام محدثه و روایت
زینب کبری (س) یکی از محدثان و راویان حدیث به شمار میآید و در سنین کودکی، در حالی که بیش از 5 یا 6 سال از عمرش نمیگذشت، خطبه مادرش حضرت زهرا (س) را با آن مضامین بسیار بلند و عالی میشنید و پس از آن برای دیگران نقل میکرد. عبدالله بن عباس، شاگرد برجسته حضرت علی (ع) و مفسر قرآن کریم، خطبه فدک حضرت زهرا (س) را از زینب (س) نقل میکند و از آن بانوی بزرگ با عنوان، «عقیلتنا؛ عاقل و دانای ما» یاد میکند. (مدرسی، 1378، ص43-39)
به گونهای که ابن عباس، مفسر بزرگ قرآن، از ایشان نقل حدیث میکرد و میگفت:
حدثتنا عقیلتنا زینب (سلام الله علیها) بنت على (علیه اسلام). (انقلاب زینب کبری (س)، بیتا، ص94)
2-9- مقام دفاع از امام زمان خویش (ع)
یکی از جلوههای ولایت مداری حضرت زینب (س)، حفاظت از امام سجاد (ع) است؛ زیرا از جمله کمالات نفسانیه و عبادات مهمه تحفظ و نگهداری پیغمبر (ص) و امام (ع) است، حضرت زینب (س) در موارد متعددی به حفاظت از امام سجاد (ع) پرداخت:
اول: زمانی که لشکر ریختند به خیمه؛ شمر قصد قتل امام (ع) را نمود، آن مظلومه چنان تضرع و بیتابی کرد تا او را نجات داد.
دوم: وقت آتش زدن به خیمهها، اگر آن مظلومه نبود، امام سجاد (ع) سوخته بود.
سوم: هنگام عبور اسراء به قتلگاه؛ در حالی که حضرت زینب (س) مشغول وداع با برادر بود و با آن حالت که زبان عاجز است از بیان آن، متوجه امام سجاد (ع) شد، دید بالای شتر که پاهایش بسته بود، حالت احتضار به فرزند برادر عارض شده؛ برای نگهداری او «حالَتْ بَیْنَهُ و بَیْنَ جَسَدِ أخِیهَا الحُسَیْنِ» و عرض کرد:
مالی أراکَ تَجُودَ یک بِنَفْسِکَ یا بَقِیَهَ المَاضین. (قمی، 1388 ق، ص26)
او را تسلی داده و حدیث «ام أیمن»، را نقل نموده؛ به این تدابیر آن حضرت را نگهداری نمود.
چهارم: در مجلس شوم ابن زیاد؛ پس از محاجّه بین علی بن الحسین (ع) و ابن زیاد، آن ملعون امر به شهادت آن مظلوم داد، آن مکرمه دست به گردن امام چهارم انداخت و گفت: «نخواهم گذاشت او را بکشید تا من زنده هستم». راضی بود خود را فدای حضرت سجاد (ع) نماید. (جزایری، 1378، ص274)
2-10- مقام ولایت تکوینی
بر اثر عبادت و اطاعت خدا به مقامی رسیده بود که از ولایت تکوینی برخوردار بود، روایت شده که آن حضرت پیش از سخنرانی خود در کوفه به مردم اشاره کرد، با آن اشاره نفسها در سینهها حبس شد و زنگها از صدا باز ایستاد.
حضرت زینب (س) در زمان خود یکی از علمای آن عصر شناخته میشد و عالم به حقایق امور بوده و همه چیز از جانب خدای تعالی به او الهام میشده و در دل او آشکار میگشته، آن حضرت علم را به صورت موهوبی[1] درک میکرده است.
2-11- مقام اور امامان زمانه خویش
حضرت زینب (س) بیش از 6 سال سن نداشت که با رحلت پیامبر (ص) رو به رو شد، سپس با شهادت مادر و پس از آن یار و یاور پدر بود. پس از شهادت مولا علی (ع) در کنار امام حسن (ع) به مبارزه با نفاق پرداخت. پس از آن با امام حسین (ع) راهی کربلا شد و پس از شهادت امام حسین (ع)، وظیفه سنگین رسالت را بر دوش گرفت و به توصیه امام حسین (ع) مبنی بر عدم غلبه احساسات بر عقل و اندیشه به این مهم عمل کرد. (بشیری، 1375، ص46)
حضرت زینب (س) شاهد خیانت معاویه به امام حسن (ع) و رفتار دنیاپرستان با ایشان بود، وقتی خوارج بر حسن (ع) زخم زدند، زینب (س) به پرستاری از برادر مجروحش پرداخت و پس از مصالحه برادر، به اتفاق اهل بیت (ع)، کوفه را به سمت مدینه ترک نمود. او با حسن (ع) همراه بود تا آن که به وداع برادر مبتلا گردید.
هنگامی که برنامه مسافرت امام حسین (ع) از مدینه به مکه و از مکه به عراق مطرح شد، اصرار حضرت زینب (س) بر همراهی برادر به حدی بود که وقتی که ابن عباس از این که امام (ع) را از عزیمت به کربلا منصرف کند، عاجز مانده به ایشان عرض کرد: «پس اهل و عیال و خانواده را با خود نبر!»
حضرت زینب (س) که این را که شنید به شدت آشفته شد و فرمود: «ای ابن عباس: پیشنهاد میکنی که بزرگ و سرور ما خودش به سفر برود و ما را در اینجا تنها بگذارد، آیا روزگار برای ما غیر از او کسی را گذاشته است که هرگز با او زنده هستیم و با او میمیریم»، در این لحظه ابن عباس به شدت گریست، (مظفری، 1361ق، ص94)
2-12- مقام صراحت - قاطعیت و فصاحت - بلاغت
حضرت زینب (س) در خطاب به مردم کوفه آنان را به تبعیت از آل امیه محکوم میکند، و خیانت به امام حسین (ع) برا خیانت به پیامبر (ص) و سزای آن را ابتلای به بلاهای دنیوی و اخروی معرفی میکند. (سپهر، 1414ق، ص289 – 283)
از حلیم بن شریک اسدی روایت شده است: هرگز بانویی پردهنشین گویاتر از وی ندیدم. گویی بر زبان علی (ع) به سخن میراند و مردم را اشاره به سکوت فرمود. دمها فرو بسته شد و هر زنگی از بانگ بایستاد.
2-13- مقام عبادت
عبودیت و بندگی به معنای ذلت و خضوع است و عبادت معنای کامل دارد که آن غایت خضوع و اظهار ذلت باشد، از امام زین العابدین (ع) روایت شده است: «شب یازدهم محرم عمهام را دیدم که نشسته نماز شب میخواند».
یا در جایی دیگر فرمودک «عمهام زینب با آن همه غم و اندوه در راه شام نیز قافلههای شب را ترک نکرده. (الهی، 1375، ص89-90)
عبادت زینب کبری (س) به معنای خاص؛ یعنی اوج خضوع در برابر ذات الهی، وی را به مقامی رسانده بود که سیدالشهداء (ع) از وی میخواهد:
یا اختاه، لا تنسی فی نافله اللیل. (صادقی اردستانی، 1381، ص8)
با تعمق در زندگی عبادی حضرت زینب (س) درمییابیم که وی به هدف از آفرینش عمل نموده است:
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ (ذاریات: 56)
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه میگوید:
خدا انسان را خلق کرده و غایت خلقت وی را که در واقع سعادت او میباشد و نیز منتهای کمال او را در بردارد، در تقرب عبودی قرار داده است. (طباطبایی، 1403ق، 352)
حضرت زینب (س) تمام شبش را همچون مادر گرامیش به عبادت میپرداخت و هیچگاه تهجد را ترک نکرد و ملقب به لقب «عابده آل على (ع)» شد. (نقدی، 1343، ص61)
2-14- مقام قرب اقامت
زینب کبری (س) در این موضوع به چنان تعالی دست یافته بود که به گفته محمدجواد مغنیه، مراتب توحیدش قریب مقام امامت بوده است. (مغنیه ، بیتا: 61)
باتوجه به چنین مقامی است که امام حسین (ع) به هنگام وداع به خواهر خود وصایایی میکند و هدایت و رهبری نهضت را به زینب (س) میسپارد، دالهی، 1375، ص 91)
این رتبه را که نزدیک مقام امامت بوده از طرف امام حسین (ع) در کربلا، روز عاشورا کسب کرده بودند.
بر این ادعا شواهدی وجود دارد. در روایتی مستند از اسماعیل ابن احمد هر بار از احمد ابن ابراهیم چنین نقل شده است:
حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو اَلْحُسَیْنِ مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْأَسَدِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى حَکِیمَهَ بِنْتِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ اَلرِّضَا أُخْتِ أَبِی اَلْحَسَنِ اَلْعَسْکَرِیِّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی سَنَهِ اِثْنَتَیْنِ وَ ثَمَانِینَ بِالْمَدِینَهِ فکَلَّمْتُهَا مِنْ وَرَاءِ اَلْحِجَابِ وَ سَأَلْتُهَا عَنْ دِینِهَا فَسَمَّتْ لِی مَنْ تَأْتَمُّ بِهِ ثُمَّ قَالَتْ فُلاَنُ بْنُ اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَسَمَّتْهُ فَقُلْتُ لَهَا جَعَلَنِیَ اَللَّهُ فِدَاکِ مُعَایَنَهً أَوْ خَبَراً فَقَالَتْ خَبَراً عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ کَتَبَ بِهِ إِلَى أُمِّهِ فَقُلْتُ لَهَا فَأَیْنَ اَلْمَوْلُودُ فَقَالَتْ مَسْتُورٌ فَقُلْتُ فَإِلَى مَنْ تَفْزَعُ اَلشِّیعَهُ فَقَالَتْ إِلَى اَلْجَدَّهِ أُمِّ أَبِی مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهَا أَقْتَدِی بِمَنْ وَصِیَّتُهُ إِلَى اَلْمَرْأَهِ فَقَالَتْ اِقْتِدَاءً بِالْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَلْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَوْصَى إِلَى أُخْتِهِ زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی اَلظَّاهِرِ وَ کَانَ مَا یَخْرُجُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ مِنْ عِلْمٍ یُنْسَبُ إِلَى زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ تَسَتُّراً عَلَى عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ ثُمَّ قَالَتْ إِنَّکُمْ قَوْمٌ أَصْحَابُ أَخْبَارٍ أَ مَا رَوَیْتُمْ أَنَّ اَلتَّاسِعَ مِنْ وُلْدِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یُقْسَمُ مِیرَاثُهُ وَ هُوَ فِی اَلْحَیَاهِ، (کمرهای، بیتا، ج2، ص501، باب 45)
احمد بن ابراهیم گوید:
من شرفیاب حضور حکیمه دختر محمد بن علی (ع) (امام نهم) خواهر ابوالحسن عسکری (ع) (امام دهم) گردیدم. سال دویست و شصت و دو بود و در مدینه بودم و از پشت پرده با او سخن گفتم و از دین وی پرسیدم. کسی که باید امام بداند برای من نام برد و به من گفت: «فلان پسر حسن عسکری (ع) است.» نام او را گفت. گفتم: «قربانت گردم او را معاینه کردی یا خیر او را شنیدی؟» گفت: «خیراو را از امام یازدهم شنیدم و برای مادرش نوشته بود.» گفتم: «آن مولود کجا است؟» گفت: «نهان است، گفتم شیعه به که مراجعه کنند؟» گفت: «به جده او مادر امام یازدهم.» گفتم: «وصیت خود را به زنی واگذاشته است؟» گفت: «پیروی از حسین بن علی بن ابی طالب (ع)؛ کرده است زیرا حسین بن علی (ع) به حسب ظاهر وصایای خود را به خواهرش زینب (س) دختر علی بن ابی طالب (ع) سپرد برای پنهان کردن امامت پسرش علی بن الحسین (ع)» سپس فرمود: «شما مردمی هستید مطلع از اخبار. آیا در روایات به شما نرسیده است که نهمین فرزند حسین (ع) زنده است و میراثش تقسیم میشود؟» (کمرهای بیتا، ج2، ص178، باب50)
شایان ذکر است که اثبات نیابت و ولایت برای حضرت زینب (س) منافاتی با حدیث «لَا یُفْلِحُ قَومٌ مَلَکَتْ عَلَیْهِم إمْرَأهٌ» (جلسی، 1408ق، ص342) ندارد؛ چون اولا: این مقام همانگونه که ذکر شد به برخی دیگر از زنان هم مانند جده حضرت حجت (عج)، منتسب شده است. ثانیا: این روایت ظاهر در قضاوت است و نیابت در نشر احکام، غیراز قضاوت است. ثالثا: چون حفظ امام اهم از جمیع مصالح است؛ اگر حفظ آن موقوف بر ولایت زنی مانند حضرت زینب (س) باشد، عقل حکم به ولایت او میکند.
2-15- مقام یؤثرون
ایثار یعنی مقدم داشتن غیر برخود. (طباطبایی، 1403ق، ص206) ایثار یکی از صفات پسندیدهای است که فقط مؤمنان واقعی از آن بهرهمندند و در قرآن کریم آمده است:
وَ یُؤثِرُونَ عَلَى أنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بَیْنَ خَصاصه). (حشر: 9)
زینب کبری (س) دختر و تربیت یافته مادری است که فرمود:
الجَّار ثُمَّ الدَّار.
این خصلت به دخترش نیز رسیده است. نمونه بارز آن تقسیم غذا در بین اسرا و تحمل گرسنگی به مدت سه روز و یا بارها خود را پیش مرگ امام سجاد (ع) قرار دادن، است. (مجلسی 1403ق، ص117؛ سید ابن طاووس،1950م، ص96؛ مفید، 1413ق، ص244)
ایشان حتی دو فرزند خویش را فدای جهاد در راه خدا کردند. (سپهر، 1412ق، ص74)
2-16- مقام علم لدنی
آن حضرت مجلس درس و تفسیر قرآن در کوفه داشت که گواهی بر فضل و مقام علمی ایشان است. (رسولی محلاتی، 1385، ص3) امام سجاد (ع) در مورد او فرمود:
أنتَ بِحَمْدِ اللهِ عَالِمَهٌ غَیرٌ مُعَلِّمَهٍ وَ فَهِمَهٌ غَیرُ مُفَهِّمَهٍ؛ (صادقی اردستانی، 1381، ص101)
سپاس خداوند را که زینب (س) عالمه ای است که کسی چیزی به او نیاموخته است
علم و دانش آن مخدره چیزی نبوده که از طریق دیدن استاد و معلم به او رسیده باشد، بلکه از جانب خداوند به آن حضرت افاضه شده است. (الهی، 1375، ص95)
2-17- مقام مفسر
حضرت زینب (س) با تفسیر قرآن و بیان حلال و حرام برای زنان در کوفه و جاهای دیگر وظیفه علمی خویش را انجام میداد. روایت است که در دوره اسارت و بیماری امام سجاد (ع) مردم در مسائل شرعی به حضرت زینب (س) مراجعه میکردند و او هم پاسخ آنان را میداد. (نقدی، 1381، ص35)
2-18- مقام حجاب
هیچکس تا قبل از روز عاشورا و جریان اسارت، زینب (س) را ندیده بود. علامه مامقانی در این رابطه میگوید:
و هی فی الحجاب فریده لم یرشحصها احد من الرجال فی زمان ابیها واخویها الى یوم الطّف؛ (مامقانی، 1352ق، ص79)
زینب (س) در حجاب، یگانه دوران خویش بود، هیچ کس از مردان در زمان پدر و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند.
زینب کبری (س) در حجاب و عفاف به حدی بود که همسایهها هیچگاه صدای او را نشنیده و او را ندیده بودند. آن بانوی اسلام هرگاه شب تاریک میشد و مردم به خواب میرفتند، برای زیارت قبر جدش از خانه خارج میشد. (سابقی،1294ق، ص20)
این مخدره، با صراحت نگاه حرام به حرم اهل بیت (ع) را اهانت به حضرت رسول (ص) و حضرت امیر (ع) و حضرت فاطمه (س) معرفی میکند. آنجا که میفرماید:
یَا أهلَ کوفه نحن سَبایَا الحُسَین علیه السلام فَغَضُّوا أبصَارَکُم عَنَّا وَ عَن النَّظَرِ إلَینَا مَعَاشِر النَّاسِ أمَّا نَستَحیُونَ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ مِن عَلیّ المُرتَضَی وَ فَاطِمَهَ الزَّهراءُ؛
ای مردم کوفه! همانا ما اسیران حضرت حسین (ع) ملا، یعنی اهل بیت (ع) حسین (ع) ملا باشیم. از دیدار ما دیدار برگیرید. هان ای جماعت مردمان! آیا از خدا و رسول خدا (ص) و علی مرتضی (ع) فاطمه زهرا (ع) حیا نمیکنید؟
بعد از این مردم نگاه خود را به زمین دوختند. (سپهر، 1390، ص312)
یا اینکه در دربار یزید در خطاب به آن ملعون میفرماید:
ای پسر آزادشدگان؛ آیا از عدل است که زنان و کنیزان را پشت پرده جای دهی ولی دختران رسول خدا (ص) را اسیر کرده و پرده آبرو و حرمت آنها را بدری؟ (سیدبن طاووس، 1417، ص188)
2-19- مقام عصمت
با توجه به تعریف عصمت؛ امری که انسان را از وقوع در چیزهایی که جایز نبوده و خطای معصیت به شمار میآید، مصون بدارد. (طباطبایی، 1403ق، ص2).
باید گفت که زینب کبری (س) دارای مقام عصمت بوده است:
ولو قلنا بعصمتها لم یکن لأحد أن ینکران کان عارفاً باحوالها یوم الطف وما بعده، کیف؟ و لولا ذلک ما حملها الحسین مقداراً من ثقل الإمامه ایام مرض السجاد (علیه السلام) (مامقانی، 1352ق، ص70)
اگر بگوییم زینب (س) دارای مقام عصمت است، گزاف نگفتهایم و کسی که به احوال زینب (س) در روز عاشورا و بعد از آن آگاه باشد، چگونه میتواند انکار کند عصمت زینب (س) را؟ زیرا اگر معصوم نبود، امام حسین (ع) مقداری از سنگینی بار امامت را به آن بانوی بزرگ واگذار نمیکرد، در آن مدتی که امام سجاد (ع) بیمار بود.
شیخ جعفر نقدی در باب عصمت زینب کبری (س) میگوید: اگر کسی در این روایات تامل کند و نیک بنگرد و چگونگی عبادت و انقطاع او را ببند، برایش هیچ شکی نمیماند که آن حضرت معصوم بوده است. (نقدی، 1381، ص62)
2-20- مقام جهاد
در رابطه با موضوع مبارزه و جهاد با دشمنان دین، در قرآن کریم آمده است:
الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِنْدَ اللَّهِ (توبه: 20)
این آیه مصداق و نمونه بارز این آیات، زینب کبری (س) است. با کمال شهامت و فداکاری از خانه و کاشانه و شوهر و زندگی آسوده و خوشی که داشت، دست کشید و فرزند و فرزندان خود را نیز برای قربانی، به همراه خود به قربانگاه نینوا آورد، (رسولی محلاتی، 1379، ص30)
محمود شرقاوی در این زمینه گفته است: زینب (س) پیوسته پرچم جهاد را بر دوش گرفته و از حق و عدالت دفاع میکرد و با مردان در سختیها و شداید مشارکت مینمود. و با قوت بیان و منطق نیرومند خود با دشمنان اجتجاج میکرد و در نهایت هم پیروز شد. (شرقاری، بیتا، ص12)
2-21- مقام شجاعت
زینب کبری (س) شجاعت را از پدر به ارث برده بود، وی که عزیزترین نزدیکانش در نصف روز به شهادت رسیده بودند و به همراه زنان و کودکان و خاندان اهل بیت (ع)، با شجاعت بینظیری وارد مجلس عبیدالله شد و خطبهای خواند که هیچ مرد شجاعی چنین جراتی به خود راه نمیداد. و در مجلس یزید خطبه آتشین خواند و او را مفتضح کرد. اگر ذرهای وحشت از دستگاه به ظاهر باشکوه و هیبت آنان در دل داشت، هرگز نمیتوانست چنین خطبههایی ایراد نماید. محمدحسین (ع) ادیب در این باره میگوید:
یا لها من سیده کریمه جابهت الظالم و الظلم و اقبلت الطغاه الجبابره و هم فی اوج عظمتهم و شده انتصاراتهم الباطله المزیفه و فی عقردارهم وهی وحیده، فریده غریبه، اسیره، مظلومه، لیس معها ناصر ولا معین الا اطفال صغار و رجل واحد من اهل البیت. (ادیب، 1379، ص17-18)
نقل است که در دربار یزید مردی شامی، از یزید درخواست کرد که فاطمه دختر امام حسین (ع) را به او به کنیزی دهد. حضرت زینب (س) با قاطعیت تمام برخورد میکند و میفرماید:
نه به خدا قسم، دروغ گفتی و خود را پست و زبون کردی که چنین درخواستی نمودی، به خدا سوگند نه تو چنین کاری میتوانی انجام بدهی و نه یزید (مقرم، 1979 م، ص328-339
[1] موهوبی، علمی است که حلاق عالم به واسطه استعداد اشخاص و قابلیت اشخاص به آنها لطف مینماید.