در بخش نخست این یادداشت موضوعاتی از قبیل: «اربعین» در متون و نصوص دینى، استحباب زیارت اربعین در روایات و گزارشهاى تاریخى، نخستین زائر قبر امام حسین علیهالسلام، آیا اهل بیت علیهمالسلام روز اربعین در کربلا حضور داشته اند؟ و تاریخ ورود اسرا به شام ... مورد بحث و بررسی علمی قرار گرفت. در بخش دوم این مقاله دو مبحث مدت اقامت اهل بیت در شام و نیز مبحث منکران ورود اهل بیت (ع) در اربعین اول با استناد به گزارشها و اسناد تاریخی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد:
مدت اقامت اهل بیت (ع) در شام
گزارشهاى تاریخى درباره مدت اقامت اهل بیت (ع) یا مدت عزادارى آنان در شام، متفق نیست. برخى همانند ابناعثم، شیخ مفید و به پیروى او، شیخ طبرسى، با تعبیر عامى از مدت زمان اقامت اسراى کربلا سخن گفتهاند: «و اقامو ایّاما»[1] یا «فَاَقامُوا اَیّاماً[2]؛ چند روز اقامت داشتند»، اما برخى دیگر، به مدت اقامت یا عزادارى اهل بیت (ع) در شام تصریح کرده اند:
محمدبنجریر طبرى (متوفاى 310 ق)، خوارزمى (به نقل از ابومخنف)، ابنعساکر و ابنکثیر مدت برپا داشتن عزادارى را در شام توسط اهل بیت (ع) و زنان خاندان معاویه، سه روز میدانند.[3]
قاضى نعمان مغربى (متوفاى 363 ق) مدت اقامت اهل بیت (ع) را در شام یک ماه و نیم نوشته است.[4]
سبطبنجوزى (متوفاى 654 ق) مینویسد: همسران یزید براى حسین (ع) سه روز عزادارى کردند.[5]
سیدبنطاووس (متوفاى 664 ق) مدت اقامت اهل بیت (ع) را در زندان دمشق به مدت یک ماه پذیرفته است.[6]
عمادالدین طبرى (زنده تا 701 ق) مینویسد: اهل بیت (ع) هفت روز عزادارى کردند.[7]
مجلسى مینگارد که اهل بیت (ع) هفت روز عزادارى کردند و روز هشتم یزید آنان را خواست و بعد از استمالت و دل جویى از آنان، ترتیب بازگشت شان را به مدینه فراهم کرد[8] وى در جاى دیگر نوشته است که زنان خاندان ابوسفیان براى اهل بیت (ع) سه روز عزادارى کردند.[9]
صرف نظر از قول قاضى نعمان که تنها قائل به اقامت یک ماه و نیم اسرا در شام است و هیچ کس پیش و پس از او، چنین دیدگاهى را بیان نکرده و هم چنین دیدگاه ابنطاووس که قول به یک ماه ماندن اهل بیت (ع) را در شام با تعبیر «قیل» بیان کرده است، گزارشهاى دیگر حاکى از آن است که خاندان امام (ع) پس از آزادى، از سه روز تا یک هفته بیشتر در شام اقامت نداشتهاند، به ویژه با توجه به این امر که اقامت بیشتر آنان، نه تنها به هیچ رو به سود یزید نبود، بلکه سبب بروز انقلاب و شورش مردم بر ضد دستگاه حاکم میشد، از این رو یزید با شتاب، در صدد استمالت و دل جویى از اهل بیت (ع) برآمده، آنان را رهسپار مدینه کرد. بنابراین، باید پذیرفت که اقامت اهل بیت (ع) در شام، حداکثر بیش از ده روز نبوده است.
اگر چه از گذشته در میان اندیشمندان شیعى مشهور شده است که ابننماى حلى (متوفاى 645 ق) در کتاب مثیرالاحزان و سیدبنطاووس در کتاب لهوف نیز قائل به ورود اهل بیت (ع) در بیستم صفر سال 61 شدهاند و برخى پژوهشگران معاصر نیز در مقام پاسخ گویى به این شبهه و رد نظر مخالفان، بر این نکته تأکید کردهاند، اما چنین پندارى درست به نظر نمیرسد.
منکران ورود اهل بیت (ع) در اربعین اول
با توجه به آن چه درباره زمان ورود اهل بیت (ع) به دمشق و مدت اقامت آنان در شام نوشته شد، برخى از اندیشمندان نتوانستهاند ورود اهل بیت (ع) را به کربلا در اربعین اول بپذیرند و به دلایلى، آن را بعید یا حتى محال دانستهاند که در ذیل، دیدگاه آنان مطرح میشود:
1- اگر چه از گذشته در میان اندیشمندان شیعى مشهور شده است که ابننماى حلى (متوفاى 645 ق) در کتاب مثیرالاحزان و سیدبنطاووس در کتاب لهوف نیز قائل به ورود اهل بیت (ع) در بیستم صفر سال 61 شدهاند[10] و برخى پژوهشگران معاصر نیز در مقام پاسخ گویى به این شبهه و رد نظر مخالفان، بر این نکته تأکید کردهاند،[11] اما چنین پندارى درست به نظر نمیرسد، زیرا هیچ کدام از این دو اندیشمند، در عبارتهایشان به آمدن اهل بیت (ع) به کربلا در روز بیستم صفر تصریح نکردهاند، بلکه تنها ورود اهل بیت (ع) به کربلا و ملاقات با جابر را گزارش کردهاند،[12] حتى ابنطاووس (رحمه الله) در اثر دیگرش به نام الاقبال بالاعمال الحسنه (که تا نُه سال مانده به آخر عمرش، یعنى تا سن هفتاد سالگى مشغول نگارش و تدوین آن بوده است)[13] پس از نقل قول شیخ مفید (رحمه الله) و شیخ طوسى (رحمه الله) و قولى که اربعین را روز ورود اسرا از شام به کربلا میداند، ورود اهل بیت را به کربلا در روز بیستم صفر سال 61 به صراحت نفى میکند. وى در این باره مینویسد:
در [کتاب] مصباح [المتهجد] دیدم که اهل بیت حسین (ع) همراه علىبنحسین (ع) در روز بیستم صفر، به مدینه رسیدند[14] و در غیر مصباح یافتم که آنان به هنگام بازگشت از شام، در همان روز به کربلا رسیدند و هر دو قول (از جهت زمانى) بعید به نظر میرسد، چرا که عبیداللهبنزیاد (که لعنت خدا بر او باد) نامهاى براى یزید نوشت و براى فرستادن اسیران به شام از او اجازه خواست و او تا زمانى که پاسخ یزید را دریافت نکرد، اهل بیت (ع) را به شام نفرستاد که البته این کار، بیست روز و یا بیشتر طول کشید. هم چنین گزارش شده که هنگامیکه اهل بیت (ع) را به شام بردند، آنان یک ماه در جایى بودند که از گرما و سرما مصون نبودند و صورت جریان آن است که آنان پس از اربعین، به عراق و یا به مدینه رسیدند. اما عبور آنان از کربلا در زمان بازگشت ممکن است، اما در روز بیستم صفر نبوده است، چرا که آنان طبق آن چه روایت شده است جابربنعبدالله انصارى را ملاقات کردند و اگر جابر به عنوان زیارت از حجاز آمده باشد، رسیدن خبر به او و آمدنش به کربلا، بیش از چهل روز نیازمند است.[15]
چنان که ملاحظه میشود ابنطاووس اصل آمدن اهل بیت را به کربلا نه در کتاب لهوف و نه در کتاب اقبال نفى نمیکند، هم چنان که عبارت اخیر سید در اقبال، قرینه واضح بر آن است که وى در کتاب لهوف نیز حکم به ورود اهل بیت (ع) را در اربعین (چنان که به وى نسبت دادهاند) نداده است، چرا که اگر وى چنین دیدگاهى داشت، در کتاب اقبال که سالها بعد از لهوف تألیف شده است، بیان میکرد که من از گفته خود در کتاب لهوف برگشتهام و نظر نهایى من در این باره، آن چیزى است که اکنون میگویم.
بنابراین، ابنطاووس و ابننما از منکران ورود اهل بیت (ع) به کربلا در روز بیستم صفر سال 61 هستند.
در اخبار، علت استحباب زیارت اربعین بیان نشده است. مشهور اصحاب علت استحباب را، بازگشت اهل بیت حسین (ع) در آن روز (بیستم صفر) به کربلا در زمان برگشت شان از شام و ملحق کردن علىبنحسین (ع) سرهاى شهدا را به اجساد مطهرشان بیان کردهاند. اما قول دیگر در این باره آن است که اهل بیت (ع) در این روز به مدینه بازگشتند. هر دو قول جدا بعید است.
2- علامه مجلسى (متوفاى 1111 ق) نیز از منکران ورود خاندان امام حسین (ع) به کربلا در روز اربعین است. وى در این باره نوشته است:
در اخبار، علت استحباب زیارت اربعین بیان نشده است. مشهور اصحاب علت استحباب را، بازگشت اهل بیت حسین (ع) در آن روز (بیستم صفر) به کربلا در زمان برگشت شان از شام و ملحق کردن علىبنحسین (ع) سرهاى شهدا را به اجساد مطهرشان بیان کردهاند. اما قول دیگر در این باره آن است که اهل بیت (ع) در این روز به مدینه بازگشتند. هر دو قول جدا بعید است، چرا که این مدت زمان (چهل روز) براى این دو امر (حضور در کربلا یا در مدینه) گنجایش ندارد، چنان که این امر از اخبار و قراین پیداست. اما این امر در سالى دیگر بوده است، این نیز بعید است.[16]
3- میرزا حسین نورى (1254 -1320 ق) نویسنده مستدرک الوسائل، در کتاب لؤلؤ و مرجان بعد از نقل عبارت سیدبنطاووس در لهوف مبنى بر آمدن اسرا به کربلا، به نقد آن میپردازد که در ادامه نوشتار، به تفصیل دلایل وى نوشته خواهد شد.
4- شیخ عباس قمی(متوفاى 1359 ق) نیز به پیروى از استادش محدث نورى، منکر حضور اهل بیت (ع) در روز اربعین در کربلا شده است.[17]
5- ابوالحسن شعرانى (متوفاى 1352 ش) نیز از دیگر منکران ورود اهل بیت (ع) به کربلا در بیستم صفر است.[18]
6- استاد شهید مرتضى مطهرى خبر ملاقات جابر با اهل بیت (ع) را منکر شده و میفرماید که تنها کسى که این مطلب را نقل کرده، سیدبنطاووس در لهوف است و هیچ کس دیگر به جز ایشان، نقل نکرده، حتى خود سید در کتابهاى دیگرش متعرض آن نشده است و دلیل عقلى نیز با آن سازگار نیست.[19]
شایان توجه است که اگر مقصود استاد از خبر ملاقات، در خصوص روز اربعین است چنان که گفتیم ابنطاووس حتى در کتاب لهوف نیز چنین چیزى را نگفته است.
7- محمد ابراهیم آیتى از دیگر محققانى است که مسئله ورود اهل بیت (ع) را به کربلا در روز بیستم صفر سال 61، افسانهاى تاریخى میداند که نمیتوان براى آن سند قابل اعتمادى به دست داد.[20]
8- دکتر سید جعفر شهیدى نیز از دیگر منکران این حادثه است.[21]
ادامه دارد...
برای مطالعه بخش نخست اینجا را کلیک کنید.