لواء یا رأیت (علم، پرچم، بیرق) در واقع یک مفهوم دارد و شاید یکی از دیگری کوچکتر باشد و یا اینکه لواء همان رأیت بوده منتهی در زمان جنگ رأیت را لواء میخواندند که به اصطلاح امروزی پرچم و بیرق و نظایر آن مینامند.[1]
پرچمداری در جاهلیت
عربهای پیش از اسلام پرچمهایی داشتند و هر قبیلهای پرچمی مخصوص به خود داشت. در مکه هم پرچمی به نام عقاب بود که به هنگام جنگ به کار برده میشد و این پرچم در خانوادهای بود و موقع جنگ باید رئیس این خانواده پرچم را بیرون بیاورد و به پرچمدار بدهد.[2] وقتی که قُصیبنکلاب جد پیامبر (ص) بر مکه استیلا یافت تمام وظایف و ریاستهای قریش از جمله رفاده و سقایت و حجابت و پرچمداری و اختیار دارالندوه به او رسید و او چند پسر به نامهای عبد مناف، عبد شمس، عبد قصی و عبدالدار داشت و سه فرزند عبد مناف و عبد شمس و عبد قصی در زمان حیات پدر به مقامهایی رسیده بودند و برای خود شرافت و بزرگی کسب کرده بودند. قصی خواست فرزند دیگرش عبدالدار را که عقب مانده بود به پای آنها برساند، گفت فرزندم تو را به آنها میرسانم از این به بعد هیچیک از آنها وارد کعبه نمیشود مگر اینکه تو در آن را به روی آنها باز کنی و پرچمی نخواهد بود مگر اینکه تو آن را ببندی...
از این رو رئاسات قریش را به عبدالدار سپرد و همینطور بود و برادرانش هیچ اعتراضی نمیکردند تا همه برادران از دنیا رفتند و فرزندان آنها نزاع کردند و فرزندان دیگر برادران گفتند: قصی این وظایف را به عبدالدار داده تا به پایه پدران ما برسد و ما به آن سزاوارتر بودیم چون پدران ما به آن سزاوار بودند، اکنون که شما همپایه ما هستید پس آن وظایف را به ما بسپارید.
فرزندان عبدالدار گفتند: قصی آنها را به ما سپرده و ما به آنها سزاوارتر هستیم. اختلاف بالا گرفت و آماده جنگ شدند. ولی ریشسفیدان واسطه شدند و نگذاشتند جنگ در بگیرد و صلح کردند بر اینکه سقایت و رفادت به فرزندان عبد مناف سپرده شود و حجاب و پرچم و اختیار دارالندوه هم برای فرزندان عبدالدار باشد. بدین ترتیب پرچمداری در فرزندان عبدالدار باقی ماند. از این رو همواره پرچم قریش در دست بنی عبدالدار بود و آنها آن را حمل میکردند.[3]
چنانچه ابوسفیان در جنگ احد آنها را مورد خطاب قرار داد و گفت: شما در روز بدر پرچم را نتوانستید نگهدارید و ما شکست خوردیم و اکنون اگر نمیتوانید به ما بسپارید[4] و قریش پرچم خود را در دارالندوه که کناره کعبه بود میبستند.[5]
عادت عرب بر این بود که پرچم را بر سر نیزه میبستند و این شاید به خاطر این بود که در موقع لزوم بتوان از آن برای دفاع و جنگ استفاده کرد. در جنگ حنین مردی از هوازن بر شتر سرخ موئی سوار بود و در دست نیزهای داشت که بر سر آن پرچمی بسته بود که به هر کس میزد میکشت و جلو میآمد و عدهای از مسلمانان به دست او کشته شدند. تا اینکه علی (ع) به سوی او شتافت و وی را از پای در آورد.[6] رسول خدا (ص) هم غالبا پرچم را بر سر نیزه میبست. عربها در یک جنگ ممکن بود چند پرچم داشته باشند. این به تعداد قبیلههایی که در جنگ شرکت میکردند بستگی داشت و هر قبیلهای پرچم خود را حمل میکرد. همانطور که در جنگ احد مشرکان سه پرچم داشتند. پرچم بنیکنانه را سفیانبنعوف حمل میکرد و پرچم احابیش را یک نفر از آنها و پرچم قریش را طلحهبنابیطلحه میبرد.[7]
شیخ مفید در ارشاد از ابوالبختری قرشی نقل میکند: رأیت و لوا هر دو به دست قصیبنکلاب بود و بعد از او رأیت در دست یکی از بنیهاشم و بنیعبدالمطلب بود و هرگاه یکی از آنها در جنگ شرکت میجست او رأیت را حمل میکرد. تا آنکه رسول خدا (ص) آن را به دست علی (ع) سپرد و غزوه ودان اولین جنگی بود که پیامبر (ص) برای علی (ع) «پرچم» بست و این (پرچم) بعد از آن در جنگها با امیرمؤمنان بود.
اولین پرچم در اسلام
در سیره ابنهشام از ابناسحاق نقل میکند: آنچه که به ما رسیده این است که اولین پرچم را پیامبر اکرم برای عبیدهبنحارث پسر عموی خود بست و او را به سوی دشمن روانه کرد و این را صحیح میداند. در مقابل عدهای گفتند که اولین پرچم را پیامبر (ص) برای عمویش حمزه بست. ابنهشام این را قبول نمیکند و میگوید: ممکن است اعزام حضرت حمزه و عبیده در یک زمان بوده و برای مردم متشبه شده است و اشعاری منسوب به حضرت حمزه است که ابنهشام میگوید این اشعار دلالت میکند که اولین پرچم مال اوست ولی اهل فن شعر انتساب این اشعار را به حمزه نمیپذیرند.[8] واقدی اولین پرچم را از آن حضرت حمزه میداند و سریه او را در ماه هفتم هجرت و سریه عبیده در ماه هشتم میداند.[9]
پرچمدارن پیامبر (ص)
امیرمؤمنان علی (ع)
آن حضرت پرچمدار پیامبر اکرم (ص) در تمام جنگها بود و پیوسته پرچم مهاجران به دست با کفایت وی بود. شیخ مفید در ارشاد از ابوالبختری قرشی نقل میکند: رأیت و لوا هر دو به دست قصیبنکلاب بود و بعد از او رأیت در دست یکی از بنیهاشم و بنیعبدالمطلب بود و هرگاه یکی از آنها در جنگ شرکت میجست او رأیت را حمل میکرد. تا آنکه رسول خدا (ص) آن را به دست علی (ع) سپرد و غزوه ودان اولین جنگی بود که پیامبر (ص) برای علی (ع) «پرچم» بست و این (پرچم) بعد از آن در جنگها با امیرمؤمنان بود و لوای مسلمانان را مصعببنعمیر از بنیعبدالدار حمل میکرد تا اینکه در جنگ احد شهید شد و رسول خدا (ص) آن را به علی (ع) داد و لوا و رأیت در دست آن حضرت جمع شد.[10]
باز ابنعباس در مورد علی (ع) میگوید: «او چهار خصلت دارد که جز او کسی آنها را دارا نیست. اولین کسی است که با رسول خدا (ص) نماز خوانده، پرچمدار پیامبر در هر جنگی بوده و کسی است که در روز احد ایستادگی کرد و سایر مردم فرار نمودند و اوست که پیامبر (ص) را داخل قبر کرد». [11] در جنگ بدر علی (ع) پرچم سیاهی به نام عقاب را پیشاپیش پیامبر حمل میکرد.[12]
در احد هم پرچمدار پیامبر اکرم (ص) امیرمؤمنان بود و در بعضی نصوص پرچمداری مصعببنعمیر هم در احد به عنوان پرچمدار پیامبر (ص) مطرح شد و این سؤال را ایجاد کرده که در احد پیامبر و مهاجران دو پرچمدار داشتند یا یکی از این دو بوده است. قدر مسلم از نصوص این است که علی پرچمدار بود و آیا مصعببنعمیر بوده یا نه. ممکن است گفته شود پرچمدار اصلی پیامبر اکرم، علی (ع) بوده که شجاعترین فرد در اسلام بوده و پرچم را به شجاعترین میسپرند و پیامبر (ص) برای اینکه به رسم جد خود قصیبنکلاب احترام بگذارد که پرچمداری را در بنیعبدالدار قرار داده بود، پرسید پرچم قریش را چه کسی حمل میکند؟ گفتند: شخصی از بنیعبدالدار.
فرمود: ما بهتر از آنها میتوانیم به پیمان وفا بکنیم. مصعببنعمیر کجاست،
مصعب گفت: اینجا هستم.
حضرت فرمود: پرچم را بگیر. مصعب هم آن را گرفت.[13]
و این منافاتی با پرچمداری علی (ع) ندارد. شاهد این مطلب این است که وقتی که کارزار احد شدت گرفت پیامبر (ص) زیر پرچم انصار نشست و به علی (ع) پیغام فرستاد که پرچم را جلو بیاورد و علی (ع) هم جلو آمد و با پرچمدار قریش که نعره میکشید و هماورد میطلبید جنگید و او را به خاک افکند،[14] ولی پرچمداری مصعببنعمیر در نصوص با اضطراب مطرح است. واقدی در مغازی گفته «یقال الی مصعب بن عمیر». یعنی بعضیها گفتند: پیامبر پرچم را به مصعببنعمیر سپرد.[15]
در خیبر نیز پیامبر (ص) پرچم را به دست آن حضرت داد و او قلعههای خیبر را گشود. در فتح مکه هم پرچم مهاجران با آن حصرت بود و در حنین هم همچنین...
رنگ پرچم
رنگ پرچم قریش در جاهلیت معلوم نیست که چگونه بوده است ولی پرچمهای پیامبر گاه سیاه میشد و گاه سفید و آنگونه که از منابع استفاده میشود، آن پرچمی را که علی (ع) حمل میکرد غالبا سیاه بود که همان پرچم عقاب بود.
ابناسحاق میگوید: آن پرچمی که پیامبر به مصعببنعمیر داد سفید بود.[16] پرچمهای اوس و خزرج در جاهلیت سبز و سرخ بود و هنگامی که پیامبر (ع) به مدینه آمد آنها را همانگونه نگه داشت.[17] در زمان امویان پرچم به رنگ سرخ شد و در زمان عباسیان رنگ سیاه شعار آنان شده بود. از این رو پرچم هم به رنگ سیاه بود و آنها را سیاهجامگان میخواندند و در زمان مأمون که با امام رضا (ع) به ولایتعهدی بیعت کرد به خاطر آن حضرت لباس سیاه به لباس سبز تبدیل شد و به تبع آن پرچم هم سبز گشت ولی بعد از شهادت امام رضا (ع) دوباره رنگ سیاه رسمی شد.[18]