در فرهنگ لغات، مصیبت به معنای حادثه سخت، بدبختی، نکبت و هر امر مکروهی که به فرد یا گروهی میرسد، تعریف شده است[1]. مصیبت، حوادث ناگوار و اتفاقات ناخوشایندی است که در زندگی انسانها به دلایل مختلف رخ میدهد. در فرهنگ دینی هم گفته شده: بلا و سختی یک جنبه زمینی دارد و یک جنبه آسمانی و ملکوتی. مصائب غالبا به این دلایل برای افراد تقدیر میگردد؛ گاهی کفاره گناه مؤمن است تا پاک شود، گاهی در جهت علو درجاتش به مصیبت گرفتار میگردد و گاهی هم مصداق مکر خداوند است در برابر کسانی که نسبت به خدا مکر میکنند. برای ظالمان هم مصائب دنیوی بهعنوان مجازات رخ میدهد. از سوی دیگر مصیبت میتواند آزمایش الهی باشد، همچنانکه مصیبت وارده شده بر امام حسین علیهالسلام مصیبتی عظیم است؛ امتحان و آزمایش ایشان هم بزرگترین آزمایشی است که بر آن امام و خاندانشان رخ داده و بزرگترین مصیبت در تاریخ بشریت است.
شاید عاشورا در مقایسه با بسیاری از رخدادهای دیگر در جهان، حجم کمی از وقایع را به خود اختصاص داده و از بعد زمانی در برهه کوتاهی اتفاق افتاده باشد، اما یکی از حوادثی است که بیشترین توجه را به خود جلب کرده و علاوه بر نقش گسترده و تاثیر عمیق اجتماعی_تاریخی خود، همواره با غم و اندوه بینظیری یادآوری شده است. آنچه در کربلا اتفاق افتاده، بسیار فراتر از یک مصیبت شخصی بوده، زیرا شخصی که در مقابل دیدگانش، باوفاترین یاران، نزدیکترین اصحاب، عزیزترین خویشان و فرزند برومند و طفل شیرخوارهاش را به شهادت میرسانند، امامی است که برای هدایت و نجات از گمراهی و جهالت، با همه هستی و دار و ندار خود به نزدشان آمده است. بسیاری از افرادی که امام حسین (ع) را به کوفه دعوت کردند تا رهبری امتشان را بر عهده گیرد، او را با خانوادهاش در میان هزاران نفر تنها گذاشتند. فرزند عزیزش، علیاکبر (ع) که محبت او در دل حسین (ع) بینظیر بوده را قطعهقطعه کرده و سایر افراد خانوادهاش تا کوچکترین عضو ششماههاش را در پیش چشمانش وحشیانه به شهادت رساندند و پس از شهادت امام (ع)، هرزگى و رذالت را به اوج رسانده، بدنهای شهدا را عریان کردند، لباسهایشان را به غارت بردند، بدنها را زیر سم اسبها کوبیدند، سرها را بالاى نیزهها برافراشتند، با اسیران داغدیده تندى و درشتى کردند، بر لبهای خشکیده چوب زدند و خاندان وحی را خارجی نامیدند. بهراستی، نمیتوان مظلومیت امام حسین (ع) را دردناکترین تراژدی تاریخی دانست؟ عاشورا مصیبت و غم بزرگی است که برای همیشه بر گرده ساکنان آسمان و زمین سنگینی نموده و تسکین دردی برایش شناخته نشده است.
یکی از عوامل تعیینکننده شدت اندوه و تأثر و بزرگی هر مصیبتی ارزش و بزرگی شخصیت متوفی است که در میزان ناراحتی افراد نقش مهمی دارد. امام حسین (ع) پنجمین و آخرین نفر از آل کسا بودند که مقام آن پنج نفر، از تمام آنچه در آسمانها و زمین وجود دارد، برتر و بالاتر است. در روز عاشورا، آخرین نفر از اهل کسا از مردم گرفته شد و زمین خالی از این 5 نفر که برترین خلق خداوند شد.[2] اهمیت آل کسا بر شیعیان پوشیده نیست اما آل کسا بودن تنها یک وجه عظمت شخصیت امام (ع) است. امام حسین (ع) پاکترین و عالیترین خلق خدا بر زمین در آن دوران بوده و بدترین جنایات در حق ایشان صورت گرفته، جنایاتی که در تاریخ کمسابقه بوده است. آن افراد امام (ع) را به سمت خود دعوت کردند و بعد غدر کردند و ایشان و اصحابشان را به بدترین نحو ممکن کشتند و اهلبیت ایشان را به اسارت کشیدند و اموالشان را غارت کردند و... از این رو عاشورا عظیمترین مصیبت در تاریخ اسلام است.
در این حادثه کسی شهید شد که پاک مطلق بوده و با شهادت او، حقیقت مظلومیت آشکار گردیده است.
از عوامل دیگر مؤثر در شدت تأثر، خویشاوندی معنوی است، بهطوریکه هر اندازه شخص متوفی یا مصیبتدیده، با انسان ارتباط روحی و معنوی داشته باشد؛ به همان تناسب، شدت تأسف فزونی مییابد. امام حسین (ع) نوه پیامبر رحمت و سرور جوانان بهشت از عزیزترینهای امت اسلامی هستند. میزان تاسف برای فاجعه عاشورا را میتوان از عزاداریهای پایدار مانده تا کنون حدس زد.
چگونگی رخ دادن فاجعه نیز در میزان نمود اندوه ناشی از مصیبت مؤثر است. هر چه مصیبتی فجیعتر و ناگوارتر باشد، به همان تناسب تأثر و نمود مصیبت بیشتر خواهد شد و هر مقدار مصیبت و گرفتاری کمتر باشد، به همان مقدار از احساس اندوه و تأسف کاسته خواهد شد. فجیعترین جنایتها و پستیها از سمت دشمنان اسلام (نااهلان و کسانیکه مسند و جایگاه پیامبر خدا (ص) را به ناحق غصب کرده بودند) رقم خورده است. در نظر گرفتن بزرگی این مصیبت، با شخصیت اصلی کربلا و نزدیکی معنوی و پیوند الهی و انسانی شیعیان به آن حضرت تا حدودی قابل درک میگردد، خشم و دلشکستگی ناشی از عاشورا جراحتی بر دلهای دوست دارانش بهجای گذارده که حتی قیامهای توابین هم از شدت تأثر ناشی از آن نکاسته است. برای شیعیان و تمام حقیقت جویان بیغرض و تمام اهل آسمانها، درک این همه بیشرمی و نامردی با پاکترین و عالیترین نمونه انسانی در آن برهه از زمان، بسیار مشکل است. دور از انتظار نیست هر مقدار ارزش آن بزرگوار نزد ما آشکارتر و نزدیکی ما به آن حضرت بیشتر میشود، میزان تحمل نسبت به مصیبت وارده به امام (ع)، کمتر میشود؛ زیرا مظلومیت امام شهدا (ع) مشخصتر شده و تأثر و تألم فزونی خواهد یافت. سوگواری برای مصیبت عاشورا، از یکسو اعتراف به ظلم ظالمان است و از سوی دیگر نشانه شدت محبت به اولیای خداست و اندوه هر کس عظیمتر باشد نشانه تقرب بیشتر او به خداوند و اولیای الهی است.
حال وظیفه امت اسلام که با این مصیبت بزرگ مواجه شدهاند و باعث محرومیت آنان از برترین افراد و خیر خلقالله شده است چیست؟ کشته شدن حجت خدا یعنی محرومیت و نکبت برای انسانها. در این حادثه کسی شهید شد که پاک مطلق بوده و با شهادت او، حقیقت مظلومیت آشکار گردیده است، بنابراین نهتنها باید این مصیبت را تعزیت داشته و به عزا بنشینیم، بلکه برای از دست دادن این گوهر الهی همیشه خسران زده باقی خواهیم ماند.