این فیلم از نظر اصول و ساختار سینمایی کم تر جایی برای نقد و ضعف باقی می گذارد و البته دلیل آن بدیهی است. مجید مجیدی این بار از هنرمندان طراز اول سطح جهان استفاده کرده و افرادی پشت دوربین این فیلم ایستاده و موسیقی آن را ساخته اند که سابقه جایزه اسکار را در کارنامه خود دارند.
مجیدی این بار ما را به تماشای 178 دقیقه فیلم دعوت می کند که بدون خستگی یا منتظر ماندن برای تمام شدنش مخاطب را روی صندلی سینما جذب می کند تا تماشای فیلم را به سرانجام برساند. مخاطبی که می تواند از هر سن و سال و از هر قشری باشد. چه مخاطب عام چه مخاطب خاص و چه مخاطب پیر و چه مخاطب جوان همه و همه می توانند مخاطب هدف این فیلم باشند. و گویی به راستی مجیدی به گونه ای دست به ساخت این فیلم زده که همه این ظرافت ها را مد نظر داشته و کودک و جوان و پیر را می خواسته با خودش همراه کند و به سالن سینما بیاورد.
این فیلم پرهزینه که برای تولید و ساخت آن زمان و زحمت زیادی صرف شده، از حضور برخی عوامل مطرح بین المللی مانند ویتوریو استرارو فیلمبردار برنده سه جایزه اسکار، روبرتو پرپینانی به عنوان تدوینگر، اسکات ای. اندرسون مسئول جلوه های ویژه برنده اسکار، جیانتو دروسی به عنوان چهره پرداز و ای. آر. رحمن، آهنگساز برنده اسکار سینمای هند بهره برده است.
فیلمی که بی تردید یکی از مذهبی ترین آثار سینمای ایران است و قطعا هیچ تحمیلی از مذهب در آن نمی توان یافت و مجیدی تمام تجربه های این سال ها را در کنار استفاده از بهترین عوامل فنی انسانی و تکنولوژیک قرار داده است تا روایتهای داستانی زیبای زندگی حضرت محمد(ص) را تصویر کند. فیلمنامهای که با همراهی کامبوزیا پرتوی نوشته شده و با کمک بیژن میرباقری دیالوگ هایش تهیه شده است و البته مشاور هم آیت الله جوادی آملی است.[1] روایت فیلم درباره بخشی از داستان زندگی پیامبر بزرگ اسلام است. فیلم با وقایع سال دهم بعثت و اواخر ماجرای محاصره پیامبر و یارانش در شعب ابی طالب آغاز می شود. حدود بیست تا سی دقیقه از فیلم به ماجرای این برهه مربوط است و بعد حضرت ابو طالب بر محلی که پیامبر نماز می خواندند حاضر شده و صدای نماز خواندن ایشان به گوش می رسد و چون پیامبر سوره فیل را میخوانند ابو طالب به یاد سال عام الفیل و ماجرای حمله سپاهیان ابرهه به کعبه و به دنیا آمدن محمد (ص) می افتد و داستان به حجاز زمان جاهلیت و پیش از به دنیا آمدن پیامبر می رود و از آن جا آغاز می شود.
یکی از نکات جالب توجه این فیلم نشان دادن صلح گونه رفتار اسلام و پیامبر بود که با توجه به دنیای جدید و اسلام هراسی که برخی قدرت های جهانی به وجود آورده اند بسیار به جا و متناسب با شرایطی بوده که مجیدی به درستی از عهده آن برآمده است.
مجیدی تلاش کرده کمتر نکته ای، از کودکی پیامبر ناگفته بماند، حتی حمله ابرهه و سپاه فیل هایش و ابابیل های سنگ بر نوک، با استفاده از تکنولوژی های روز دنیا ممکن شده است و همراه با موسیقی متن متناسب و تاثیرگذار به واقع میتوان گفت یکی از سکانس های ماندگار در تاریخ سینمای ایران خواهد بود. فیلمی که در شهرهای مختلف از شهرک سینمایی پیامبر اعظم در جاده تهران قم تا آفریقا و عسلویه ساخته شده است. قصه های کودکی پیامبر با تعداد زیاد بازیگران و سیاهی لشکرها که شهرهای مکه و یثرب را به وجود آورده اند روایت شده است. ریزه کاری مجیدی در خلق صحنه های زیبا در لحظات مختلف، از لحظه ای که در یثرب سبدهای پرگل را جابه جا می کنند یا هنگامی که محمد تب دار توسط عمویش در آب گذاشته می شود یا لحظه هایی که محمد، دست وپای زن و فرزندان قربانی دریا را را در کنار بت بزرگ از بند می رهاند همه یادآور آن دقتی است که مجیدی در لحظه ای از آواز گنجشک ها تاکید دارد که ماهی های قرمز از کیسه پسر بر زمین بریزد. مجیدی اثری که خلق کرده شکوه موسیقی و تصاویر منحصربه فردش می تواند بیننده را برای ساعت ها بعد از دیدن فیلم به خود جلب کند. لحظه های غارحرا یا تصاویری که از بیابان های کنار مکه یا در رفتن به دیر پیش بحیرا، ترسیم شده است، تنها لحظه های اندکی هستند که دوربین فیلمبرداری ویتوریو استورارو آن را تصویر کرده است و موسیقی متن ای. آر. رحمان، در لحظات اوج و فرود قلب را می لرزاند.
یکی از نکات جالب توجه این فیلم نشان دادن صلح گونه رفتار اسلام و پیامبر بود که با توجه به دنیای جدید و اسلام هراسی که برخی قدرت های جهانی به وجود آورده اند بسیار به جا و متناسب با شرایطی بوده که مجیدی به درستی از عهده آن برآمده است. اگر نگوییم برای اولین بار اما می توان گفت یکی از معدود فیلم های تاریخی مذهبی است که به صورت جنگی و با خشونت ساخته نشده و چهره ای مهربان و صلح گونه از اسلام و پیامبر را برای جهانیان به نمایش گذاشته است.
محمد رسول الله همانند فیلم رستاخیز که چند هفته پیش بعد از یک روز اکران از پرده پایین کشیده شد اصول ساختاری سینما را به درستی رعایت کرده اما برخلاف رستاخیز توانسته انسجام روایی و تعلیق احساسی خود را نیز حفظ کند و از این نظر نسبت به آن برتر باشد. وجود چند تعلیق احساسی و عاطفی از دیگر نکات برجسته فیلم بود که به دلیل ساخت مناسب مخاطب را با خود همراه می کرد و او را درگیر می نمود. نکته ای که رستاخیز فاقد آن بود و مخاطب را بدون درگیری و گره احساسی فقط قصه عاشورا را به سادگی تمام برای او روایت می کرد. در محمد رسول الله مخاطب فیلم با کودک پاک و نجیب همراه می شود تا ببیند او چه می کند و وجودش چگونه خیر و برکت می رساند. او در هرجایی که پا می گذارد مخاطب با او می رود تا پیامبر بودن او را درک کند و بداند نشانه های پیامبری که از کودکی همراه او بوده چیست. شابد هین نکته باشد که منتقدان روایی فیلم روی آن دست می گذارند و معتقدند شخصیت پیامبر افسانه ای و اسطوره ای تصویر شده و مخاطب ممکن است در مقابل آن موضع بگیرد. تا حدودی این نقد بجاست اما باید گفت برای نشان دادن شکوه و جلال و عظمت پیامبر اسلام و نمایش دادن نشانه های پیامبری، این چنین شخصتی برای فیلم لازم بود و فضای فیلم اینگونه ایجاب می کرد.
محمد رسول الله فیلمی است ماندگار در تاریخ سینما که مجید مجیدی بر اساس روایات و هم با برداشتی که خودش از شخصیت پیامبر اسلام داشته آن را ساخته است. این اثر به عنوان فیلمی با پیامی قدسی و آسمانی در قالب و استاندارد بین المللی در تاریخ سینمای ایران جاودانه خواهد شد. محمد رسول الله در کنار فیلم های دینی دیگر مثل رستاخیز می توانند مخاطبان قهر کرده با سینمای دینی را به سالن های سینما بیاورند و باعث تحول در این گونه از فیلم ها شوند. امید است این آغاز راهی باشد برای فیلم های بیشتری از این دست. انشااالله.