فریم تصویر

نقش اساسی عاشورا در دین

حجت الاسلام سید مهدی میرباقری

خلاصه آلبوم:

  1. بررسی مواجهه های مختلف با صحنه تاریخی عاشورا و موانع همراهی با ولی خدا.
  2. محبت معصوم، اصلی ترین سرمایه برای عبور از دنیا و همراهی با امام.
  3. تحلیل «عاشورا و هدف قیام حضرت» با استناد به وصیت نامه ایشان/ تغییر محور توحید و نبوت، اصل فساد دستگاه اموی.
  4. تبیین معنای صلاح و فساد و نقش عاشورا در اصلاح عینی امت.
  5. انحراف در معنای دین، رخنه ای مدیریت شده که دست مسلمانانِ مدعی را به خون سید الشهدا(علیه السلام) آلوده کرد.
  6. سطوح معروف و منکر و تبیین حقیقت باطنی آن.
  7. توکل و تقوای امام حسین (ع)  مایه نجات همه امت از آتش بت پرستی اموی.
  8. بررسی ویژگی اصحاب سید الشهداء (ع) با اتکا به صفات حضرت ابالفضل (ع) در زیارت نامه ایشان.
  9. علت مخفی بودن زمان ظهور/ سه معنای از ظهور و ارتباط آن با نصرت اباعبد الله (ع) .

تاریخ سخنرانی:‌ محرم ۱۳۹۲

۹ وضعیت متن

به همراه خلاصه سخنرانی ها

متن پیش رو، خلاصه اولین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 14 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مسئله همراهی با اولیاء خدا اشاره کرده و بیان می دارند که موانعی در این راه می باشد؛ از دنیاپرستی و کندی ها و ... که به توضیح آنها می پردازند.

محرم زمان مناسبی است تا انسان میزان همراهی خود با اباعبد الله علیه السلام را محاسبه کند و مواجهه های افراد مختلف با این صحنه تاریخی مورد تأمل قراردهد.

فرصتهای همراهی با ولی خدا کوتاه و نیازمند تصمیم در لحظه است. کُندی، تسویف و سبک بال نبودن، اولین مانع همراهی و از دست رفتن این فرصت های استثنایی است. علت عدم موفقیت افرادی نظیر ترماح را نیز می توان در همین علت جستجو کرد. بنابراین سرعت در همراهی یکی از ضرورت های موفقیت در این امتحان است . 

جمع کردن بین دنیا و آخرت و جستجوی وادی امنی جدای از وادی امن امام، مانع مهم دیگری است که بر سر راه دوستان سید الشهداء (نظیر حرّ) قرار گرفته است. این حاشیه امن، مانع از رسیدن به امام می شود. بنابراین باید حزن وامنیت دوستان اهل بیت، همان حزن و امن امام باشد. البته مستور بودن خیر همراهی با امام در زیر پوشش سختی ها و دشواری ها، امتحان بزرگی است که در این مسیر قرار داده شده است. این تصور که کسی بتواند در میانه جاده حق و باطل بایستاد تا از عواقب راه باطل و دشواری های راه حق در امنیت قرار گیرد، تصور اشتباهی است؛ چرا که در ورای حق، همه، باطل است. 

مانع سوم و اصلی ترین مانع همراهی با ولی خدا، حب دنیا است. در دو راهی ها، حب دنیا انسان را به جبهه باطل می برد. البته حقیقت دنیا، همان محیط ولایت باطل است. کسی که در محیط ولایت اولیای طاغوت زندگی کند و لذت و راحت این عالم را بخواهد او اهل دنیا است و کسی که در بستر زندگی همین طبیعت مادی، در محیط ولایت معصوم حرکت می کند، در همین عالم هم، او از اهل دنیا نیست.



×

متن پیش رو، خلاصه دومین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 15 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مسئله به مسئله حیات دنیا و همراهی با امام اشاره کرده و اینکه متاع دنیا چیزی نیست و آنچه هست در همراهی با اولیاء خداست.

مسأله اصلی در سبکبالی و عدم تعلق به دنیا، عدم تأمین نیازها و رها گذاشتن آن ها نیست، بلکه مسأله این است که ما به غیر خدا نیاز نداریم ولی شیطان برای انسان توهم نیازهای دیگر را ایجاد می کند. کسانی که از همراهی با سید الشهداء جا مانده اند به این توهم دچار شدند.

قرآن در توضیح بیماری «سنگینی و عدم سبکبالی» می فرماید: «أ رضیتم بالحیاه الدنیا» آیا به حیات دنیا راضی شدید؟ کسی که تعلق به دنیا دارد دیر همراه می شود و وقتی همراه می شود، دنبال بهانه است تا فرار کند.

وقتی امام حسین علیه السلام شب عاشورا به اصحاب فرمودند: «بروید!»؛ زهیر عرض کرد: «اگر همه دنیا، عیش جاودانه هم باشد، ما همراهی با شما را با آن معاوضه نمی کنیم.» یعنی اصحاب سید الشهداء، بزرگ تر از دنیا می شوند و به همین دلیل در اجابت اولیای خدا سریعند . ضحاک که در ظاهر به قافله امام حسین پیوسته بود، ظهر عاشورا که دیگر امید پیروزی را تمام شده می بیند، اجازه می گیرد و می رود، چون او هنوز در این دنیا امیدها و آرزوهای دست نایافته ای دارد. باید دو واقعیت را نسبت به دنیا دریافت. یکی «کم بودن دنیا» و دیگری « مصائب و رنج های دنیا» است. یعنی باید دنیا و لذت های آن را با نگاه جامع، مشاهده کرد.

آن چه اصحاب عاشورا به آن رسیدند، حب امام حسین بود. این محبت، بزرگ ترین نعمت خدای متعال است که اگر کسی از آن برخوردار شد، همه درهای بهشت به روی او باز می شود. با این نعمت نه تنها، انسان راحت از سر سفره دنیا بلند می شود است که با این حقیقت، انسان حتی از بهشت هم بزرگ تر می شود و بهشت او، بهشت قرب ولی خدا خواهد شد. بهشت اصحاب امام حسین علیه السلام نیز، تنها بهشت قرب به ایشان بود، نه چیز دیگر. فلذا است که سید الشهداء به یکی از اصحاب می فرمایند: «انت امامی فی الجنه»؛ که این مقام فوق العاده ای است.



×

متن پیش رو، خلاصه سومین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 16 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مسئله قیام حضرت پرداخته و به اصل فساد دستگاه بین امیه و مبارزه حضرت اشاره می کنند.

همه تحلیل ها از حادثه عاشورا در برابر بیانات معصومین علیهم السلام از این حادثه، رنگ می بازد و البته این به معنی نفی عظمت بزرگان نیست بلکه نشانه بزرگی حادثه است.

این حادثه چنان عظیم است که ابراهیم خلیل، نبی اکرم، همه معصومین، ملکوتی ها و حتی جهنمی ها بر آن گریسته اند. حادثه ای که کربلا را به فوق عرش رسانده و اشک بر آن، همه را مطهر می کند حادثه بزرگی است.

توجه به «وصیت نامه سید الشهداء به محمد بن حنفیه» و «شهادت های سید الشهدا بر توحید، نبوت و معاد در این وصیت نامه» می تواند این حادثه را تحلیل کند

نبوتی که حضرت بر آن شهادت می دهند و مبرّر قیام ایشان است، ایحاء روح به نبی اکرم است. ایحاء روحی که همه حقایق در آن قرار داده شده است. این وحی، برای این است که مقام توحید محقق شود، همه به مقام لقاء و مقام اخلاص برسند و همه، امثال سلمان شوند. در حالی که قرار است صلاح همه عالم با این پیامبر محقق شود، تلاش کردند تا بر این نبوت حجاب بیندازند. فلذا همه عالم را به دنیا داری تبدیل کردند و خلافت اموی به امپراطوری بنی امیه تبدیل شد.

سید الشهداء که به دنبال دنیا طلبی نبودند. ایشان قیام کردند تا جلوی فساد را بگیرند. صلاح و فساد نیز با اقامه ولایت حق و یا باطل معنا می شود. بنابراین امام حسین (علیه السلام) می خواستند محوریت نبی اکرم را که با امیر مؤمنان (علیه السلام) ادامه می یافت به مدار خود بازگردانند.

چنان که آیه «الم تر الی الذین بدلوا نعمت الله و احلوا قومهم دار البوار جهنم یصلونها و بئس القرار» بیان می کند، «دار البوار» همان دار جهنمِ ولایت اولیای کفر است. کسانی که امت را از مسیر ولایت اولیای حق بیرون بردند، آن ها را به جهنم دار بوار وارد کردند. اگر آن گونه که سید الشهداء در این وصیت نامه شهادت می دهند، «جنت و نار» حق است، ایشان  باید درب های این جهنم را ببندند و ابواب بهشت را بگشایند و این کار به دست ایشان محقق می شود. فلذا است که اشک بر ایشان، جهنم را خاموش می کند.



×

متن پیش رو، خلاصه چهارمین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 17 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مسئله معنای صلاح و فساد پرداخته و نسبت این دو معنا را با عاشورا بیان می کنند و اصلاح گری سیدالشهداء را در این فضا نشان می دهند.

تنها با استعانت به بیانات معصومین علیهم السلام است که می توان به کنه حادثه عاشورا دست یافت. وصیت نامه سید الشهداء به محمد بن حنفیه، از جمله این بیانات است. در صدر این وصیت نامه بنیان های قیام حضرت از توحید، نبوت و قیامت، بیان می شود در حالی کمتر به این صدر و شهادت های اباعبد الله در آغاز این وصیت نامه توجه شده است.

دسترسی به هدایت، تنها با نور الهی ممکن است. مثَل این نور، وجود مقدس رسول خدا است و ائمه یگانه چراغ هایی هستند که خدای متعال از این مثَل نور، روشن کرده است. بنابراین همه با این چراغ هدایت می شوند و چراغ دیگری وجود ندارد. فلذا اصلاح، به مدار معصوم و فساد، به ائمه کفر معنا شده است.  

اصلاح در امت، هدف اول اباعبد الله علیه السلام است. رسول خدا جامعه ای را به پا کردند و می خواستند تا همه زوایای آن، توحیدی شود. این هدف برمحور شخص حضرت شکل می گرفت چرا که اساسا اصلاح امت، تنها بر محور ایشان ممکن است. دستگاه اموی، امت را از این مدار خارج کرد و این همان اساس فسادی بود که باید اصلاح می شد.

بیت نور (که بیوت انبیاء هم شعاعی از این بیت است)، بیت ولاء اهل بیت علیهم السلام است. اگر کسی به این خانه وارد شود همه اعمالش عبادت است. پیامبر خدا آمدند تا همه را وارد این بیت نمایند ولی گروهی می خواستند مانع شوند. در فضایی که همه چیز برمحور امام المفسدین می چرخد، دیگر نماز و مسجد آن هم، ظلمات است که این ظلمات هم، ظلمات وجودی اولیای کفر است که جاری می شود.

مدار جامعه عوض شده است و سید الشهدا بنا دارند این مدار را به جای خود برگردانند. نماز بد نیست ولی نمازی که پشت سر امیر مؤمنان باشد و الا نماز پشت سر خلیفه جور، جهنم است. اگر سفره او، جهنم است، نماز او هم، جهنم است. اتفاقا همین نماز ائمه جور است که کار را دشوار می کند.

وقتی امام حسین قیام را آغاز می کردند بنا نداشتند تا خودشان جای یزید بنشینند؛ چون هنوز کسی تحمل این ولایت را ندارد. فلذا حضرت با یک صبر تاریخی در صدد تغییر مدار جامعه اند. و حضرت صد در صد در این امر موفق بودند. عاشورا قرار است این بساط فساد را برچیند و برچید. سید الشهدا کار را تمام کردند و حقیقتا، کار تمام شد و دیگر، هرآن چه از توحید محقق می شود تا تحقق تام این حقیقت و ظهور حضرت بقیه الله، همه از آثار فعل اباعبدالله است.

 



×

متن پیش رو، خلاصه پنجمین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 18 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه با بازتعریف بحث معروف و منکر و سطوح آن، حرکت سیدالشهداء را تحلیل کرده و حرکت ایشان را در عمیق ترین لایه امر به معروف و نهی از منکر قلمداد می کنند.

همان طور که گفته شد در وصیت نامه سید الشهداء به محمد بن حنفیه،  بنیان های قیام و اهداف حضرت بیان شده است.

یکی از اهداف سید الشهدا اصلاح مفاسد است. حقیقت فساد به تغییر محور توحید از مدار نبوت و ولایت تعریف شد و بیان شد که تلاش سید الشهداء معطوف به برگرداندن مدار خلافت بود تا همه چیز به تبع آن به جای خود بازگردد.

یکی دیگر از اهداف سید الشهدا بر اساس وصیت نامه ایشان، امر به معروف و نهی از منکر است. هدف سید الشهداء فراتر از عمل به معروف و یا اشاعه آن می باشد. هدف ایشان را باید اقامه معروف و مبارزه با منکر اقامه شده توسط دستگاه اموی برشمرد. یعنی حقیقت متروک شده ای  که محور همه خوبی ها و خیرات در عالم است باید با خلافت اولیای جور که حقیقت و محور همه شرارت ها است، جایگزین شود.

هر کجا پرتو توحید و بندگی است، پرتوی از امیر مؤمنان و نبی اکرم است. همه صفات حمیده و همه خیرات، شعاع ایشان است. اگر حضور و ذکری است، سرچشمه آن، ولی خدا است و همه گناه ها و فساد ها (حتی گناههای امم گذشته و همه کسانی که در طول تاریخ اقامه تفرعن کرده اند) نیز فرع اولیای طاغوت است.

قرآن ظاهری دارد و باطنی. باطنِ حلال در قرآن، اولیای حقند و رزق حلال، آن رزقی است که از وادی اولیای حق می آید. باطن حرام نیز، اولیای طاغوتند و رزق حرام، رزقی است که از ناحیه شیطان می آید. اگر ولایت باطل حاکم شد، نماز در این وادی هم، شیطنت نفس است؛ نماز نیست. چنین نمازی، خروج از نور به ظلمات است. هر چند با این ولایت، افکار و قلوب را تیره کردند و لی سید الشهدا، با خون خودشان کار دستگاه باطل را یکسره کردند.

 



×

متن پیش رو، خلاصه ششمین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 19 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مسئله انحراف دین پرداخته و ارتباط آن را با واقعه عاشورا بیان می کنند.

کسانی که واقعه عاشورا را به پا کردند به ظاهر مسلمان بودند و امام حسین (علیه السلام) را می شناختند. قیام سید الشهداء هم یک امر مخفی نبود بلکه ایشان آشکارا از مدینه خارج شدند. در ابتدای روز عاشورا حضرت دو خطبه خواندند. در این دو خطبه خودشان را معرفی کردند و بار دیگرحجت بر همه تمام شد. دیگر کاملا روشن شد که اگر کسی امروز در مقابل ایشان بایستد، دستش به ریختن خون حضرت آلوده خواهد شد و کار با کشتن و کشته شدن تمام می شود. حال سؤال این جا است که چه رخنه ای در امت ایجاد شده بود که در این فاصله کوتاه بعد از رسول خدا (کسانی که روز عاشورا به نماز ایستادند)، دستشان را به خون سید الشهداء آلوده کردند.

اصل انحراف، تلقی ای از اسلام بود که بعد از ثقیفه ایجاد کردند. دستگاه حاکمیت، اساسا به دنبال برچیدن فرهنگ توحید بود و این مطلب، از نوع حرف هایی که در دوران امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) می زدند کاملا فهمیده می شود. تحریف در دین تا آن جایی پیش می رود که حتی مفهوم توحید را تحریف کردند و این یک مسأله مدیریت شده بود، نه آن که یک شبهه و یا صرفا یک حس کاوشگری باشد.

تحریف اصلی، «حسبنا کتاب الله» است. این به منزله انکار توحید، نبوت و ولایت است. چراکه دین، صرفا گزاره نیست تا گزاره های کتاب الهی کافی باشد. بلکه باطن دین ولایت ولی الله است و سرّ دین توحید است. حقیقت دین تسلیم در برابر امیر مومنان است.

تأکید بر ولایت امیر مؤمنان به دلیل این است که ولایت ایشان جریان توحید و ولایت نبی اکرم است. دین فطری که در انسان ها قرار داده شده، مجموع توحید، نبوت و ولایت است. باطن دین، تولی و تبری است و فروع آن، مناسک این تولی و تبری است.

کار اصلی ثقیفه همین بود که دین را در قرآنِ بدون امام خلاصه کرد؛ گویا که قرآن نقشه ای است که با وجود آن نیازی به ولایت نیست. بلکه باید این نقشه را گرفت و رفت. و اتفاقا چون هر کسی خود، این نقشه را تفسیر کرد مکاتب مختلفی پیدا شد.

بدون امام و وساطت ولیّ، شریعت پیکر بی روح است و دیگر نمی تواند جریان و امتداد توحید باشد. در زمان غیبت حضرت ولی عصرنیز، حلقه اتصال شیعیان با اهل بیت علیهم السلام، تنها از طریق خط مستقیم فقاهت شیعی ممکن است.



×

متن پیش رو، خلاصه هفتمین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 20 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مسئله نجات امت اسلام توسط سیدالشهداء اشاره کرده و توکل و تقوای ایشان را که عامل مهم حرکت می باشد توضیح می دهند.

قرآن حبلی است که باید به او متصل شد. اعتصام به قرآن موجب می شود تا شیطان نتواند انسان را با پلیدی خود آلوده کند. اگر آیه ای از آیات قرآن بر قلب انسان تجلی کند، انسان را به سرچشمه معارف می رساند. قرآن سراسر نور است ولی برخی از آیات، خیلی فوق العاده اند. از جمله این آیات، آیات سوم و چهارم سوره طلاق است. «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لم یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا»

تقوای جناب یوسف علیه السلام در برابر زلیخا و فرج الهی در گشوده شدن درهای قفل شده، تقوای حضرت مریم علیها سلام به هنگام وضع حمل کلمه الهی و سخن گویی حضرت عیسی علیه السلام در مهد، تقوای جناب موسی علیه السلام و فرج الهی در شکافتن دریا، و تقوای ابراهیم خلیل الرحمن در رها کردن اسماعیل و هاجر در میان کویرِ بدون آب و غذا به امر الهی و فرا رسیدن گشایش های الهی با جوشش زمزم، مصادیقی از آیه «و من یتق الله یجعل له مخرجا» می باشند و به خوبی نشان می دهند که اگر کسی با خدا زندگی کند (نه با پول و نان) چگونه خدای متعال راه خروج از بن بست ها را به او نشان می دهد.

بن بست اصلی، شرک انسان است و راه اصلی خروج از بن بست ها، تقوای الهی است. اگر کسی در بن بست ها نترسید و به خدا توکل کرد راه او باز می شود. برای رسیدن به توکل نیز باید مقدرات را به او سپرد. «من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا» حضرت ابراهیم در شکستن بتها از احدی نترسید. در میان آتش نمرود هم چیزی از غیر خدا نمی خواست. توکل و تقوای ابراهیم و نترسیدن او از غیر خدای متعال موجب شد تا هم او خلیل الرحمن شود و هم ترس یک امت از غیر خدا فرو ریزد و یک امت راه نجات را بیابند.

آتش بت پرستی بنی امیه نیز با همه پیچیدگی اش با تقوا و توکل امام حسین خاموش شد و مخرجی که خدای متعال برای ایشان قرار داده است، ظهور است. تنها توکل سید الشهدا است که می توانست این بت پرستی شدید اموی را (که ابن ابی الحدید می گوید در هفتاد هزار منبر علی را لعن می کردند) بردارد.



×

متن پیش رو، خلاصه هشتمین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 21 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به بحث اصحاب سیدالشهداء پرداخته و با توجه به زیارت نامه حضرت اباالفضل فضای همراهی با ولی خدا را تصویر می کنند.

اصحاب امام حسین علیه السلام از فوق العادگی ویژه ای برخوردار بودند که توانستند به آستان اهل بیت علیهم السلام راه یابند. سید الشهدا در توصیف اصحابشان به این نکته اشاره می کنند که مسأله مرگ برای آن ها حل شده است. اگر کسی نتواند با آخرت مأنوس شود نمی تواند سر دو راهی ها که آرزو ها سر بر می کشد، با امام بماند.

ویژگی دیگر اصحاب امام حسین علیه السلام همان چیزی است که در زیارت حضرت ابا الفضل العباس ذکر شده که شعاعی از آن هم در سایر اصحاب بوده است؛ یعنی تسلیم محض در برابر امام. چنان که امام صادق علیه السلام به ابوخالد کابلی فرموند انسان با تسلیم به تطهیر و محبت معصوم دست پیدا می کند. برای رسیدن به نور امام لازم است تا مؤمن به مقام تسلیم برسد.

وقتی اباعبد الله، اهل بیت خودشان را برمی دارند و عازم می شوند، برخی به خیال خودشان حضرت را نصیحت می کنند. یعنی محاسبات این سیاستمداران با امام یکسان نبود. در این جا تسلیم خیلی سخت است، خصوصا اگر سرمایه گذاری، بزرگ یاشد و حضرت شخص آن ها را بخواهند نه پولشان را. آن ها که در زمان یاری جستن سید الشهدا، چرتکه می اندازند و محاسبه نفع و ضرر خودشان را می کنند، موفق به همراهی نمی شوند.

قدم بعد از تسلیم، تصدیق است. یعنی امام به هر نحوی که تصمیم گرفت، فرد دچار تردید و «اما» و «اگر» نشود. در هیچ موردی دیده نمی شود که حضرت ابا لفضل در مقابل امام حسین علیه السلام اظهار نظری داشته باشند. حق با امام است و امام مدار حق است. حال اگر کسی ترازوی دیگری غیر امام تعریف کرد نمی تواند تسلیم باشد. چنان که در ماجرای هارون مکی وقتی امام صادق علیه السلام به آن مرد خراسانی دستور ورود به تنور بر افروخته را می دهند به «اما» و «اگر» ها دچار می شود و از عهده این کار بر نمی آید ولی هارون مکی، بی درنگ وارد آتش می شود و به امر الهی آتش بر او سرد می شود.

قدم بعد از تصدیق، وفا است یعنی باید پیمانه را پر، محضر امام برد. گاهی آدم به گونه ای  عمل می کند که جای «ای کاش» می ماند. این «ای کاش»، یعنی این که این پیمانه چنان که باید پر نبوده است. جناب ابالفضل برای آب، جان می دهد یعنی هر چه در توان داشت، خرج کرد.

قدم دیگر نیز، نصیحت و خیر خواهی نسبت به امام است.

 



×

متن پیش رو، خلاصه نهمین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین میرباقری در ایام محرم الحرام سال 92 (به تاریخ 24 آبان ماه) می باشد که در حسینیه مرحوم آیه الله مرعشی نجفی برگزار شده است. ایشان در این جلسه به مسئله ظهور و مسائلی پیرامون آن پرداخته و ارتباط این پدیده را با جریان عاشورا تحلیل می کنند.

یکی از ابتلائات امام زمان علیه السلام، ابتلاء به غیبت است. سدیر می گوید خدمت امام صادق علیه السلام رسیدیم، امام به شدت گریسته بودند. از علت گریه حضرت پرسیدیم. ایشان فرمودند: در مطالعه کتاب جفر به ابتلائات شیعیان را مشاهده کردم و علت گریه این ابتلائات بود. بعد از اصرار اصحاب در مورد محتوای این ابتلائات، امام صادق علیه السلام به سنگینی امتحان حضرت نوح اشاره می کنند که از زمان وعده عذاب تا نزول عذاب، جناب نوح تا هفت بار دانه های خرما را می کارند تا درختان بزرگ شوند و به محصول برسند و در هر بار، دستور می رسید تا هسته های آن کاشته شود. این وعده آن قدر به طول کشید تا بسیاری از اطراف حضرت نوح پراکنده شدند و وعده های او را دروغ شمردند. اشاره به این جریان، دلالت بر سنگینی ابتلائات زمان غیبت دارد و نشان می دهد برخی از امتحانات دوران غیبت از این جنس است.

در مورد علت غیبت سه نکته قابل ذکر است. اولا علت اصلی غیبت برای ما قابل فهم نیست. ثانیا چنان که در خطبه قاصعه حضرت امیر بیان می فرمایند: خدای متعال با مجهولات بندگان را امتحان می کند تا شرک آن ها فرو ریزد و  عدم بیان علت غیبت، برای واقع شدن این امتحان است. سومین نکته این که بیان علت اصلی غیبت، افشای سرّ بوده و ادامه کار اهل بیت را با مشکل مواجه می کرد .

با از ظهور حضرت بقیه الله سه اتفاق رخ می دهد. اول این که حجاب بین مومنین و حضرت برداشته می شود و مومنین ایشان را به عیان مشاهده می کنند. اتفاق دوم این است که حضرت حجاب ثقیفه را از ولایت برمی دارند و سومین اتفاق، ظهور انوار ولایت حضرت بقیه الله است.

غیبت امام مثل پنهان شدن آب در لایه های زیرِ زمین  است. امام نور رب است که با حضورش، زمین روشن می شود و مردم مستغنی از نور ماه و خورشید می شوند. امام حیات برای اهل زمین است و دین در حجاب، با ظهور حضرت ظاهر می شود. برداشته شدن این حجاب و ظهور کلمه غیب الهی نیز با انتقام از دشمنان واقع می شود چنان که آیه «ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فی القتل» نیز بر اساس روایات به این مطلب اشاره دارد.

حضرت بقیه الله آیه غیبی رسول خدا است که ظاهر می شود چنان که آیه «قل انما الغیب لله فانتظروا انی معکم من المنتظرین» به این مطلب اشارت دارد و این، مهمترین معنی ظهور و نصرت وعده داده شده به سید الشهداء است.



×
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×