دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شفاعت و شهادت

 

باد صبا! به ساحت یثرب چو بگذری

بر تربت بتول ز من این خبر بری

 

کای بضعه الرّسول! محرّم شد آشکار

شد وقت در لحد به تن از غم، کفن دری

صـد چـشـمه چـشـم، کوثـر و زمـزم بیـاوریـد

مـردم بسـاط گـریـه و مـاتـم بیـاوریـد

وقتش شده که بیرق و پرچم بیاورید

 

مــردم کتـیبه‌هـای حـسـینیـّه نـزد کیـسـت؟

«باز این چه شورش است که...عالم» بیاورید

پس انداز گریه

در عشق اقتدا به اویس قرن کنیم

این دیده را ز اشک، عقیق یمن کنیم

 

امسال هم تمام پس‌ انداز گریه را

قسمت شده که خرج سیاهی زدن کنیم

 

با نامتان حسینیه را کربلا کنیم

وقتش شده که هستی خود را فدا کنیم تا اینکه نذر روضۀ خون خدا کنیم   وقتش شده که مثل حسینیه‌های اشک دل را به رنگ پرچم ماه عزا کنیم

تار و پود آه

  پیراهن سیاه بفرما خوش آمدی                                  ای تار و پود آه، بفرما خوش آمدی

                                 سالی در انتظار تو چاووش خوانده‌ایم                                  ای آمده ز راه بفرما خوش آمدی

اشک مرا بریز که مرهم کنی مرا

آماده می‌شوم که فراهم کنی مرا خرج عزای ماه محرم کنی مرا

 

آشفته‌ام، به سینه‌زدن عادتم بده تا در صفوف نوحه منظّم کنی مرا

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×