دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سوم محرم؛ دختری که نیست

با سر رسیده‌ای بگو از پیکری که نیست

از مصحف ورق ورق و پرپری که نیست

 

شب‌ها که سر به سردی این خاک می‌نهم

کو دست مهربان نوازشگری که نیست

بار غربت

شانه‌های زخمی‌اش را هیچ کس باور نداشت

بار غربت را کسی از روی دوشش برنداشت

 

در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی

عابر دلخسته جز تنهایی‌اش یاور نداشت

فابک للحسین

در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین

در هر عزای دل شکنی فَابکِ لِلحُسَین

 

در خیمۀ مراثی و اندوه اهل بیت

قبل از شروع هر سخنی فَابکِ لِلحُسَین

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×