دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
هفت بند نی (بند سوم)

روحی که سبز رفته از این خاک، ماندنی ست

جانی که سرخ مانده در این تن، فشاندنی ست

 

ای مهربان که جان تو از نور مطلق است

در قلب خاک شب زده، مهر تو ماندنی ست

 

تشنۀ توفانی از فرات

 

ای سکر آیه‌هات، به سر مستی صدات  

ای چشم‌هات، معنی و لب‌هات آیه‌هات

در سینۀ تو، معجزۀ جاری ابد  

در قصه ازل، نفست نفخۀ حیات

آفتاب‌ترین انتخاب

به سیر آینه بودن، شتاب با او بود  

شکوه روشنی آفتاب با او بود

نگفته بود کسی پاسخی، به پرسش عشق  

هزار مرتبه، اما در جواب با او بود

تفسیر قرآن

 

تا ز چشمم، ماه روی خویش، پنهان می‌کنی

آسمانِ دیده‌ام را اختر‌افشان می‌کنی

 

تا شبِ گیسوی خود بر صبحِ رخ می‌افکنی

جمع ما را هم‌چو موی خود، پریشان می‌کنی

 

هلال یک شبه

 

صُوت قرآن تو صبرم را رُبود از دل، حسین!

زآن سبب سر را زدم بر چوبه‌ی محمل، حسین!

 

من ز طفلی بر سر دوش نبی دیدم تو را

از چه بگْرفتی کنون بر نوک نی منزل؟ حسین!

قرآن ناطق

 

قرآن ناطقم! رُخت از من نهان مکن

بیرون توان ز جسم منِ ناتوان مکن

 

آرام جان من! شب دوشین ندیدمت

ای سدره جا! به مطبخ خولی، مکان مکن

قرآن بخوان

اى سر که بُوَد بار غمت بر دوشم!

 زود است که داغ تو کند گل‌پوشم

 

بر خطبه‌ی من تو گوش کردى اکنون

 قرآن تو بخوان که من سراپا گوشم

 

کیست این حسین؟

 

وحی خداست در سخنش، کیست این حسین؟

ریزد شفاعت از دهنش، کیست این حسین؟

 

ریحانه‌ی پیمبر و از سوز تشنگی

آتش فتاده در چمنش، کیست این حسین؟

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×