دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
نالۀ نی

 

ناله‌ی نی است، ای ‌دل! یا که از لب شاه است؟

یا که نخله‌ی طور و نغمه‌ی «اَنَا الله» است؟

 

داستان دستان است، از فراز شاخ گل

یا که بانگ قرآن است، کز شه فلک جاه است؟

مرآت خداوند

 

این سر پُرخون که بر نی، زیب تاج و افسر است

هست مرآت خداوند و خدا را مَظهر است

 

این درخشان طلعت تابنده اندر نوک نی

صورت است این یا قمر؟ یا رشک مهر انور است؟

هوای زلف تو

 

زینب نمود سوی شهیدان، نظاره‌ای

وز دودِ آه، زد به عوالم، شراره‌ای

 

بر پیکرِ شریفِ برادر، خطاب کرد

کآخر دمی به خواهر بی‌کس، نظاره‌ای

دشت غم‌انگیز

 

سکینه گفت: پدر جان! سرت ز تن که بریده؟

به خاک و خون، تن صد چاک و بی‌سرت که کشیده؟

 

کدام ظالمی از راه کینه کرد یتیمم؟

که زیر بار غمت، قدّ دختر تو خمیده

 

پاییز برگ‌ریز

می‌وزد در کربلا، عطر حضور از قتلگاه

می‌کند انگار خورشیدی ظهور از قتلگاه

 

برگ‌ریزان ا‌ست و پاییزان، در این توفان رنگ

کاروانی می‌کند گویا عبور از قتلگاه

 

کرّوبیان، قدّوسیان

 

افتاد چون گذار اسیران به‌ قتلگاه

شد گریه تا به‌ ماهی و شد ناله تا به ماه

 

هم غرقه گشت، پیکر ما‌هی ز سیل اشک

هم تیره گشت، آینه‌ی مه ز دود آه

مرهمی از مهر

 

مادر! بیا به حال حسینت، نظاره کن

یک‌ دم نظر بر این بدن پاره‌پاره کن

 

زخم تنش اگر چه بُوَد بی‌حساب لیک

با چشم دل، نگاه بر این ماه‌پاره کن

گهوارۀ خاک

 

بر کشتگان ز غرفه‌ی جنّت، نظاره کن

اوّل، نظر بدین بدن پاره‌پاره کن

 

با این‌که زخم پیکر او را شماره نیست

باز آی و زخم پیکر او را شماره کن

 

عقدۀ غم

فلک! این قوم که زد غوطه به خون، مَحرمشان

می‌زنی زخم ستم چند به دل، هر دمشان؟

 

بانوان حرمی را که مَلَک مَحرم نیست

می‌بَری، آه! چرا در برِ نامحرمشان؟

 

یحیای من!

 

ای مهربان برادرِ با جان برابرم!

وی یادگار از پدر و جدّ و مادرم!

 

چون چاک‌چاک جسم تو را بنْگرم به خاک؟

ای کاش! مُردمی که تو را کشته ننْگرم

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×