دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
آتشفشان پنهان

شبیه درد رفتی و شدی در استخوان پنهان

 نمی‌‌یابم تو را‌ ای در جهان مانند جان پنهان

 

فرشته مست دنبال صدایش راه می‌افتد

کسی که می‌برد نام تو را زیر زبان پنهان

 

علت خلقت

آدم است او یا ملک؟ ماهیّتش معلوم نیست

گرچه مخلوق است، نوع خلقتش معلوم نیست

 

حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر

آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست

 

سه آیۀ کوثر

هرکس که مدّ نام تو را بیشتر کشید

از کوثر زلال تو لاجرعه سر کشید

 

پرواز داشت در قفس بال یا کریم

یا فاطمه شنید و به افلاک پر کشید

 

روح زخمی

همین که روح زخمی‌ات، سبک شد از لباس‌ها

زدند روی دستشان، مکاشفه شناس‌ها

 

چه سایه‌های مبهمی نشسته زیر پلک تو

چه کرده با ظرافتت، غرور ناسپاس‌ها

 

گفتن ندارد

گفتن ندارد

کوچه شلوغ و جای یک سوزن ندارد

 

نامرد مردم

حق علی و فاطمه خوردن ندارد

کلید چاه‌ها را حضرت سجاد پیدا کرد

علی زهرای خود را بعد از آن فریاد پیدا کرد

بماند اینکه چادر را حسن در باد پیدا کرد

 

به غیر از در که در هم خورد شد، شرقی و غربی شد

زمان، خم شد شبیه فاطمه، ابعاد پیدا کرد

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×